سیلی موشکی به داعش

در یک جامعه‌ی دینی، ساختار امنیت مبتنی بر ایمان است. بر این اساس، امنیت طراز امروز جامعه‌ی ما نیز از قلب‌هایی مملو از عشق و ایمان به خدا برمی‌خیزد. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده کسانی که ایمان می‌آورند و ایمان خود را به ظلم آلوده نمی‌کنند، در امنیت هستند. همچنین فرموده که: «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»[1] خداوند از بندگان مؤمن دفاع می‌کند.  امیدوارم خداوند ضریب ایمان را در جامعه ما تقویت کند و بر ایمان مستقر در مقابل ایمان مستودع بیفزاید.

قضاوت ما از مردم کرد، همان قضاوت از پیشمرگان کرد مسلمان است.

تاریخ انقلاب اسلامی کردستان را به شیرمردان و شیرزنان «پیشمرگان کرد مسلمان» می‌شناسد؛ قضاوت ما درباره‌ی مردم شریف کرد، همان قضاوتی‌ست که از یاران شهید بروجردی و شهید آبشناسان در پیشمرگان کرد مسلمان است. نگاه ما در قبال اهل سنت، همان نگاه‌مان از ماموستای عظیمی چون شهید شیخ‌الاسلام، -نماینده خبرگان رهبری از استان کردستان- و انسان‌های بزرگی که در سیستان و بلوچستان، کردستان، گلستان یا کرمانشاه از علما و مردم شریف اهل سنت است که در دفاع از انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. عبور چند فرد تروریست از کردستان، هرگز مبنای قضاوت ما از دلیرمردان کرد و اهل سنت نخواهد بود. به خاطر داریم سازمان منافقین و مسعود رجوی را که از اهل سنت نبودند بلکه سازمانی مدعی شیعه بودند که 17 هزار شهید ترور از ما گرفتند. تروریستی که ادعای شیعه‌گری یا سنی‌گری دارد، هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد.

حسن طهرانی مقدم نخستین بار در کجا با موشک روبرو شد؟

اولین برخورد پدر موشکی ایران (حسن طهرانی مقدم) با موشک، در همین کشور سوریه با واسطه‌گری پدر بشار اسد بود. مرحوم حافظ اسد دور از چشمان روس‌ها، موشک‌های روسی خود را نشان هیئتی از نیروی توپخانه‌ی ایران که حسن طهرانی مقدم 24 ساله نیز جزو آنان بود. سپس او به این نتیجه رسید که باید از توپ‌خانه عبور کرده و موشکی بشویم. اولین موشک بومی تولید شده در سال 65 بانک مرکزی صدام را مورد هجوم قرار دادند.

ساختار زنجیره‌ی تسلیحات موشکی ایران

در دفاع مقدس همواره در دل ما حسرت نداشتن چهار فروند از موشک‌هایی که ضربات زیادی به ما وارد ساختند، بود:

  • موشک فراگ-7 (FROG 7) که بیش از 300 موشک از این مدل در دزفول فرود آمد.
  • موشک بالستیک اسکاد-بی (SCUD-B) و اسکاد-سی (SCUD-C) روسی که بهینه سازی شده بود؛ بیش از 200 فروند از این موشک در تهران فرود ‌آمد.
  • در دریا موشک هارپون (Harpoon) که از هواپیمایA-6 آمریکایی شلیک شد و ناو سهند ما را در تنگه هرمز مورد اصابت قرار داد.
  • موشک کروز (Cruise) هوا به سطح و موشک‌هایی که عراق با آن شناورها، سکوهای نفتی و ناو پیکان قهرمان را منهدم کردند. ( ناو پیکان نیز با موشک کروز خود تعدادی از ناوهای آن‌ها را منهدم کرد.)

طی سال‌های دفاع مقدس در مقابل این 4 نوع موشک احساس عجز می‌شد؛ اما امروز یک زنجیره‌ی تسلیحاتی 60 مدلی از انواع سلاح‌های بالستیک منحنی‌زن و کروز را داریم:

  • موشک فجر، زلزال، فاتح، قیام، عماد، شهاب، سجیل در حوزه‌ی بالستیک.
  • موشک‌های یاور، نصر و.. در حوزه‌ی کروز.
  • موشک زیردریایی «حوت» که دارای تکنولوژی کاملاً بومی‌ست این موشک، نه اژدر و نه موشک بلکه بینابین این دو و پدیده‌ای انحصاری جمهوری اسلامی است.

