wpsh
domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init
action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/drabbasi/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121وی در ابتدا به این نکته اشاره کرد که مسأله تجزیهطلبی و انعکاس آن در رسانه و سینما، زمانی مطرح شد که در کشور عراق طرح تجزیه کردستان به رفراندوم گذاشته شد و رای آورد. در ادامه دولت مرکزی عراق به این اقدام اعتراض کرد و ایران و ترکیه، کردستان را تهدید و تحریم کردند. همزمان با این اتفاقات در کشور اسپانیا در کاتالونیا رفراندومی برگزار شد. هم در عراق و هم در کشور اسپانیا با این جریان برخورد شد. اما در ماجرای کردستان عراق، صحنه گردان آن رژیم صهیونیستی بود که رسما این موضوع را اعلام کرد.
عباسی تصریح کرد : «جیمز بلک ول» در کتاب «صاعقه صحرا» از طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه میگوید . طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه در علوم استراتژیک اصطلاحی است که از داستان «گالیور» گرفته شده است. بر مبنای این داستان کشورهای منطقه تجزیه میشوند. گالیور همان رژیم صهیونیستی است و لی لی پوتها کشورهای منطقه که در کف دستان گالیور جای میگیرند.
مواجه ایران با واقعه تجزیهطلبی کردستان عراق، مواجه استراتژیک است.
رییس اندیشکده یقین ادامه داد: سینمای غرب، انگلیس، فرانسه و هالیوود، تجزیهطلبی را درون تفکر و در حیطه منافع غرب تحت عنوان تروریسم معرفی و نکوهش میکنند، ولی تجزیهطلبی در بیرون سرزمینهای غربی را نه تنها نکوهش نمیکنند بلکه شخصیتهای این جریان را به عنوان قهرمان ملی معرفی میکنند.
عباسی در ادامه به نقل از «ریچارد هاس» دیپلمات آمریکایی از وقوع جنگ مذهبی ۳۰ ساله خبر میدهد. این جنگ در گذشته میان کاتولیکها و پروتستانها در گرفت و در حال حاضر این جنگ بین سنیها و شیعهها درگرفته است، و به نفرت مذهبی و به انزوا رفتن اسلام میانجامد.
وی با بیان این که وضعیت موزاییکی جامعه اروپا آماده تجزیه شدن، همچون منطقه بالکان و روند بالکانیزاسیون است گفت: در قاعده دومینو اگر اجازه دهید یک کشور تجزیه شود بقیه هم تجزیه میشوند. در آمریکا هم با جدایی یک ایالت، ایالتهای دیگر به دنبال تجزیه طلبی خواهند رفت.
این استراتژیست در ادامه افزود: سیاست و استراتژی که سینمای هالیوود، انگلیس و اروپا دنبال میکنند این است که انقلاب بیفایده است و انقلابها فرزندان خودشان را میخورند. این سیاست از کتاب مزرعه حیوانات جرج اورول میآید. در این داستان شوروی، مزرعه حیوانات است. حیوانات در این داستان شورش میکنند و خوکها حکومت را به دست میگیرند و طبقه اصلی جامعه میشوند و دیگر حیوانات را استثمار میکنند. حیوانات در پایان داستان دوباره شورش میکنند.
اورول میگوید که انقلابها در پایان به دست افراد خوک صفت میافتد، نظام اجتماعی را فاسد میکنند و به همین علت انقلابیگری بی فایده است.
وی گفت: در فیلم شاخص، پرسر و صدا و خوش ساخت «لورنس عربستان» شخصیت لورنس نفوذی MI6 در منطقه عربستان است. کمتر کسی میدانست که آقای لورنس معاون زنی به نام «گرترود بل» بوده است. این خانم در ایران، عراق، مصر و فلسطین بهعنوان جاسوس یا همان شرق شناس، ۲۷ سال بر گرده شتر زندگی بسیار سنگینی داشت. این خانم نقش بسیار استراتژیک و کلیدی در تاریخ ۱۰۰ سال گذشته انگلیس و فروپاشی امپراطوری عثمانی ایفا میکند. فیلم ملکه صحرا در سال ۲۰۱۵ با بازی «نیکول کیدمن» به شخصیت این خانم در صد امین سالگرد فروپاشی امپراطوری عثمانی میپردازد.
نقشه تجزیه آمریکا و اروپا را تهیه کنیم همانطور که آنها نقشه تجزیه منطقه ما را طراحی میکنند.
