اسلام برای ایران یا ایران برای اسلام؟!

 اسلام برای ایران یا ایران برای اسلام؟!
اسلام برای ایران یا ایران برای اسلام؟!

تاریخ انقلاب نشان می‌دهد که تمام ۳۹ سال بعدی انقلاب، متأثر از آن یک سال نخستِ طوفانی بوده است که در یک پرسش اساسی خلاصه می‌شود؛ پرسشی که تا امروز هم مهمترین مسأله‌ای‌ست که انقلاب اسلامی با آن روبروست!

  • اسلام برای ایران یا ایران برای اسلام؛ کدامیک⁉️

بازرگان بعد از کناره‌گیری از دولت موقت، نکته‌ای به این مضمون را در کتاب خود نوشت: «ما اسلام را برای ایران می‌خواهیم؛ و امام، ایران را برای اسلام» او این‌گونه جا انداخت که امام، از ایران و ایرانی استفاده ابزاری می‌کند؛ اما نگفت که خود، از اسلام استفاده ابزاری کرده و آن را فدای ایران می‌خواهد! شاهد آنکه هیچ گزاره‌ای از اسلام برای پیاده کردن در جامعه نمی‌آورد؛ نظر ایشان این بود که باید تفکر ناسیونالیستی و لیبرالیستی را پیاده کرد. تفکر خطرناک آقای بازرگان همچنان در جامعه‌ی ما زنده است.

این دعوا باید به صورت بنیادین برطرف شود. آیا امام خمینی(ره) ایران را برای اسلام می‌خواستند؛ یا آقایان رفورمیست و ملی‌گرا، اسلام را برای ایران می‌خواهند؟

آیا اسلام به عنوان یک هویت مطلق نیاز به این دارد که ایرانی فدایش بشود؟ یا آنکه، ایرانی زمانی که اسلام را پذیرفت، با اسلام متعالی می‌شود؟

امام، آن گونه که بازرگان ادعا کرد، «ایران را فدای اسلام می‌خواهد،» نبود. امام می‌فرمود: «مقصد ما اسلام است.» راه حیات طیبه بشریت، اسلام است. یعنی همه‌ی کره‌ی زمین باید نظام جامع اسلامی بشود. برای شکل‌گیری این تمدن، ایرانی‌هایی که مملو از اسلام شده‌اند می‌بایست این انرژی را به جهان صادر و ساطع نمایند. نظر ایشان بر این بود که انسان‌ها مهم هستند؛ راه تعالی ایران و انسان ایرانی، از اسلام می‌گذرد و اگر قرار است ایران به جایی برسد، تنها از راه اسلام می‌تواند به آن اهداف دست یابد. اگر اسلام را مبنا قرار دهیم، این امکان را داریم که ایران را سکوی پرتابی برای حرکت اسلام و تحقق تمدن نوین اسلامی داشته باشیم. این اسلام است که به انسان ایرانی هویت می‌بخشد. امروز انسان ایرانی تا جایی که به اسلام عمل کرده، در سطح مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای عزیز است.

تلقی آقای بازرگان که بر مبنای یک فرض غلط استوار است، امروز هم مبنای عمل بسیاری در کشور است. در ۳۸ سال گذشته‌ی انقلاب اسلامی، همیشه با خطر کسانی که مصادر قدرت قرار می‌گیرند، روبرو بودیم، چرا که مسأله‌شان لیبرالیسم بوده است، ولو اینکه به زبان نیز نیاورده باشند. جریان لیبرال در داخل نظام می‌گوید انقلاب در سال ۵۷ تمام شد. اگر بازرگان زمانی می‌گفت: «ما اسلام را برای ایران می‌خواهیم؛ و امام ایران را برای اسلام» همین دعوا در امروز جمهوری اسلامی می‌شود: «تفکیک بین انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی.»

جوان مؤمن انقلابی به هوش باش! این تفکر خطرناک را باید از آرایش سیاسی کشور کنار گذاشت.

دانلود سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع شورای انقلاب، بدون روتوش

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.

3 دیدگاه

  1. سلام به دوستان محترم سایت – این حقیر اغلب و شاید تمامی سخنرانی ها و مطالب سایت را یا دنبال می کنم و یا ذخیره و بعد مطالعه می کنم – با توجه به مطالب واقعی که شما با مدرک و سند و یا استدلال منطقی ارائه می نمایید مطمئن باشید اثر فراوانی بر مردم و افکار عمومی می گذارد – این راه را ادامه دهید و بیشتر به میان مردم گسترش دهید – من برای اشاعه نوشته ها و گفته های جناب اقای عباسی ، با نام ایشان ،قسمتهای مختلف ان را در موارد مختلف در پیام رسانها نشر می دهم و یا در بحثها و گفتگو با دوستان به اشتراک می گذارم – بنظرم نیاز است که در رسانه های عمومی تر مثل صدا و سیما و یا شبکه های بین المللی نیز به این امر اشاعه مطالب توجه شود بسیار مفید تر خواهد بود . متشکر

  2. مثل جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی همانند نماز است.
    در واقع جمهوری اسلامی میشود ظواهر نماز و انقلاب اسلامی همان حضور قلب در نماز است.
    همانطور که حفظ ظواهر اولین قدم در نماز خواندن و حضور قلب هدف و مقصود نماز است.
    جمهوری اسلامی اولین قدم در حاکمیت دین خدا و انقلاب اسلامی در سراسر جهان هدف و مقصود نظام الهی میباشد.
    که وظیفه ایرانیان رسیدن به این نقطه و تقدیم انقلاب به صاحب اصلی اش است.

  3. ما و کشورما،هرچه عزت داریم ازاسلام است؛
    وهرچه ذلت و زلت و ضلالت داریم از لیبرالیسم و لیبرال های داخل کشوراست.