ویژگی ممتاز موشک‌های کروز و بالستیک ایران

جمهوری اسلامی به یک استقلال از حیث تکنولوژی پایه و بومی خود در این زمینه رسیده است و حتی موشک‌های کروز ما از موشک‌های اگزوسِت فرانسوی (Exocet) و هارپون آمریکایی در بسیاری از مراحل پیشرفته‌تر هستند. همچنین سیستم اژدرهای ما از تیپ اژدرهای آمریکایی و روسی بهینه‌تر است. کروز، عنوان واحد سنجش سرعت در سطح دریا است؛ این موشک‌ها بعد از شلیک، جاذبه را خنثی می‌کنند و سپس بازمی‌گردند در سطح پرواز می‌کنند. چه در سطح زمین و چه در سطح دریا. امروز جمهوری اسلامی در هر دو نوع از این موشک‌ها در جهان جزو 6 کشور اول محسوب می‌شود. تبلیغی که در ایران بر کپی‌برداری ایران از موشک‌های روسی یا کره شمالی می‌شود، سندیت ندارد. هم در مورد سوخت جامد یا مایع موشک، با تدابیری که حسن طهرانی مقدم اندیشید، به ابتکار عمل و خودکفایی رسیدیم. هم از جنس اینکه نقطه‌زن باشند (چون موشک‌های بالستیک حجم زیادی دارند و جهت باد و مسیر طولانی که طی می‌کند، روی دقتش اثر می‌گذارد. در بمباران‌های موشکی تهران توسط صدام، برخی موشک‌ها از اهداف تعیین شده خود که مراکز نظامی بود گاهی تا سه کیلومتر  انحراف فرود می‌آمد.) هیچ کجای جهان از موشک بالستیک علیه ناو استفاده نمی‌کنند. دلیل آنکه موشک‌های چون فاتح110 و ذولفقار در مانورهای نیروی دریایی استفاده می‌شود این است که علیه ناوهای هواپیمابر و کروزرها یعنی رزم‌ناوهای اصلی دشمن بشود از اینها استفاده کرد. یعنی دقت آن به حدی رسیده که دقیقاً به نقطه‌ی تعیین شده اصابت می‌کنند. اگر از موشک کروز علیه شناورهای دشمن استفاده بشود، آن‌ها توپ‌هایی به نام توپ‌های ضد موشک فلانک دارند که حجم زیادی گلوله شلیک می‌کند و موشک‌هایی دارند که می‌تواند موشک‌های کروز را بزند؛ اما وقتی از بالا در اصطلاحِ نیروهای موشکی گفته می‌شود «دود کِشی» بزنند، نقطه ضعف این ناوها است. نقطه‌زنی برای این است که حداقل تعداد شلیک، حداکثر بهره‌وری را داشته باشد که در این زمینه پیشرفت بسیار جدی داشته‌ایم.

موشک بالستیک موشکی‌ست که در زاویه 45 درجه شلیک می‌شود. (منحنی‌زن است) یعنی از جایی که شلیک می‌شود، اوج گرفته و بعد طبق قاعده بالستیک در فیزیک فرود می‌آید. موشک‌های عملیات اخیر سپاه، بالستیک هستند. اما امتیاز برجسته‌ی موشک‌های بالستیک ما در سه مورد است:

  • تنوع سوخت جامد و مایع. سوخت بسیاری از موشک‌ها مایع است و این اشکال را دارد که بعد از مدتی اکسیدایز می‌شوند. موشک‌های کرم ابریشم چینی که در زمان جنگ استفاده می‌کردیم، سوخت مایع داشتند و اکسید می‌شدند. همچنین مایع بودن سوخت در نوع پرتاب و مسائل جنبی موشک‌ نیز اثرگذار است. ابتکار عمل و تدبیر شهید طهرانی مقدم و دانشمندانی که همراه ایشان بودند، در تولید و استفاده از سوخت جامد برای موشک‌ها بود که دانش بسیار مهمی است.
  • نوع اصابت به هدف. اینکه بتواند نقطه را بدون میزان انحراف بزند؛ استفاده از موشک‌های نقطه‌زن برای جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدید اصلی یعنی ایالات متحده، در نیروی دریایی‌ست زیرا آمریکا در دریا به ما پهلو و جناح می‌دهد، پس باید توان آن را می‌داشتیم که بتوانیم ناوهای آمریکایی را بزنیم. امروز تعداد زیادی از موشک‌های بالستیک ما این قابلیت را دارند و در مانور آخر نیروی دریایی نیز امتحان پس داده‌اند که به صورت دقیق روی یک نقطه‌ی محدود در ناو فرود بیایند.
  • کلاهک چند پیکانه. سر جنگی موشک‌های بالستیک می‌تواند چند پیکانه (یک، سه، پنج) و یا بارانی عمل کند (یعنی همانند بمب‌های خوشه‌ای بعد از انفجار پخش شده و در یک منطقه‌ی گسترده که نیروهای دشمن تجمع کردند، ضربه بزند.)

