گفت‌وگوی خبرگزاری آوا با استاد حسن عباسی؛ اگر افغانستان با ایران یکی می بود، اولین امتیازی که میداشت، امنیت و ثبات بود – بخش چهارم وپایانی

استاد حسن عباسی، استراتژیست و نظریه پرداز مشهور ایرانی در گفتوگویی ویژه با خبرگزاری صدای افغان(آوا) با اشاره به این که ۱۵۰ سال پیش، انگلیس با توطئه، افغانستان را از سرزمین مادری یعنی ایران جدا کرد، تصریح کرد: اگر افغانستان عزیز به پیکرهی ایران عزیز بپیوندد و یکپارچگی شکل بگیرد، ظرفیت و منابع دو طرف کاملتر خواهد شد، اما تا زمانی که افغانستان در گوشهای افتاده و با دریای آزاد ارتباط نداشته باشد، هیچ وقت به توسعه یافتگی نمی رسد. وی خاطرنشان کرد: اگر افغانستان با ایران یکی می بود، اکنون ده ها امتیاز می داشت که یکی آن، امنیت و ثبات بود. البته بر اساس این طرح استاد عباسی، افغانستان میتواند به شکل خودمختار متحد ایران باشد، اما عملا مرزی بین دو کشور وجود نداشته و افغانستان میتواند از ظرفیت امنیتی و دفاعی ایران برای ایجاد امنیت و همچنین از ظرفیت اقتصادی برای توسعه یافتگی استفاده کند.

استاد  حسن عباسی در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با خبرنگار آوا، دو طرح عمده را برای آینده افغانستان و جایگزین وضعیت کنونی پیشنهاد کرد.

نخبگان افغانستان باید یک برنامه ۵۰ ساله را طراحی کنند و به سمت جامعه سازی بروند
وی گفت: مسأله اولی که معتقدم نخبگان افغانستان باید دنبال کنند، این است که باید یک برنامه ۵۰ ساله را برای این کشور در نظر بگیرند؛ افغانستان باید به سمت پروژه جامعه سازی برود و در این مسیر از تجربه کشورهای غربی و همچنین ایران استفاده کنند. در ابتدا افغانستان باید به سمت ملت سازی برود و نخبگان افغانی یاد بگیرند که چگونه قومیت ها و مذاهب را در کنار هم یک پارچه نگه دارند. دوم پروژه دولت سازی و در لایه سوم هم، پروژه نظام سازی را انجام بدهند.

به گفته رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال، این طرح، یک پروژه نرم افزاری است: این پروژه در میان جوانان افغانستان، نیاز به متفکر دارد و افغانستان به تعدادی استراتژیست جوان نیاز دارد. جوانان افغانی از یک سو و استادان دانشگاه، علمای دینی، هنرمندان و اصحاب رسانه و سیاست مداران افغانی باید موضوع جامعه سازی را جدی بگیرند؛ این مسأله برای افغانستان از نان شب هم واجب تر است، اگر امنیت می خواهند، با ملت سازی و دولت سازی به وجود می آید.

افغانستان ۱۵۰ سال پیش در نتیجه توطئه انگلیس، از ایران جدا شد/ افغانستان به پیکره اصلی با سرزمین مادری بپیوندد

استاد حسن عباسی در مورد طرح و پیشنهاد دوم خود، ابتدا گفت که ممکن است این طرح برای مردم افغانستان، حرف سنگین و درشتی بوده و تبعاتی داشته باشد و برخی ها از این حرف سوءاستفاده کنند و آن را به عنوان یک مسأله منفی تلقی نمایند، اما اگر افغانستان می خواهد به امنیت و توسعه یافتگی برسد، باید در این مسیر قدم بردارد.

وی این طرح خود را چنین معرفی کرد: افغانستان۱۵۰ سال پیش بر اساس توطئه انگلیسی ها از ایران جدا شد و پس از آن هیچ وقت روی آرامش نداشته است. اگر افغانستان به پیوند اصلی با سرزمین مادری اش فکر کند، یعنی جوانان افغانستان تصور کنند که افغانستان امروزی، بخشی از پیکره ایران بزرگ بوده و به این پیکرده برگردد، می تواند از امتیازهای بسیاری برخوردار شود.

این استراتژیست و نظریه پرداز ایرانی ادامه داد: افغانستان سرزمینی است که مردم آن ریشه فارسی و ایرانی دارند و اگر با ایران یکی می بود، اکنون ده ها امتیاز می داشت که یکی آن، امنیت و ثبات بود. امتیاز دوم این است که به دریای آزاد راه می داشت و از این حالت انزوایی که اکنون در یک گوشه قرار دارد و به دریای آزاد ارتباط ندارد، ارتباط می داشت و سوم این‌که منابع انسانی افغانستان تا این اندازه در پاکستان، ایران و جاهای دیگر پراکنده و با مشکل مواجه نمی بود.

