لیبرالیسم در جبهه مردمی نیروهای انقلاب!

جبهه مردمی نیروهای انقلاب، پدیده‌ی میمون و مبارکی‌ست که شکل‌گیری آن را تبریک عرض کردیم. همه‌ی خانم‌ها و آقایان حاضر در آن، محترم هستند. اما باید دانست که بین افراد متدین و محترم، با افراد انقلابی فرق وجود دارد. نمی‌توان جبهه‌ای انقلابی تشکیل داد که یکی از افراد حاضر آن، در مجله‌ی رسمی ارگان حزب کارگزاران در اقتصاد لیبرالی، عضو شورای سیاست‌گذاری باشد.

تعریف و فهم این دوستان ما از «انقلابی» چیست و سابقه‌ی انقلابی برخی‌شان در نظر و عمل چگونه است؟ تکلیف‌تان را با خود روشن کنید؛ یا اصول‌گرا و انقلابی هستید، یا خیر! کسی می‌تواند خود را انقلابی و اصول‌گرا بداند که بر اصول و چارچوبی که امام راحل(ره) معین نموده است، پایبند باشد. امام عزیز فرمود: «تا من هستم نخواهم گذاشت این حکومت به دست لیبرال‌ها بیفتد.»[1] فردی، آنقدر ولنگاری فکری و ذهنی دارد که هم عضو شورای سیاست‌گذاری مجله‌ی منحط لیبرالیسم اقتصادی کشور است، هم خود را عضوی از جبهه‌ی مردمی نیروهای انقلاب می‌داند. در این افراد انقلابی‌نما، هیچ بغضی نسبت به لیبرالیسم وجود ندارد. اینکه آقای آل اسحاق، یک لیبرال است، به خودشان و حزب مؤتلفه بازمی‌گردد. اما اگر ایشان در جبهه مردمی نیروهای انقلاب جای گیرند، با تفکر ما  که تریبون نیروهای مردمی انقلاب در دست‌مان است و باید حق آن را ادا کنیم، روبرو خواهید بود و ما تمام قد برابر آن می‌ایستیم.

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(2).jpg

شخص آقای دکتر مرندی، فردی‌ست که وازکتومی را در سفره‌ی این ملت قرار داد؛ و زمانی که امام مسلمین در بجنورد، برای مسأله‌ی کاهش جمعیت خود را مقصر دانستند و گفتند شیری را باز کردیم و فراموش شد ببندیم، آقای مرندی حتی حاضر به عذرخواهی نشدند!

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(5).jpg

کسانی که جبهه‌ی نیروهای مردمی انقلاب را تشکیل داده‌اید، انقلابی، تعریف دارد. شما باید بین خود و کفرِ لیبرالی مرز قائل شوید. با همین ولنگاری، بازرگان و بنی‌صدر را در سفره‌ی این انقلاب گذاشتند و با همین سازوکار، در دولت سازندگی و اصلاحات، لیبرالیسم نهادینه شد. یا آگاه هستید که ایشان لیبرال هستند، یا خیر؛ اگر آگاه نیستید که وامصیبتا! به آقای احمدی‌نژاد رأی دادیم وقتی سرکار آمد گفت شما انقلابیون و خانواده شهدا و علما وظیفه‌تان تا همین‌جا بود؛ از اینجا به بعد «اللهم عجل لولیک الفرج» در پشت تریبون می‌گویم و سپس اقتصاد جمهوری اسلامی را به دست استادان لیبرال دانشگاه علمه طبا‌طبایی (آقای جمشید پژویان و شاگردان‌شان) می‌سپارم.

همان کاری که در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان تهران انجام شد و همان بلایی که بر سر بزرگانی چون آیت‌الله محمد یزدی و آیت‌الله مصباح یزدی درآوردید که بر اثر برنامه‌ریزی غلط برخی‌ها بود، تا جایی که امام مسلمین، نبود این دو بزرگوار را خسارت قلمداد کردند، این‌بار نیز می‌خواهید همین بازی را در مسأله ریاست جمهوری درآورید. زمان فرصت‌سوزی نیست. ملت هشتاد میلیونی بالغ و رشید این مملکت، 38 سال است که با امام مسلمین همراهی کردند؛ این ملت شایستگی زندگی بهتر از این را دارند پس انسان‌های لایقی نیز باید در دستگاه‌های مختلف مدیریت کنند.