ایشان افزودند: یکی از کارهایی که ما میتوانیم انجام دهیم این است که به استراتژی دشمن با آثار خودشان در جدال احسن حمله کنیم. امروز کار فرهنگی با جدال احسن جواب میدهد. فیلم ملکه صحرا را در دانشگاهها نمایش دهید و همراه با این فیلم پکیجی از اطلاعات ارائه دهید. امروز شما نباید بگذارید مخاطب از دست شما در برود. اما کجاست آن شخصیت فرهنگی که با امکاناتی که در دست دارد، این جریان رسانهای را به نمایش بگذارد فقدان شعور فرهنگی مانع شکلگیری این امر میشود.
وی خطاب به مدیران رسانهای و فرهنگی جامعه گفت: امروز در جامعه ما جا نیفتاده که در نمایش سریالها، گیمها و آثار سینمایی، مسئله سرگرمی و اینترتیمنت صرف مد نظر نباشد. امروزه در غرب مفهوم اجوتیمنت edutainment تربیت تفریحی و تفریح تربیتی در غالب انیمشنها و بازیها ارائه میدهند. این فراست هنوز در مدیران فرهنگی ما وجود ندارد لذا دوستان جلسه آتش به اختیاری میگذارند و سینمای تجزیه طلبی را طرح میکنند.
عباسی در ادامه افزود: همزمان با حمله داعش تا پشت بغداد «ریچارد هاس» جنگ مذهبی جدید ۳۰ ساله را مطرح کرد. در بحبوحه جام جهانی برزیل چشم افکار عمومی و رسانهها به آن سو دوخته شده بود. در این بازه زمانی مذاکرات دور بعدی در تهران، حملات ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی به غزه و همزمان حمله داعش تا پشت بغداد به وقوع پیوست. هر زمان مسابقات جام جهانی است هیچ اخبار ورزشی را نشنوید. از فضای غفلت افکار عمومی سه چهار کار را همیشه به انجام رساندند.
رئیس اندیشکده یقین افزود: در ده سال گذشته در فضای سایبر طرح تجزیه منطقه مطرح شد؛ چرا تلویزیون ما یک بار هم که شده این تصویر را به نمایش نگذاشته است؟ در تلویزیون ما فیلمهای بی ارتباط به زمین و زمان و باری به هر جهت نمایش میدهند. ما در سینمای تجزیه طلبی حداقل ۱۰۰ فیلم شاخص داریم.
سیستم هوشمند رسانهای در پخش فیلمهای رسانه ملی نداریم.
در عصر شبکههای اجتماعی به جای تاکشوی تلویزیونی و طرح سناریوهایی که حوصله مخاطب را سر میبرد با پخش فیلمهای سینمایی میتوان به مخاطب قدرت تحلیل و قرینه سازی را داد. مدیر فرهنگی باید هوشمندی داشته باشد.
در پایان این نشست عباسی گفت به تعداد مسائلی که هر روز در رسانهها مطرح میشود ما مصداق آثار سینمایی داریم و مطالب در این حوزهها آماده است و تنها آتش به اختیارانی برای طرح و نمایش این مسائل نیاز داریم.
منبع: رسانه انقلاب
?در کتاب صاعقه در صحرا نوشته جیمز بلکول از طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه موسوم به خاورمیانه سخن میگوید و قریب به ۱۰ سال پیش رابین رایت با حمایت ویژه کاخ سفید، نقشه جدید تجزیه منطقه را منتشر کرد.
? سینمای غرب، در فضای گفتمانی خود تجزیهطلبی در حیطه منافع غرب را تروریسم خوانده و نکوهش میکند، و از تجزیهطلبیها در مناطق دیگر علیالخصوص در سرزمینهای اسلامی کاملا حمایت میکنند.
?سه طرح در حال انجام است: ۱- اگر در منطقه اسلامی بخشی غیرمسلمان بود آن را جدا میکنند. ۲- با دست بردن به خشونت باعث فراری شدن مسلمانان و در نتیجه کاهش جمعیت مسلمانان در یک سرزمین میشوند. ۳- در مناطق مسلماننشین با دمیدن به اختلافات در پی وقوع جنگ مذهبی بین آنها هستند.
? فیلم “عملیات اوگرا” یکی از آثاری است که به تجزیهطلبان باسک میپردازد.