 در منطقه‌ی ما 5 کشور همراه با رژیم جعلی صهیونیستی موشک بالستیک عمده دارند. رژیم صهیونستی از موشک‌های جریکو (1 و 2 و 3) که تقریباً هم‌تیپ موشک شهاب ماست و از هزارو پانصد تا سه هزار کیلومتر برد دارد. عربستان موشک برد بلند بالای سه هزار کیلومتر دارد که از غربی‌ها خریداری کرده است. کشور پاکستان موشک هاتف را دارد که موشک برد بلند است که کلاهک اتمی حمل می‌کند. هندی‌ها نیز موشک برد بلند دارند. در منطقه، کشور ما تنها کشوری‌ست که موشک بومی دارد. امروز عمده‌ی موشک‌های ما چند منظوره محسوب می‌شوند.

دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران

کشور ما به عنوان 6 کشور اصلی دارنده‌ی توان موشکی در جهان، از مرحله‌ی بازدارندگی نیز عبور کرده‌است. امام خامنه‌ای چهار مرحله را در دکترین دفاعی کشور تعریف کردند:

  1. ضربه دوم. دهه‌ی اول انقلاب به دلیل آنکه توان دفاعی جمهوری اسلامی ضعیف بود، نظر امام راحل بر ضربه‌ی دوم بود؛ یعنی مقابله به مثل.
  2. بازدارندگی. در دهه‌ی دوم انقلاب که امام خامنه‌ای فرماندهی کل قوا را عهده‌دار شدند، دکترین دفاعی جمهوری اسلامی را از ضربه‌ی دوم به سمت بازدارندگی بردند بر این اساس نیروهای مسلح نیز توان خود را روی بازدارندگی گذاشتند.
  3. ضربه اول. در دهه‌ی سوم عمر انقلاب اسلامی، از بازدارندگی به سمت ضربه‌ی اول خیز برداشته شد. حال دیگر تسلیحات بومی و توان دفاعی نیروهای مسلح این امکان را به ما می‌داد که دست به اقدام ضربه‌ی اول بزنیم. تعداد معدودی از کشورها می‌توانند ضربه‌ی اول را اعمال کنند و به 6 کشور نمی‌رسند.
  4. پیش‌دستی. در دهه‌ی چهارم، همان فرمولی که آمریکایی‌ها تحت عنوان پیش‌دستی (Preemptive) تعریف کردند، (قبل از انقلاب به ناتوانندگی ترجمه شده به این معنا که دشمن را ناتوان کنید تا دیگر نتواند به شما حمله کند.) باید جوری توان دشمن را فرسوده کنید و مهارش سازید که او هیچ‌گاه نتواند به شما حمله ببرد. آمریکایی‌ها دو عنوان برایش دارند: «جنگ عادلانه» که می‌گویند اگر به عراق حمله نبرده و صدام را با تلفات یک میلیون نفری از مردم عراق از بین نبریم، او بعدها سلاح اتمی تهیه می‌کند و دو میلیون نفر از ما تلفات می‌گیرد؛ لذا این جنگی عادلانه‌ست. این را از کتاب مقدس خود درآورده‌اند. اصطلاح دیگر پیش‌دستی‌ست. آمریکایی‌ها از سال 1380 و بعد از ماجرای یازدهم سپتامبر به سراغ ضربه‌ی پیش‌دستی رفتند.[2]

 سیاست‌گذاری دفاعی ما در دهه‌ی چهارم انقلاب بر این بود که ضربه‌ی پیش‌دستانه را دنبال کنیم. به این صورت که هر تهدیدی قرار باشد در مورد ما عملی بشود، پیشاپیش آن را خنثی کنیم. یک دلیلی که ما در چند سال گذشته در سوریه و عراق بودیم، همین مسأله بود. آمریکایی‌ها خودشان هم می‌دانند و در متون استراتژیک‌شان نیز نوشته‌اند که تنها آمریکا و ایران (preemption) عمل می‌کنند. این ضربه‌ی پیش‌دستی موجب شده به جای آنکه در خیابان‌های کرمانشاه، اراک، قم، سنندج، تبریز و… با تروریست‌های داعش بجنگیم، در حلب، دیرالزور، حمص، رقه و موصل و… با آن‌ها بجنگیم.