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(4).jpg

  1. جبهه‌ی مردمی نیروهای انقلاب، نصفش ناخالصی دارد، باید پالایش شود. در تفکر انقلابی، نیاز به آدم‌های هُرهُری مسلک نداریم، کسانی که هرکجا بارشان خورد، می‌روند. از این‌گونه افراد در 38 سال گذشته ضربات زیادی خورده‌ایم. ما از این کلاه‌ها سرمان نمی‌رود؛
  2. باید افراد امتحان‌پس داده‌ی انقلاب را در صحنه حاضر کنیم. هرکس روی کار آمد، به ما بگوید چگونه می‌خواهد اقتصاد دینی تولید کند. مرجع عالیقدری چون آیت‌الله جوادی آملی در درس خارج فقه خود بغض کرده و می‌گرید که هرچه فریاد می‌زنیم سیستم بانک بروی‌ست، گوش کسی بدهکار نیست.[2] سپس معاون یکی از بانک‌ها که در آمریکا چند واحد اقتصاد فروپاشیده را خوانده مصاحبه کرده و می‌گوید: «مراجع تحت القائات عوام هستند»[3] کسی که 50 سال تفسیر قرآن می‌کند، تحت القائات عوام است! کسانی که به عنوان کاندیدا از جبهه‌ی خودی می‌آیند، تکلیف ما را روشن کنند. ما عناصر لیبرال درون حزب‌اللهی‌ها را خوب می‌شناسیم؛ من هنوز اقتصاددان حزب‌اللهی نمی‌شناسم که خود را از شیر مادر اقتصاد لیبرالی گرفته باشد. اقتصاددانان دانشگاه علامه طباطبایی و بهشتی و تهران و شریف و امام صادق(ع) بفرمایند مبتنی بر نظریات چه کسی می‌خواهند اقتصاد را اصلاح و از شر اقتصاد لیبرالی خلاص کنند؟ مینارد کینز؟!

نهاد تصمیم‌سازی کشور، در مجمع تشخیص مصلحت، سال 82 کتابی با عنوان سند حکومتی چاپ می‌کند (کتاب نظام‌های اقتصادی) که طرح جامع استراتژیک اقتصاد ایران معرفی می‌شود؛ این سند در صفحه 782 خود، الگوی نئولیبرالیسم را الگوی مطلوب توسعه‌ی ایران معرفی می‌کند. سپس سخنگوی دولت در تابستان سال گذشته اعلام می‌کند که همین کتاب، مبنای برنامه‌ی ششم کشور است. در مقابل انحراف نئولیبرالیسم که رباخواری جدید است، هیچ‌یک از اقتصاد دانان حزب‌اللهی موضع نگرفتند. به دلیل آنکه خود دوستان ما نیز، نئولیبرالی هستند.

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(6).jpg

چرا اساتید اقتصاد، نسبت به کتاب «دفاع از ربا»[4] لال شدند؟ چرا از اندیشه‌ی ضاله‌ای که در این کتاب‌ها خواندند و به خورد این ملت دادند، استغفار نکردند؟ ناکارآمدی‌های تئوری‌های اینان بود که زندگی مردم را خراب کرد.

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(3).jpg

ما جنگ را با حسن باقری جلو بردیم که یک روز دانشگاه نظامی نرفته بود و نتیجه این اعتماد، آزادسازی خرمشهر شد. امام مسلمین فرمود: «اینکه جوانی جنگ ندید، استراتژیست جنگ بشود، معجزه انقلاب است»[5] از این معجزه‌ها در جوان‌ها زیاد داریم؛ حتماً باید یک فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد ربوی بیاید کار را دست بگیرد؟ به چهار جوان اعتماد کنید که آلودگی نداشته و فکر جدید داشته باشند و اقتصاد را جمع و جور کنند.

 هر کسی از جبهه‌ی خودی کاندیدا می‌شود، باید روشن و شفاف بگوید که مدل جایگزین او چیست و چه می‌خواهد پیاده کند، سپس آن را در یک وب‌سایتی قرار دهد تا دانشجویان و طلاب بروند نظرشان را بدهند. نگویید «اقتصاد مقاومتی» که حضرت آقا فرمودند: چرا اینقدر این واژه را بکار می‌برید، پیاده هم نمی‌کنید؟! نگویید اول رئیس‌جمهور بشوم و بعد، اقتصاد و سیاست خارجه را به دکتر فلانی و فلانی می‌سپارم. این دکتراها را بگذارید در کوزه و آبش را بخورید. چراکه رهبر انقلاب فرمود: «مبنای علوم انسانی غرب، غیرتوحیدی، مادی و غیرالهی‌ست»؟[6] یعنی هرکس در این رشته‌ها دکترا دارد، علم او تثلیثی است.