?اروپا با حدود ۱۲۰ قومیت، آماده تجزیه و بالکانیزاسیون هستند. تجزیه مثل دومینو است. اگر یکی جدا شود همینطور پیدرپی بقیه مناطق نیست تجزیه میشوند.
? شرایط تجزیه در اروپا، آمریکا و کانادا بسیار بالاست اما برخلاف کشورهای آفریقایی نیروی حامی بیرونی برای آن وجود ندارد.
? ایرا، ارتش جمهوری خواه ایرلند، سه دسته آثار سینمایی برای آن ساخته است. یکی نشان میدهد که چگونه ایرلندیها توانستند ایرلند جنوبی را مستقل کنند. دسته دوم به عملیاتهای جنبش جمهوریخواه ایرلند میپرداخت و فضای اقدامات تروریستی در خاک لندن. دسته سوم به خود حوادث و تبعات اقدامات و شخصیتها میپردازد. در این دسته ناجی باز از درون حکومت انگلیس فضا و شرایط را برای احقاق حق ایرلندیها فراهم میکند.
?سیاست انگلیس و آمریکا برگرفته از مزرعه حیوانات اورول، این است که القا کند «انقلاب بیفایده است». فیلم سینمایی «باد علفزارها را تکان میدهد» با همین ایده نشان میدهد که هر انقلاب بعدا شکست میخورد و انقلاب، فرزندان و سربازان خود را ذبح میکند. این نگاه غربی نسبت به انقلابهایی است که به ضرر منافعش است. حرکت انقلابی اساسا بیفایده است و از چالهبهچاه رفتن است. فیلم «به نام پدر» نیز درنهایت همین پیام را مطرح میکند.
?هم جریان سینمای فرانسه و اسپانیا و هم جریان سینمای هالیوود مخاطب را با گروه جداییطلب همراه نمیکنند و انقلاب کردن و جمهوریخواهی را زیر سوال میبرند.
?در همان سالهای حوادث ایرلند، در این سوی زمین، شخصیتی به نام لارنس عربستان که معاون گرترود بل، زن جاسوس انگلیسی و طراح فروپاشی عثمانی بود، با یکدیگر در این راستا عمل میکنند. دو فیلم «ملکه صحرا» که در یکصدمین سالگرد او بود، که در دو سال پیش ساخته شد، و هم فیلم مشهور «لارنس عربستان» به این موضوع میپردازند. هر دو فیلم فرآیند نفوذ و تجزیهطلبی را ستایش میکند و جاسوسان خود را قهرمان نشان میدهند.
? آیا میتوانیم مثل کاری که آمریکاییها کردند، نقشه تجزیه آمریکا را منتشر کنیم؟ آیا میتوانیم از تجزیهطلبان اینچنینی به عنوان افرادی آزادیخواه فیلم بسازیم آنها را قهرمان بنماییم؟
? یکی از کارهایی که جوانان باید انجام بدهند این است که با فرمول جدال احسن، از همین فیلمهایی که خودشان ساختهاند استفاده کنند و مردم را آگاه کنند.
? از آنجایی که نهادهای فرهنگی ما تعطیل هستند، هیچکدام نتوانستند با تیزهوشی، شجاعت و شعور فرهنگی، در موقعیت تجزیهطلبی های اخیر، دست به پخش فیلمهای مربوط به بالکانیزه کردن و جدایی طلبانزده و روی آنها بحث کارشناسی کنند.
? همین ضعف در مدیران، در استادان فلسفه در ایران وجود دارد که نگاهشان نسبت به رمان، فیلم و بازی ویدیویی صرفا سرگرمی است و غافل هستند از اینکه بیش ۵۰۰ استاد فلسفه در غرب به مفاهیم فلسفی در این آثار پرداختهاند.
? در عصر اصالت ایمیج به جای اصالت کانسپت باید با اجوتینمت در مدرسه و ساینتینمنت در دانشگاه، شیوه آموزش و تربیت را تغییر داد و از ظرفیت تصویر استفاده کرد. امروز پیچیدهترین مفاهیم فلسفی، به سادگی از طریق فیلم و انیمیشن و بازی به مخاطب القا و منتقل میشوند.
? تعطیلی مسئولان و مدیران فرهنگی خودش را در مسئله جنگ مذهبی سی ساله جدید میان مسلمانان نیز نشان میدهد. جایی که امثال کیسینجر، ریچارد هاس، برژینسکی، جان کری و دیگران از جنگ مذهبی سی ساله گفتند، هیچ یک از فیلمهای مربوط به این موضوع بازپخش نشد، هیچ کدام از رمانهای آن دوباره معرفی نشد و همین وضعیت برای کتابهای کارشناسی و تابلوهای نقاشی آن متاسفانه وجود دارد.