چرا هیچگاه با گروه‌های تروریستی، عملیات کماندویی انجام ندادیم؟

نیروی زمینی، هوایی، دریایی ارتش و سپاه از انواع موشک‌ها بهره‌مند هستند. البته موشک‌های بالستیک برد بلندی که بالای سه هزار کیلومتر هستند، در نیروی هوافضای سپاه مستقر است و پدافند هوایی برد بلند ما در ارتش جمهوری اسلامی‌ست. مراحل اولی که داعش وارد خاک عراق شد و تا پشت دروازه‌های بغداد آمد، نیروی هوافضای سپاه با هواپیمایA-10  عمده‌ترین بمباران‌ها را روی اینها انجام داد. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی با بمب‌افکن‌های خودش (هواپیمایF-4  و سوخو24) از پایگاه همدان بلند شده و ضربات جبران‌ناپذیری را به تروریست‌ها زدند. در آن شرایط عراق امکان این را نداشت تا بتواند حملات آن‌ها را خنثی کند، اگر این بمباران‌های گسترده علیه داعش صورت نگرفته بود، قطعاً بغداد سقوط می‌کرد و نیز تروریست‌ها که در دیاله عراق تا 20 کیلیومتری مرز ایران رسیده بودند؛ به ایران می‌رسیدند. بعد از این بمباران‌های اصلی که کمتر کسی از آن خبر دارد، روسیه هم وارد شد و گفت که چه کمکی از دست من برمی‌آید؛ به او گفتند کمک هوایی کن. به این ترتیب با عهده‌دار شدن روس‌ها، نیروی هوایی ارتش و سپاه، آتش خود را محدود کردند.

پیش‌تر علیه سازمان منافقین در عراق عملیات موشکی داشتیم. زمانی که گروهک تروریستی منافقین اقداماتی را در ایران انجام داد که از جمله‌ی آن ترور شهید صیاد شیرازی بود، چندی بعد سیستم موشکی سپاه عملیاتی را علیه پایگاه اشرف انجام داد و این پایگاه را راکت‌باران کرد و طی آن ضربه‌ی شدیدی به منافقین وارد شد. پس پیش‌تر در مقابل ترقه‌بازی سازمان منافقین، عملیات موازنه‌ی وحشت را در یک سطح بالاتر با راکت پاسخ داده بودیم. اینبار از موشک‌های برد بلندتر در دو کشور آن‌ طرف‌تر یعنی در سوریه و با هماهنگی دولت سوریه در مرکز تجمع نیروهای تروریست داعش در دیرالزور (مرکز تروریست‌ها شهر رقه است. اما آنها باور نمی‌کردند که عقبه لجستیک و پشتیبانی-تدارکاتی‌شان که در دیرالزور هست، اینطور مورد هجوم قرار بگیرد.) را هدف گرفتند. این امکان برای جمهوری اسلامی بود که با واحدهای کماندویی ارتش و سپاه پاسداران عملیاتِ اقدام مستقیم انجام دهد. واحدهای عملیات ویژه‌ی ما در توان عملیاتی جزو چهار کشور برتر جهان هستند. اما چرا هیچگاه با گروه‌های تروریستی، عملیات کماندویی انجام ندادیم؟ مثلا نیروهای سپاه و ارتش به منطقه هدف اعزام بشوند و در آنجا ضربه‌ی اقدام مستقیم بزنند و بازگردند. چهار تیپ عملیات تاکتیکی (اقدام مستقیم- عمل تقویت- عمل کلی تقویت- عمل کلی) داریم که نظام همیشه از عمل کلی استفاده کرده است. یعنی از داخل به صورت مستقیم عقبه‌ی لجستیک دشمن را می‌زند. یکی از مؤلفه‌های هشت‌گانه‌ی ساختار جنگی که آمریکا علیه ایران تعریف کرده است، حفظ ابتکار عمل در سطوح منازعه است یعنی در هر سطحی دشمن عمل کند، ما در یک سطح بالاتر پاسخش را بدهیم. اگر در سطح تکنیکی عمل کردند، در سطح تاکتیکی جواب می‌دهیم، سطح تاکتیکی را با سطح عملیاتی پاسخ می‌دهیم و اگر در سطح عملیاتی باشد، ما در سطح استراتژیکی پاسخ می‌دهیم. از سال 1379 که رهبری معظم دکترین اقدام نامتقارن را برای نیروهای مسلح تصویب کردند، قرار بر این است که هرکس در هر سطحی به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزند، باید در یک سطح بالاتر یعنی با شدت بیشتر پاسخ خود را دریافت کند. به همین علت از اقدام موشکی در این عملیات بهره بردیم. اصطلاح «دوران بزن و در رو گذشته»[3] مفهوم ساده فهمی بود که مقام معظم رهبری درباره همین نکته که ما از دوره‌ی بازدارندگی گذشتیم و به ضربه‌ی اول دست پیدا کردیم. هرکسی فکر کند می‌تواند بزند و در برود، قبلش ما خواهیم زد. همچنین اصطلاح سیلی اول و سیلی دوم یا همان سیلی نقد به همین مسأله برمی‌گردد که ما الان در مرحله‌ی پیش‌دستی هستیم.