 موجب آبروریزی نظام دانشگاهی کشور است که رئیس کرسی‌های نظریه‌پردازی شورای عالی انقلاب فرهنگی در فروردین امسال اعلام کرد (بعد از 15 سال از زمانی که باید این کرسی‌ها برگزار می‌شد،) «اگر از میان 70 هزار استاد دانشگاه، از هر هزار نفر، یک نفر کرسی برگزار می‌کرد، امروز ما 70 کرسی نظریه‌پردازی داشتیم.» آیا دکترا گرفتن از دانشگاه‌هایی که هفت نفر در آن پیدا نمی‌شوند که توانایی برگزاری کرسی نظریه‌پردازی را داشته باشند، معیار درستی برای وزیر شدن است؟ دست از این معیارهای غلط و منحط و پوسیده‌ و طاغوتی غربی بردارید.

صریح و روشن بگویید طرح جایگزین کسانی که می‌خواهید به عنوان تکنوکرات سرکار بیاورید، چیست. بگویید رکود، تورم، اشتغال، تجارت و هر چیز دیگری را چگونه می‌خواهند حل کنند؛ حواله‌ی استادان اقتصاد نکنید. علوم انسانی غربی، و علم اقتصاد که به گفته‌ی استیگلیتز – برنده‌ی جایزه نوبل اقتصاد- سقوط آزاد کرده است،[7] تشت بی‌آبرویی‌شان زمین افتاده است. ما زیر این بار که کسانی به اسم اسلام و انقلاب سرکار بیایند و بخواهند مجدداً لیبرالیسم را پیاده سازند، نخواهیم رفت.

http://dl-abbasi.ir/yekta/1395/Image/Matn/Jebhe_Mardomi/1%20(1).jpg

جبهه‌ی مقابل، دچار ابهام بوده و نگران رد صلاحیت رئیس‌جمهور فعلی هستند. اینکه برخی از اعتدالیون و اصلاح‌طلبان بحث عبور از روحانی را مطرح می‌کنند، به این علت است که نمی‌دانند صلاحیت او تأیید خواهد شد، یا خیر. مواضع رئیس جمهور (حسن روحانی) در 32 حوزه در تقابل جدی با با مواضع رهبری‌ست؛ شورای نگهبان چگونه می‌خواهد اورا تأیید صلاحیت کند؟ اما جبهه‌ی مقابل، فرد جایگزین نیز ندارد؛ بر اثر دو استراتژی غلط، کف‌گیرشان به ته دیگ خورده است. نخست آنکه گفتند به مردم می‌گوییم دولت قبلی همه‌چیز را خراب و آوار کرده است و ما در حال آواربرداری هستیم و لذا انتظار مردم از ما برای انجام کار، کم می‌شود؛ غافل از آنکه مردم بسیار هوشمندتر از این هستند. این استراتژی به شکست انجامید. استراتژی غلط بعدی آن بود که همه‌ی هست و نیست‌شان را در سبد مذاکرات هسته‌ای و برجام گذاشتند و مردم امروز در حال دیدن اثرات آفتاب تابان برجام هستند. پس این استراتژی نیز به شکست رسید. امروز حتی نمی‌توانند آقای ظریف را به عنوان کاندیدای آلترناتیو مدنظر داشته باشند زیرا دیپلماسی، بی‌اعتبار شده است. انسجام‌شان نیز به علت اتفاق اخیر (وفات آقای هاشمی رفسنجانی) دچار مشکل شده است. اما مواضع‌شان در قبال لیبرالیسم، شفاف است، لذا نگران جبهه لیبرال نیستیم.

تنها مسأله‌ی نگران کننده و اذیت‌آور این است که در جبهه‌ی خودمان افراد بی‌خاصیت و خنثی‌ای هستند که بین لیبرال بودن یا مسلمان انقلابی بودن، هیچ تفکیکی قائل نیستند. مردم ما با هزار مصیبت و بدبختی، افرادی را سرکار می‌آورند اما بعد می‌بینند که همان رویه‌های لیبرال سابق پیاده می‌شود. لذا منتظر هستیم تا جبهه مردمی نیروهای انقلاب، خودش را تطهیر و بازسازی کند و منقح و مرتب و منزه و پاکیزه از این ولنگاری‌های فکری و اخلاقی شود و یک نسل جدید انقلابی را پای کار بیاورد. انتخابات آینده، انتخابات بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان نیست؛ بین لیبرال‌ها و انقلابیون است. حال که تقابل بین انقلابیون و لیبرال‌هاست، پذیرفتن یک فرد لیبرال در جبهه‌ی انقلابیون را نباید از ما انتظار داشته باشید. انتخابات آینده انتخاباتی‌ست بسیار شفاف و صریح؛ بسیاری از خودی‌ها، دوره‌شان تمام شده است باید بنشینند کنار؛ اگر هم در دوره‌هایی وزیر و وکیل بوده‌اند، اشتباه بوده است؛ بعد از چند سال معلوم شد که لیبرال هستند. این یعنی به نام اسلام، به کام لیبرالیسم.