? امروز لایههای تحلیل در عصر بینالملل بسیار پیچیده شده است. یکی از مهمترین راههای آگاهی بخشی به مردم پخش هدفمند آثار هنری مرتبط با موضوعات روز به شکل هدفمند در عرصه رسانهای کشور است.
? سه سال پشت سرهم، درست در شب شکست تاریخی کراسوس توسط سپهبد سورنا، تلویزیون فیلم ژولیوس سزار را پخش کرد!!!
? هرسال ۲۰ شهریور سالگرد ۱۱ سپتامبر است. آقای آرت اولیویر که از مقامات آمریکایی است و مسئولیتهای مختلفی داشته، فیلم سینمای «عملیات ترور» را ساخته و نشان داده که خود آمریکاییها مسبب یازده سپتامبر بودهاند. هم اکنون ۴ سال است که دوبله این فیلم را تلویزیون پخش نکرده است. همین غفلتها باعث میشود دشمن جلوتر رود و این اواخر ادعا کرد که ایران و القاعده با یکدیگر ارتباط داشتهاند! که واکنش وزیر خارجه ما را به همراه داشت.
? #تجزیهطلبی یک سرفصل جدی در حوزه #سینمای_استراتژیک است.
? نیاز است خود جوانان انقلابی در زمینه موضوعاتی مثل موضوع امروز، خودشان دست به برگزاری کرسیهای مختلف و جمعبندی و تولیدات رسانهای بزنند. باید سوابق سینمایی جهان با پیشزمینههای قوی تاریخی، منتشر و تبلیغ شوند تا به حافظه تاریخی جوانان کمک کند. انقلابیها نباید غافلگیر شوند.
??غافلگیر نشوید که هیچکس به خاطر غافلگیری در تاریخ ستایش نشد.
منبع: کانال سینمای استراتژیک
The post سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع رسانه، سینما و تجزیهطلبی first appeared on استاد حسن عباسی.]]>برای بررسی ریشههای برخی بد پوششی ها، شل حجابی و بیحجابی ها و چرایی معضلات امروز در این موضوع به سراغ استاد حسن عباسی، کارشناس مسائل استراتژیک رفتیم.
وی معتقد است که اگر موضوع انقلاب جنسی در شاخص گذاری ها، دیده نشود، رونمای جامعه مطالعه می شود ولی زیربنای آن نه. عباسی تأکید می کند: می بایست از نگاه سنتی به مسئله عفاف و حجاب فاصله گرفت چون اتفاقاتی در طی این چند دهه اخیر افتاده است که بسیار با انتظارات سنتی ما متفاوت بوده است. مشروح گفتگو با استاد حسن عباسی را در ادامه می خوانید:
در ابتدا می خواستیم بخشی از سیر تطور حجاب و پوشش را در ایران مورد بررسی قرار دهیم. اینکه در طول تاریخ این سرزمین چه جریان ها و نقاط عطفی در فضای حجاب و پوشش زیست کرده اند.
اصولا در پیشینه تاریخی قبل از اسلام، جامعه و فرهنگ عمومی ایران به شدت پوشیده و با حجاب است. این در حالی است که اگر شما به تاریخ یونان نگاه کنید، مجسمه های برهنه به وفور می بینید و بعد از ورود مسیحیت نیز هم این برهنه تراشی به نوعی دیگر مثلا در مجسمه های فرشتگان ادامه پیدا می کند.
اما در تاریخ قبل از اسلام، آنچه که در دیواره تراشی و نقش برجسته ها شما مشاهده می کنید، آن است که اولا ما مجسمه نداریم و هویت مستقلی که برگرفته از روحی اومانیسمی است را در این مسیر نمی بینیم، ثانیا تمامی مردان و زنان این آثار از مچ پا تا زیر گردنشان پوشیده است و حتی مردان عموما محاسن دارند.
بنابراین وقتی اسلام به ایران وارد می شود، بستر اجتماعی و فرهنگی برای پذیرش پوشش و حجاب اسلامی آماده بوده است و پوشش با انگاره های عفت و حیای برگرفته از دین اسلام تقویت می شود.