وی خاطرنشان کرد: تلاش ما که سال هاست در این جا انجام می دهیم و جریان های مدرنیست و غرب گرا مخالف آن می باشند، این است که ایران باید سرزمین مادری افغانستانی ها باشد. به عنوان مثال، زمانی که یک افغانستانی وارد ایران می شود، نباید نیازی به پاسپورت و ویزا داشته باشد، افغانستانی باید ایرانی تصور شود؛ یعنی جامعه ایران باید یک افغانستانی را ایرانی بداند. من همیشه به جوانان افغانستانی گفته ام که باید احساس کنید شهر بوشهر مثل مزارشریف و هرات است، شما چگونه از کابل تا جلال آباد، هرات و یا مزارشریف می روید، همان گونه باید فکر کنید که اهواز، کرمانشاه، سنندج، تبریز، شیراز، زاهدان و چابهار از شماست؛ همانند گونه که یک خانواده ایرانی که به عنوان مثال به اهواز می رود، یک افغانستانی نیز از یک شهر افغانستان سوار موتور شود و بدون این که نیاز باشد با کسی هماهنگ کند و پاسپورت و ویزا داشته باشد، سه هزار کیلومتر را پشت سر بگذارد و به شیراز بیاید.

استاد حسن عباسی در عین حال گفت: این فکر باید در انسان ایرانی نیز شکل بگیرد؛ چیزی که ما اکنون در داخل ایران با آن مبارزه می کنیم. یک انسان اروپایی چطور با یک ویزای شینگن می تواند به همه کشورهای اروپایی سفر کند، یک افغانستانی نیز باید بتواند بدون مشکل به ایران سفر کند و رفت و آمد داشته باشد. چرا وقتی که یک افغانستانی وارد ایران می شود، فرزندش برای آموزش دچار مشکل باشد، ازدواجش مشکل باشد؟! یک دست های پیدا و پنهایی اینجا(ایران) هستند که مخالف این قضیه بوده اند که خوشبختانه روز به روز ادعاها و زمینه های شان کم اثرتر می شود. رهبر انقلاب(امام خامنه ای) تا حالا چند بار در مورد وضعیت فرزندان مهاجران افغانستانی در ایران دستور جدی داده اند. ما در این زمینه در ایران یک کار فرهنگی گسترده ای را شروع کرده ایم که افغانستانی ها به دلیل این که ریشه ایرانی دارند، اساسا باید بخشی از پیکره ایران محسوب شوند و آن محدودیت هایی که شهروندان یک کشور دیگر مثلا چینی ها و روس ها در ایران دارند، نباید داشته باشند.

وی با اشاره به موفقیت های جوانان افغانستانی در ایران و کشورهای دیگر خاطرنشان کرد: از نظر روان شناسی سیاسی به ملت افغانستان القا شده که شما نمی توانید موفق باشید! ولی چرا همین جوانان افغانستانی در ایران موفق هستند؟ چرا همین جوانان افغانستانی در اروپا موفق اند؟ چرا وقتی جوانان افغانستانی به خاطر اعتقادات شان به سوریه رفتند و جنگیدند، موفق بودند؟ اگر نیروهای فاطمیون در دمشق نمی بودند، دو اتفاق می افتاد؛ اول این که حتما دمشق و دولت بشار اسد سقوط می کرد، و دوم حرم حضرت زینب(س) به دست حرامی ها می افتاد، بر این اساس، باید این مسأله در تاریخ ثبت شود که مجاهدین افغانستانی در لشکر فاطمیون با حجم زیاد شهیدی که دادند، حماسه ای آفریدند که بی نظیر بود.

این اندیشمند ایرانی تصریح کرد: من همیشه تذکر داده‌ام که فرهنگ آینده افغانستان باید بر اساس فرهنگ فاطمیون بچرخد. وقتی جوانان افغانستانی توانستند امنیت را در سوریه به وجود بیاورند، چگونه نمی توانند امنیت را در کشور خودشان تأمین کنند؟! اگر دولت افغانستان اختلافاتش را با جریان فاطمیون کنار بگذارد و به حرف آمریکایی ها گوش ندهد، آن ها می توانند اثرگذار باشند.

وی با اشاره به گفته های حامد کرزی، رییس جمهور پیشین که می گوید امریکا در جریان داعش دخیل بوده، گفت: ایشان ده سال رییس جمهور افغانستان بوده و می داند امریکایی ها چه نقشی در قضایا دارند؛ بنابراین دولت فعلی افغانستان باید بداند که اگر می خواهد امنیت به افغانستان برگردد، ناتو و امریکا نمی تواند این امنیت را بیاورند! گروه داعش جلوی چشم ناتو و امریکا، هزاران تانکر نفت عراق و سوریه را در روز جابجا می کرد و می فروخت، در افغانستان هم همین طور است. ناتو درد امنیت افغانستان را ندارد، زیرا اگر در افغانستان امنیت به وجود بیاید، حضور ناتو زیر سوال می رود! پس باید چه کار کند؟ باید افغانستان را همیشه ناامن نمایند! ما همیشه می دانستیم که انگلیسی ها در هلمند با بعضی گروه های تروریستی زد و بند دارند و برای‌شان مهمات می رسانند! انگلیسی ها همیشه توطئه‌گری می کنند! آن ها در پشت قضیه مواد مخدر هلمند نیز بوده و هستند، مردم افغانستان باید بدانند که در دهه ۱۸4۰، انگلیس جنگ تریاک را با چین به راه انداخت و به زور تریاک را به مردم چین می فروخت و در طول ۷۰ سال، بیشتر مردم چین معتاد شدند، با این وجود در شرایط کنونی چگونه می توان انتظار داشت که انگلیسی ها بیایند به نابودی مواد مخدر در افغانستان کمک کنند و کشاورزی عادی صورت بگیرد؟!