گنبد آهنین رژیم صهیونیستی تنها با راکت فجر سوراخ سوراخ شد.

موشک‌های کوتاه – فجر 333 میلیمتری که هفتاد کیلومتر برد دارد؛ در جنگ 33 روزه با شلیک 2500 فروند، جنگ 22 روزه‌ی غزه در سال 1387 و جنگ 8 روزه‌ی غزه در سال 91 و همچنین جنگ 51 روزه‌ی غزه در سال 93؛ مجموعاً در 114 روزی که بین رژیم صهیونیستی با حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله لبنان جنگ بود، این سلاح، برگ برنده‌ی رزمندگان مقاومت فلسطین بود. بعد از فروپاشی شوروی، آمریکایی‌ها مطابق با پروژه‌یS.D.I  یا جنگ ستارگان ریگان بر آسمان شهر تل‌آویو و حیفا با سیستم ضد موشکی آرو و سیستم ضد موشکی پاتریوت، گنبد آهنینی ایجاد کردند که هیچ موشکی از بالا نتواند وارد تل‌آویو بشود. شاهکار راکت فجر در تابستان سال 93 با قاعده‌ی «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمي»[4] بود که از مجموع 4500 فروند راکت فجر 333 میلیمتری شلیک شده از غزه، تنها یکی از هر هفت موشک توسط سیستم ضد موشکی اسرائیل منهدم شد. کاریکاتورهای زیادی بعدها در جهان کشیده شد که این گنبد آهنین سوراخ سوراخ شده است. پروژه‌ی عظیم چند ده میلیارد دلاری پاتریوت و آرو نتوانست جلوی این موشک‌ها را بگیرد. بعد از سیلی موشکی سپاه،  رژیم صهیونیستی بسیار نگران است؛ زیرا قبلاً تست موشک‌های 333 میلیمتری را در فلسطین دیده بود، حال با ذولفقار و تیپ‌های بالاتر در میان‌برد‌ها روبرو شده و لذا نگران است که نوع بالاتر این موشک‌ها یعنی سجیل، قیام، عماد و شهاب‌ها قطعاً برای‌شان دردسرساز شود. در جنگ 33 روزه موشک‌های فجر 333 میلیمتری تا حیفا رفت اما موشکی به تل‌آویو شلیک نشد؛ اما در جنگ 51 روزه‌ی تابستان 93 هدف اصلی حیفا و تل‌آویو بود و بیشترین حجم موشک‌ها در تل‌آویو فرود آمد. پس حکایت از این نکته دارد که تیپ اول راکت‌هامان در جنگ‌های نیابتی موفق بوده است. لازم به ذکر است موشک‌های میان‌برد ما در کلاس بالاتر از ذولفقار به سادگی به رژیم صهیونیستی و تل‌آویو می‌رسند. موشک‌های برد بلند ما برای اهداف دورتر بخصوص تهدید اصلی است.