+ دانلود فایل صوتی

——————————-

  • اما این لیبرالیسم چیست که با مبانی اسلامی تضاد بنیادین دارد؟

در یهود و مسیحیت و اسلام، چهار مفهوم داریم: حرام و مکروه –حلال و مستحب. حد وسط این دو «مباح» است که انجام آن ثوابی ندارد و ترک آن نیز عقابی ندارد. از حرام و مکروه نهی شدیم (نهی از منکر) و به حلال و مستحب امر شدیم (امر به معروف)؛ حال اگر کسی بگوید حرام و حلال و مستحب و مکروه وجود ندارد، همه‌ی اعمال مباح هستند، چنین فردی اباحه‌گر نامیده می‌شود؛ اباحه‌گر، معنای لیبرال است. زیرا لیبرالیسم در بطن خود مفهومی به نام «لسه‌فر» دارد؛ به معنی «بگذار هر چه می‌خواهد انجام دهد» لیبرالیسم که بیاید، شریعت و حرام و حلال جایی نخواهند داشت.

[1] – پیام منشور روحانیت – 3 اسفند 67

[2]گریه‎های آیت‌الله جوادی آملی برای وجود ربا در سیستم بانکی – 95/8/4

[3] – احمد مجتهد – نائب رئیس هیئت مدیره بانک سامان – 95/8/9

[4] – یکی از پدران لیبرالیسم، جرمی بنتام (صاحب نظریه فایده‌گرایی) است که کتابی به نام «دفاع از ربا» دارد. نظرات او در دانشکده‌های فلسفه و اقتصاد تدریس می‌شوند.

[5] – «این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است؛ این‌ها معجزه انقلاب است.»

[6] – در دیدار اساتید دانشگاه‌ها – 93/4/11

[7] – « در رکود عظیم (سال 2008) که به وضوح، بدترین نزول اقتصادی از زمان رکود بزرگ در 75 سال گذشته  (پس از رکود دهه 1920) بوده است، همه را از خواب گران بیدار کرد. این مسئله ما را به بازنگری دیدگاه‌هایی وا‌داشت که عمری به آن حرمت گذارده بودیم. در سال 2008، هنگامی که اقتصاد جهان سقوط آزاد کرد، باورهای ما نیز چنین شدند؛ باورهای دیرینه‌ی ما درباره‌ی علم اقتصاد، خود آمریکا و اسطوره‌های ذهنی ‌ما دچار سقوط آزاد شدند.»

 ژوزف استیگلیتز – کتاب سقوط آزاد – صفحه20 و 25

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.

5 دیدگاه

  1. باسلام و درود با تمام احترامی که برای آقا عباسی دارم ولی حرفشون در این وقت اصلا به مصلحت انقلاب نبود اگر نقدی هست به این جبهه باید درونی مطرح کرد نه در بوق و کرنا کرد پس گفته حضرت آقا در مورد جذب حدکثری چه میشود اگر این طور باشه که فقط باید یک عده محدود جمع بشند و اخرش هم دوباره اقای روحانی رای بیارند. یادمان نرفته اکه این منیت افراد چه بلائی بر سر این مملکت آورده. اختلاف سلیقه همیش و همجا هست نباید چکشی برخورد کرد اعتدالی که اقای روحانی مطرح کردن و رای اوردن باید واقعا عملیاتی بشه در قشر انقلابی کسی که زاویه شدیدی با انقلاب نداره باید جذب و اصلاح بشه .
    تشکر از زحمات دکتر

  2. درود بر دکتر حسن عباسی لیبرلیسم بزرگترین خطر برای انقلاب اسلامی هست و باید پرده نفاق از روی چهره منافقان لیبرال و بخصوص لیبرالهای اصولگرانمای محافظه کار که نفاقشان سنگین تر است برداشته شود .
    باتشکر از دکتر حسن عباس آدرس سایت زیر پاسخ علیرضا‌ مرندی به سخنرانی دکتر عباسی هست لطفا نقد و بررسی بفرملیید :
    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/694263/%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%AB%D8%A7%D9%82%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

  3. سلام
    عالی بود

  4. سلام، اگر جبهه انقلابی این است، که لیبرال ها در ان جولان دهند، همان بهتر که اصلاح شود ویا حذف شود تا اسم انقلابیون را هم خراب نکند……

  5. سلام

    حالا که اسم لیبرال ها مطرح شده، خواهش میکنم که اسم انقلابیونی که حداقل بهتر از بقیه در این صحنه هستند را هم بیان کنید… من فرصت زیادی ندارم که تمامی این افراد را بررسی کنم و میخواهم اعتمادم را تا حدی همسو با نظر آقای عباسی و این راه کنم… ممنون میشم که افرادی که حداقل انقلابی تلاش میکنند در این مسیر بمونن رو هم معرفی کنید…