استاد حسن عباسی با بیان این که می داند که ممکن است این طرح او در داخل ایران و همچنین در داخل افغانستان با واکنش هایی مواجه شود، اما تصریح کرد: انگلیس چه حقی داشت افغانستان را ۱۵۰ سال پیش از ایران جدا کند؟ اگر افغانستان عزیز به پیکره ایران عزیز بپیوندد و یک پارچگی شکل بگیرد، ظرفیت و منابع دو طرف کامل‌تر خواهد شد، اما افغانستان تا زمانی که در گوشه ای افتاده و با دریای آزاد ارتباط نداشته باشد، هیچ وقت به توسعه یافتگی صنعتی نمی رسد، شبکه راه‌هایش کامل نمی شود، تجارت رشد نمی‌کند! افغانستان از سمت شرق و شمال شرق که به شدت یک منطقه کوهستانی است، هیچ راهی برای توسعه ندارد، اما از سمت غرب به سمت ایران، امکان تعاملات گسترده شبکه جاده‌ای، راه آهن و همچنین دریایی را دارد.

البته به گفته وی، افغانستان می تواند به شکل خودمختار متحد ایران باشد، به این معنا که دولت خود را داشته باشد و پروژه های دولت سازی، ملت سازی و جامعه سازی را تکمیل کند، یک منطقه خودمختاری باشد، ولی با ایران نیز متحد باشد؛ مرزی بین شان نباشد و مناطق ایران به همان مقدار که به ایرانی تعلق دارد، برای تک تک افغانستانی‌ها هم باشد. در چنین شرایطی، افغانستان می تواند از ظرفیت امنیتی و دفاعی ایران برای ایجاد امنیت استفاده کند، شبکه راه ها و راه آهن اش به جنوب ایران وصل شود و از طریق دریا و اقیانوس تعاملات خود را با منطقه و جهان گسترش بدهد، آسمان ایران، آسمان خودش باشد و بتواند خطوط هوایی آن را استفاده کند، منابع روزمینی و زیرزمینی اش را صادر کند، با توجه به نزدیکی فرهنگی، منابع انسانی اش را آموزش و گسترش دهد و از ظرفیت دانشگاه های ایران استفاده کند.

این اندیشمند ایرانی تأکید کرد: افغانستان باید هویت ژئوپلیتیکی خود را بازیابی کند و نباید دیگران در مورد افغانستان به عنوان یک مرکز ثقل هویت ژئوپلیتیکی، تصمیم بگیرند. به عنوان کسی که در طرح‌ریزی مسائل استراتژیک در حوزه مباحث ژئوپلیتیکی و تبیین مناسبات ساختار حکومت ها و تمدن ها نسبت به سرزمین ها، تخصص دارم، به این باور هستم که افغانستان هیچ گاه با این وضعیتی که اکنون دارد، نمی تواند روی امنیت را ببیند. نقشه اصلی غرب برای منطقه، تجزیه افغانستان، پاکستان، ایران، عراق، سوریه، مصر، یمن و… است، اما سیاست جمهوری اسلامی ایران برعکس است، نه تنها نباید کشورها تجزیه شوند، بلکه باید به هم بپیوندند؛ کلا مرزهای شان را بردارند و یا این که مرزهای شان را همانند کشورهای اروپایی، در قالب یک اتحادیه کمرنگ کنند.

استاد حسن عباسی در پایان خاطرنشان کرد: سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه، خلاف مشئ امریکایی ها است، در این سیاست، افغانستان یک جایگاه کلیدی دارد؛ افغانستان باید مصلحت استراتژیک درازمدت خود را در این قضایا ببیند، اگر به این سمت برود، همان طور که سوریه و عراق رفتند، قطعا امریکایی ها به نتیجه نخواهند رسید. اگر این باور در افغانستان به وجود نیاید که امریکا اعتقادی به امنیت در افغانستان ندارد و فلسفه وجودی اش ناامن بودن افغانستان است، آش همین آش و کاسه هم، همین کاسه خواهد بود، و لذا مشکلات ادامه خواهد داشت.

پایان

منبع: صدای افغان (آوا)

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.

2 دیدگاه

  1. درود بر عمار انقلاب . اگر یه مشت منور الفکر بزارن بسیار پیشنهاد خوبی هست
    منطقه از قاچاق تریاک و …. پاک میشه ، بیشتر به نفع افقانی ها میشه

  2. درود بر استاد حسن عباسی*
    انشاالله هرچه زود تر این اتفاق با شکوه و عظیم رخ بده و همه در اتحاد و صلح و آرامش به سر ببرند.