نرخ سرمایه‌ی امنیتی ایران 42 تریلیون دلار است

 شاید مردم ما بخواهند بدانند سرمایه‌ی امنیتی امروز کشورمان چقدر قیمت دارد. یعنی اگر امنیت امروز ما همچون عراق، سوریه، انگلیس و فرانسه در وقایع تروریستی از دست برود و مجدداً بخواهیم آن را به وضعیت فعلی بازگردانیم، چقدر هزینه دارد؟ ما بعد از آمریکا، چین، روسیه، آلمان و ژاپن، بالاترین سرمایه‌ی امنیتی در جهان را داریم. با بازی جنگی که در خرداد سال قبل انجام شده و خرداد امسال بروز رسانی شد، میانگین نُرم سه ساله‌ی حداقلی (برای انگلیس و فرانسه و آمریکا) نُرم سه ساله‌ی حد وسط (برای روسیه و هند و اندونزی) نُرم سه ساله‌ی حداکثری (برای عراق و افغانستان و سوریه و یمن و مصر و ترکیه) برای ما 42 تریلیون دلار درآمده است. 42 هزار میلیارد دلار قیمت ارزش افزوده‌ی امنیتی ماست. که باید آن را ارج نهیم. برای  فهم بهتر، تصور کنید دندان ما ارزش افزوده‌ای دارد که قیمتش را نمی‌دانیم، اگر این دندان‌ها بشکند، یا پوسیده شود و مجبور باشیم آن را بکنیم، هزینه‌ی گذاشتن دندان جدید که دیگر دندان اصلی نیست، با درهایی که متحمل می‌شویم و… ارزش افزوده‌ی آن دندان اولیه است. امنیت موجود کشور ما جزو هفت امنیت اصلی‌ست که به اقتصاد، فرهنگ، علم، سیاست، اجتماع ما سوبسیت می‌دهد در حالی‌که این حوزه‌ها به ازای سوبسیتی که از امنیت دریافت می‌کنند، به کشور ما خدمت نمی‌کنند. حتی در صورتیکه امنیت و دفاع ما کاملاً بومی و غیر وابسته است، اقتصاد به سمت وابستگی پیش می‌رود.

سیلی دوم کجا زده شد؟

حمله موشکی سپاه به داعش، در سیلی دوم برای چه کسانی پیام داشت؟

  1. ناتوی عربی. ناتوی عربی که مکمل ناتوی غربی‌ست، در کمتر از یک ماه گذشته با پنجاه کشور شکل گرفت. مجموع بودجه‌ی 2017 ناتوی غربی و ناتوی عربی به عنوان تهدیدی گازانبری که روی سر ماست، مجموعاً یک تریلیون و پنجاه میلیارد دلار است. ناتوی عربی جنینی‌ست که ناقص متولد شد و ما نباید از تهدید آن سرسری بگذریم.
  2. عربستان. این پیام که تو در قد و قواره‌ی ژاندارمی منطقه نیستی، در سر جای خود بنشین؛ گنده‌ی تو که ایالات متحده است، طرف ماست. عربستان که تا سال‌های نزدیک، اسپانسری در پشت پرده بود، از زمانی که درگیر جنگ یمن شده، وارد صحنه شده و تهدید علنی و جدی می‌کند. عربستان از سوی آمریکا مأموریت ژاندارمی منطقه را گرفته است. همچنین آمریکایی‌ها از مصر و ترکیه هم خواسته‌اند تا آن را پشتیبانی کنند و با رژیم صهیونیستی هم ارتباطش را علنی کند. عربستان در قد و قواره‌ی ژاندارم بودن نیست. محیط جغرافیایی، ساختار ژئوپلتیک، وضعیت استراتژیک، منابع نیروی انسانی و… در قد و قواره‌ی ژاندارمی منطقه نیست. اقدام موشکی نیروی هوافضا که واکنشی به عملیات تروریستی تهرن بود می‌تواند این را خنثی نماید.
  3. رژیم صهیونیستی حد خود را در منطقه بداند. او 25 سال آینده را نخواهد دید.
  4. ترامپ که می‌خواهد این منطقه را بدوشد، 11 هزار میلیارد دلار اسلحه به قطر می‌فروشد و 110 میلیارد دلار به رژیم سعودی که منطقه تبدیل به انبار اسلحه می‌کند تا موازنه‌ی وحشت ایجاد کند. همچنین مرکز مأموریت ایران در I.A  که با تشکیل آن، سطح ایران را از یک میز به یک مرکز ارتقاء داده و تهدید ایران را در حد چین، روسیه، کره شمالی قرار دادند. اقدام موشکی 28 خرداد پاسخی به تشکیل این مرکز بود که قصد ایجاد ناامنی‌های گسترده برای ایران را دارند. امروز ما از مرحله‌ی بازدارندگی در حد موازنه‌ی وحشت گذشتیم و به مرحله‌ی پیش‌دستی رسیدیم. در این مرحله جمهوری اسلامی نسبت به ناتوی عربی و مرکز مأموریت ایران در C.I.A  بیکار نمی‌نشیند.
  5. تیلرسون. چندی پیش تیلرسون رسماً اعلام کرد برای Regime Change و تغییر حکومت به صورت مسالمت‌آمیز روی گروهی در ایران حساب کردیم. سؤال ما از وزارت محترم اطلاعات جمهوری اسلامی این است، کسانی که ایالات متحده هر از چندی اعلام می‌کند رویشان حساب کرده است -خانم کلینتون، آقای اوباما، آقای بوش با برخی‌شان که از اینجا رفته بودند عکس گرفته بود، اخیراً هم آقای تیلرسون می‌گوید- اینها در درون نظام جمهوری اسلامی چه کسانی هستند که آمریکا روی‌شان حساب ویژه باز می‌کند؟ از روزی که تیلرسون این موضع را گفته، هم ضد انقلاب ما در خارج از کشور هم برخی‌شان در داخل متوجه شدند که منظور اینها بودند، به دست و پا افتادند. پاسخ به آقای تیلرسون این بود که ما در بیرون از مرزها به استراتژی‌های شما این‌گونه حمله می‌کنیم. در مورد ایران هم رهبری پیش‌تر فرمودند: «اینجا گرجستان نیست»[5] تصور نکنید می‌توانید افرادی چون ساکشویلی را با پول در صحنه آورید و انقلاب مخملی راه بندازید.