بنابراین سیر تطور لباس و پوشش در کل تاریخ ایران -به جز دوره پهلوی اول و دوم- به گونه ای بوده است که ما به ندرت شاهد برهنگی در کل تاریخ ایران هستیم. البته بین تطور لباس با حیا و عفت باید تفاوت قائل شد.
بعد از انقلاب اسلامی چه اتفاقاتی در این مسأله به وجود آمد؟ به عبارت دیگر درست است که انقلاب ما بر مبنای فرهنگ اسلامی شکل گرفته بود ولی در تصاویری که از آن زمان هست، افراد بیحجاب هم در راهیپیماییها و … حضور داشتند؛ چه شد که مردم به راحتی با این مسأله کنار آمدند؟
یک نقطه عطف ویژه در مسیر تطور تاریخی حجاب در ایران وجود دارد که آن هم سال ۱۳۶۰ است. در حوالی سال ۱۳۶۰ و در دوره آقای بنی صدر، هم در اداره ها بیحجابی بود و هم اطرافیان ایشان بیحجاب بودند و طیف عمده ای که حجاب را رعایت می کردند مذهبیون بودند. در سال ۱۳۶۰ با توجه به اتفاقات و زد و خوردهای داخلی و اشغال بخشی از کشور توسط عراق و شهدایی که پیکر مطهرشان به شهرها برمی گشتند و همچنین ترورهای مسئولین و … همه و همه دست به دست هم داد و یک فضای معنوی ویژه را بر کشور حاکم کرد.
من خودم یادم می آید شهریور ۱۳۶۰ در بلوار کشاورز تهران با خانواده در حال تردد بودیم، تقریبا تعداد بسیاری از خانم ها بی حجاب بودند. اما آرام آرام از پاییز و زمستان نه تحت فشار حکومت، بلکه به شکل خودجوش با زدوده شدن لیبرال ها از فضای ادارات و عزل بنی صدر و به محاق رفتن و پناهنده شدن چپ ها به اروپا، مقداری فضای زد و خوردهای داخل تعدیل شد و فضا به سمت دفاع مقدس معطوف شد و فضای عمومی مردم به سمت معنویت سوق پیدا کرد و کمتر تحت تاثیر الزامات انتظامی و حکومتی بود.
در سال ۱۳۶۱ موفقیت های پی در پی در دفاع مقدس و برخورد با ضدانقلاب در شهرهای مختلف، حقانیت راه و مسیر انقلاب برجسته شد و خود به خود همراهی با آرمان های انقلاب و اسلام برای خانم ها در اولویت قرار گرفت و پوشش آنها به سمت تکامل حرکت کرد. البته در آن موقع هجمه های رسانه ای و فرهنگی هم در کشور بسیار کم بود و بطور کل عوامل تشدید کننده بروز بدحجابی به شدت محدود بود.
و نتیجتا آنچه که الان به عنوان حجاب رسمی در زنان متدین ما دیده می شود و خاص انقلاب اسلامی است را ما تا قبل از سال ۱۳۶۰ کمتر می دیدیم. حتی جالب است بدانید پاسداران زن هنگام رژه در سال ۱۳۵۹ مانتویی بودند.
این سیر تطور حتی در پوشش و آرایش آقایان نیز قابل بررسی است. مدل ریش هایی که منتسب به خواننده های خاص آن دوران بود و پیراهن های آستین کوتاهی که حتی بسیاری از انقلابیون درجه یک ما نیز بر تن داشتند نیز به مرور دچار تطور و تغییر شد.
طی سالهای اخیر فعالیتهایی نظیر رصدنمای ملی “ع” با ماموریت رصد، ارزیابی و حمایت از آثار و محصولات حوزه عفاف و حجاب شکل گرفته است. یکی از خروجی های مهم این قبیل فعالیتها مشخص شدن نقاط قوت و ضعف تولیدات این عرصه و خوشه بندی محصولات بر اساس گونه شناسی مخاطبان است. مورد دیگر بوجود آمدن ابر برند و استانداردی برای رده بندی آثار و محصولات فاخر این حوزه است که برای مردم و مسئولان می تواند تسهیل کننده فرایند انتخاب و خرید باشد. ارزیابی راهبردی شما از این حرکت چیست؟
نکته اول آنست که کار رصدنمای ع یک بخشی از امر به معروف در مهندسی فرهنگی است. یعنی شما به واسطه گونهشناسی، تحلیل و ارزیابی و به تبع آن شاخص سازی و معرفی آثار برتر و تاثیرگذار، مخاطبان را در انتخاب هدفمند و بهینه آثار و محصولات عفاف و حجاب کمک میکنید و این یعنی امر به معروف در این فضا.
