فتنه‌های عصر ما

فتنه زمانی به وجود می‌آید که حق و باطل مخدوش شود. هرگاه جای حق و باطل عوض شد، به طوری که باطل تبدیل به حق و سپس معروف شود و حق نیز جای خودش را به باطل بدهد و به منکر تبدیل شود؛ در این شرایط فتنه به وجود می‌آید.

فتنه به سال 88 منحصر نمی‌شود؛ آن‌گونه که در قرآن عظیم آمده، فتنه جزء_لاینفک زندگی مؤمن است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يتْرَكُوا أَنْ يقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يفْتَنُونَ» آيا مردم گمان کردند همين که بگويند ايمان آورديم به حال خود رها مي‌شوند و آزمايش نخواهند شد؟ و در بُعد فردی می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ …» قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات آزمایش می‌کنیم.

ما هر روز در جلسه کنکور خدا هستیم اگر توانستیم از این کنکورها موفق بیرون بیاییم، می‌توانیم به سطح بالاتر برویم. وقتی این امتحان‌ها از سطح فردی به سطح جامعه برسد به فتنه‌ی اجتماعی تبدیل می‌شود؛ اینجا دیگر فرد آزمایش نمی‌شود بلکه جامعه و مردم آزمایش می‌شوند. جامعه ایران در سال 57 با انقلاب اسلامی، ادعای ایمان کرد؛ لذا از طریق فتنه‎‌های مختلف مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. مردم صدر اسلام در فتنه‌ها کم آوردند و جامعه به جایی رسید که معاویه و یزید، امیرالمومنین شده بودند، امروز نیز سعودی‌ها خود را خادم الحرمين الشريفين می‌دانند.

فتنه‌ها وقتی آمدند همه‌چیز را درمی‌نوردند. فتنه شرایط غبارآلود است؛ به مثابه زمانی که جاده را مه گرفته باشد که حتی دو متر جلوتر را هم نمی‌توان دید، در اینجا نیازمند چراغ مه‌شکن هستیم تا اتومبیل جامعه با استفاده از آن بتواند از این شرایط مه‌ آلود عبور ‌کند. همان‌طور که غربی‌ها با تئوری‌های خودشان، در شرایط غیر مترقبه، علمی به اسم «مدیریت بحران» دارند،  مؤمنین نیز که به گفته قرآن هر روز گرفتار انواع فتنه‌ها هستند، باید علم  مدیریت فتنه را به وجود بیاورند و برای آن متخصص تربیت کنند.

فتنه زمانی به وجود می‌آید که جای حق و باطل با هم عوض شود. در علم مدیریت فتنه که نیروهای انقلابی باید آن را رقم بزنند، فتنه‌ها با این مراحل زدوده می‌شود : 1- باید حق و باطل را از یکدیگر تفکیک کرد. 2- حق را معروف و باطل را منکر کرد 3- امر به معروف و نهی از منکر کرد.

با این مراحل سه‌گانه، جامعه در قبال فتنه‌ها واکسینه می‌شود و بصیرت رقم می‌خورد.

امروز فتنه‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند: فتنه اصغر، فتنه اوسط و فتنه اکبر

«فتنه اصغر» در خارج از جهان اسلام است و در واقع فتنه‌ی آمریکا، اسرائیل و اروپاست. اینها باطل‌هایی هستند در جنگ‌های متعدد میلیون‌ها انسان را گشته‌اند و کفر خود را حق گرفته‌اند و باطل‌هایی مانند حقوق بشر را به معروف تبدیل کرده‌اند.

«فتنه اوسط» در درون جهان اسلام رقم خورده است که شش خانواده آل‌سعود (عربستان)، آل صباح (کویت)، آل خلیفه (بحرین)، آل‌نهيان (امارات)، آل‌هاشم (اردن) و آل‌ثانی (قطر) که ریشه صهیونیستی دارند مانند معاویه و یزید خود را اصل اسلام می‌دانند. انگلیسی‌ها در 150 سال گذشته، زمانی که دیدند نمی‌توانند اسلام را در منطقه شکست دهند، سه مذهب جعلی بهاییت، وهابیت و قادیانیت را به وجود آوردند که این‌ها در واقع صهیونیست‌های مسلمان هستند. اساس این فتنه از اینجا می‌آید که چون اسلام مدلی برای اداره آینده جهان دارد، جبهه استکبار به وسیله این صهیونیست‌های مسلمان قصد تخریب چهره اسلام از درون جهان اسلام را دارد تا بیرون از جهان اسلام کسی فکر نکند که اسلام می‌تواند مدلی برای اداره جهان داشته باشد. در این فتنه همان‌طور که «ریچارد هاس» -رئیس شورای روابط خارجی آمریکا- گفته است، «جنگ مذهبی سی‌ساله» را در جهان اسلام دنبال می‌کنند.

«فتنه اکبر» در درون جمهوری اسلامی است. در این فتنه قصد دارند پوسته  جمهوری اسلامی حفظ شود اما مغز آن تهی شود. این استحاله با مدل چین مد نظر است؛ همان طور که چین کمونیست را از درون لیبرالیزه کردند؛ در واقع پوسته چین، کمونیست ماند اما از درون لیبرالیزه شد. این کار را به وسیله نفوذ از طریق چوئن‌لای نخست وزیر مائو که یک فرد کمونیست بود انجام شد. همان‌طور که وقتی ابراهیم خلیل بت‌ها را شکست، شیطان 2600 سال بعد به استراتژی او حمله کرد و بت‌ها را در درون خانه کعبه گذاشت؛ در واقع پوسته کعبه اما مغز آن بت بود. این مدل شیطان است که امروز توسط  شیطان بزرگ (آمریکا) دنبال می‌شود.

مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «تحول در علوم انسانی»، علوم دانشگاهی کشور از اساس غیر توحیدی است. سیستم اقتصادی درگیر  ربا و  جنگ با خدا است؛ اما همه در مقابل ربا و تحول در علوم انسانی سکوت کرده‌اند و نمی‌خواهند 30 سال زحمت بکشند تا آن را تغییر بدهند. این  فتنه اکبر است؛ به طوری که پوسته جمهوری اسلامی، اما مغز آن علوم انسانی غیر توحیدی و اقتصاد ربوی است.

امام (ره) در ابتدای انقلاب خطر اسلام منهای روحانیت را گوشزد می‌کرد. آقای بنی‌صدر کتاب اقتصاد توحیدی می‌نوشت ولی اقتصاد لیبرالی را پیاده می‌کرد. اما امروز، ما با مساله «روحانیت منهای اسلام» مواجه هستیم؛ آنجایی که از دل مجمع تشخیص مصلحت نظام، کتاب نظام‌های اقتصادی [حسن روحانی] با عنوان سند حکومتی بیرون می‌آید و در آن الگوی مطلوب توسعه اقتصادی کشور،  اقتصاد لیبرالی معرفی می‌شود.

فتنه اکبر این است که مقام معظم رهبری الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی را مد نظر دارند اما دولت فعلی، توسعه بر مبنای الگوی نئوکینزی را در دستور کار قرار داده است. دولت  حسن روحانی می‌گوید قصد پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی را دارد اما این دروغ بزرگ جایی آشکار می‌شود که در عمل نظریات غربی‌ها را مبنای اقتصاد قرار داده است؛ اقتصاد مقاومتی با این نظریات هیچ قرابتی ندارد.

استاد حسن عباسی
سخنرانی فتنه‌های عصر ما – 14 دی ماه 1394

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.