رژیم سعوی، رژیم صهیونیستی و رژیم ایالات متحده حواسشان باشد، ایران به عنوان یک بازیگر جهانی، در خط قرمز خود یعنی امنیت ملی، با هیچکس شوخی نمی‌کند. ایران سطح ایدئولوژیک خود را نمی‌آورد در سطح استراتژیک مذاکره کند. تقابل ما با غرب تقابل ایدئولوژیک است. جمهوری اسلامی دعوای خود در سطح ایدئولوژیک با لیبرال دموکراسی و کپیتالیسم را به سطح استراتژیک و دعوا بر سر چند تا سانترفیوژ تنزل نمی‌دهد. آمریکا بداند ما نه تنها در قدرت سخت واکنش نشان می‌دهیم، در قدرت نیمه‌سخت و نرم نیز امکان خنثی کردن تهدید‌های او را داریم.

در هیاهوی سیلی موشکی، تحریم‌های جدید ایالات متحده علیه ایران فراموش نشود!

در موضوع برجام که سناتور باب کورکر رسماً اعلام کرد: «خروج از توافق هسته‌ای حتی از خروج از توافقنامه پاریس هم ساده‌تر است… چراکه رئیس‌جمهور برای خروج از این توافق، حتی لازم نیست کاری انجام دهد.»[6] تحریم‌های جدید در کنگره و سنا تصویب شده است. آمریکایی‌ها تصور نکنند می‌توانند ایران را پای میز مذاکره بکشاند، امتیازاتی بگیرند و سپس به تعهدات‌شان پایبند نباشند؛ آنگاه با بعضی ایادی داخلی و خارجی خود ایران را Regime Change  کنند. سیستم قدرت سخت در بخش موشکی، یک سیلی در بخش قدرت نرم دارد که پیامی به جریان سیاسی‌ای که در داخل ایران هست و هرگز حاضر نشده خط قرمز‌های موردنظر نظام و قانون اساسی در تعامل با غرب را رعایت کند، دارد. در هیاهویی که بابت این درگیری موشکی ایجاد شده، نمی‌گذاریم موضوع تحریم‌های جدید ایالات متحده علیه ایران فراموش بشود. مردم ایران منتظرند رئیس‌جمهوری محترم ایران موضع خود را نسبت به تحریم‌های جدید شفاف کند. هنوز در طول چند روز گذشته  هیچ موضعی از رئیس‌جمهور ما که بارها فرمودند مسئولیت مذاکرات را برعهده می‌گیرم، راجع به شکستی که در برجام صورت گرفته، نشنیدیم. 24 ساعت هم از حمله‌ی موشکی می‌گذرد، هنوز موضع رئیس‌جمهور در این تهاجم موشکی را نشنیدیم. انتظار داریم مردم ما در طول 24 ساعت آینده از رئیس‌جمهور ما دو پاسخ بشوند:

  1. نظر صریح ایشان درباره‌ی موشک‌بارانی که نیروهای دفاعی ما علیه تروریست‌ها انجام دادند
  2. نظر ایشان درباره‌ی تحریم‌ها چیست؟ چرا ایشان چند روزی‌ست سکوت کرده‌اند و نسبت به تحریم‌های مخربی که علیه این ملت دوباره روا شده یک موضع صریح و شفاف و قوی و دقیق نگرفته.

جریان غرب‌گرای داخلی به هوش بیاید!

  در دوره‌ای دولت سیاست گارد بسته با آمریکا را با سیاست آغوش باز، خلط کرد. مسأله سیاست درهای باز که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 83-1380 تصویب شد، در دولت یازدهم تحت عنوان سیاست آغوش باز که تعارض با سیاست رهبر انقلاب که گارد بسته در مقابل آمریکا بود، بکار گرفته شد.[7] بهتر است جریان غرب‌گرای داخل به هوش بیاید، هشیار شود و بداند که مردم ایران از جنگ نمی‌ترسند. انعکاس پرتاب چند موشک در تحریک روحیه‌ی حماسی و سلحشوری مردم را ببیند. ملتی که 39 سال پای یک حکومت دینی ایستاده و اینهمه شهید داده، دلش برای مردم کشمیر، بوسنی هرزگوین، یمن، سوریه، عراق، بحرین، فلسطین سوخته و با هفت هزار سال عقبه‌ی تاریخی این‌گونه پای آرمان‌ها و ارزش‌هایش ایستاده این مردم از جنگ نمی‌ترسند. دلیل محبوبیت قاسم سلیمانی امروز برای جوانان ما یال و کوپال نظامی‌اش نبوده بلکه تفکر مقاومت این جذابیت را داشته است. باور کنیم این مردم مؤمن هستند، روحیه‌ی حماسی دارند و در مقابل استکبار ایستادگی می‌کنند. باور کنیم که تیلرسون و ترامپ، همچون کارتر، ریگان، بوش پدر، بوش پسر و اوباما به نتیجه نخواهند رسید. باور کنیم که انقلاب اسلامی می‌تواند با استقلال اقتصادی پای خود بایستد. رهبری فرمودند چطور می‌شود جوان ما می‌تواند موشک تولید کند ولی نمی‌تواند خودرو تولید کند؟ باید باور کنیم که عنصر «ما می‌توانیم» شدنی و عملیاتی و جدی‌ست. جریانات سیاسی داخلی الگویی که در حوزه توان دفاعی و موشکی اجرا شد را در حوزه‌ی اقتصادی جلو ببرند؛ انسان‌های چون حسن طهرانی مقدم را در بخش صنعتی و اقتصادی کشور بگمارند که خودباور بوده و نگاهشان به بیرون از مرز‌ها نباشد تا استقلال امنیتی دفاعی ما به استقلال اقتصادی تسری بیابد. امیدواریم آقای ترامپ نیز سرش به سنگ بخورد؛ تهدید ملت ایران با عقبه‌ای هفت هزار ساله ملی و عقبه‌ای هزار و چند صد ساله‌ی اسلامی دارد، به نفع هیچ کشوری نیست. هم دشمن خارجی و هم برخی دوستان متزلزل داخلی به سر عقل بیایند.

برگرفته از بیانات استاد حسن عباسی در برنامه جهان‌آرا – 29 خرداد 96

————————————-

[1] – سوره حج – آیه 38

[2] – برای مطالعه‌ی بیشتر به جلسه 227 و جلسه 701  کلبه کرامت با موضوع «دکترین استراتژیکی نظامی آمریکا» مراجعه شود.

[3] – امام خامنه‌ای – 16 اردیبهشت 94

[4] – سوره انفال – آیه 17 – «خداوند به پیامبر عظیم‌الشأن خود می‌فرماید تو تیر نزدی، من زدم.»

[5] – امام خامنه‌ای – 29 خرداد 88

[6]باب کورکر: «خروج از برجام از خروج از معاهده پاریس ساده‌تر است.»

[7] – برای مطالعه‌ی بیشتر به جلسه 621 کلبه کرامت با موضوع «سیاست درهای باز» مراجعه شود.

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.

2 دیدگاه

  1. برای بار دوم a10نداره ایران
    امریکا به هیچ کشوری نفروخته

    • معاونت پایگاه

      علیکم‌السلام. در مورد هواپیمای A10 اشتباه تصحیح می‌شود. بمب‌افکن تاکتیکی سپاه در ارتفاع پست SU-25 frogfoot است. در مورد مبلغ از بین رفتن ایران، رقم براورد صحیح است که شما را به گزارش تفصیلی آن ارجاع می‌دهیم.: اینجا