اما نکته مهمی که من میخواهم به آن اشاره کنم آنست که اول میبایست حق را در جامعه معروف کرد بعد اقدام به امر کرد. وقتی هنوز حق در جامعه معروف نیست، چطور میتوانیم امر به معروف داشته باشیم و همینطور وقتی باطل در جامعه منکر نیست شما چطور می توانید نهی از منکر کنید.
واقعیت آنست که در نظام تمدنی ما با توجه به اصل وارونگی، باطل در جامعه معروف شده است و حق، منکر شده است. مثلا در جامعه سینمایی ما، امروز در بین خانم ها، هنرپیشه بودن با آن مختصات ویژه موجود در سبک زندگی آنها، ارزش شده است و مادر شدن و داشتن حیا، یک ضدارزش و عقب افتادگی است. بنابراین همانطور که می بینید یک باطلی تبدیل به حق در جامعه شده است و هر شب در تلویزیون و رسانه ها نیز تبلیغ می شود.
از این موارد و زنجیره تبدیل حق ها به باطل ها، می توانید در مابقی فضاها نیز به وفور مشاهده کنید. در بانکداری و نظام مالی ما، در ورزش حرفه ای ما و پدیده ای به نام فوتبال و …
در واقع مولفه های حق در جامعه ما یکی یکی در حال تبدیل شدن به باطل است و این همان اتفاقی است که کار را به جایی می رساند که تنها راه برون رفت از آن، آن می شود که شخصی مثل حسین (ع) برود به کربلا و شهید شود تا خون وی فضا را تکان بدهد و فرجی را به ارمغان آورد.
نکته دوم استفاده از جدال احسن علاوه بر امر به معروف است. اینکه بگویید حجاب داشته باشید و یا حکمت آن را برای مخاطبان غیر پایبند شرح دهید تغییری را رقم نمی زند. اما استفاده از جدال احسن یعنی از دل باورها و نظام ارزشی خود برای هر یک از اقشار مخاطبان، چیزی را بیرون آوریم و همان را مبنایی برای انذار و دعوت قرار دهیم، می تواند اتفاقات تازه ای رقم بزند.
در واقع در این فرایند می بایست این موضوع را در ارتباط بین محصولات و مخاطبان هدف مد نظر قرار داد که آیا محصولات یا آثار بررسی شده با روش جدال احسن به سراغ مخاطبان هدف خود رفته است یا خیر؟ و این موضوع باید در ارزیابی ها و امتیازدهی مورد توجه ویژه قرار گیرد.
و نکته سوم پرداختن به شاخصه های زیربنایی و ریشه ای علاوه بر شاخص های روبنایی در تحلیل و ارزیابی هاست.
شما وقوع انقلاب جنسی در آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و سرریز آن به دیگر کشورها، من جمله ایران را باید به شدت مد نظر قرار دهید. ما چندین سال است این انقلاب را در ایران رصد کرده ایم و به این نتیجه رسیدیم که این انقلاب جنسی تا چند سال تمام می شود و تثبیت می شود.
با این اوصاف چه باید کرد که جامعه ما از هجوم این حملات در امان باشد؟ آيا معضلات ديگري از جمله بالارفتن سن ازدواج هم در اين رابطه قابل تحليل است؟
این انقلاب از آنجا برای فرایند ارزیابی شما اهمیت پیدا میکند که شاخص های زیربنایی مهمی دارد. در صورتیکه در شاخص های فعلی ارزیابی محصولات این موضوع لحاظ نشده است.
شما مثلا وقتی آقا یا خانمی را به عنوان قشر متدین و مذهبی تحلیل می کنید و می گویید فلان محصولات برای این قشر مناسب است یا مناسب نیست، از شاخصه هایی که در فضای انقلاب جنسی این فرد را تحت تاثیر قرار دادید که بسیار هم جدی است و البته رو هم نیست غافل مانده اید.
در واقع آقایان و خانم هایی که دیر ازدواج می کنند، در رسانه های داخلی و خارجی بطور مداوم پیام های تحریک کننده جنسی دریافت میکنند و یا در جامعه تعاملات بی پروایانه با جنس مخالف در محل کار یا تحصیل خود دارند، اتفاقاتی در آنها رخ می دهد که شما نمی توانید فقط با شاخصه های روبنایی واضح آنها را به عنوان مخاطب دسته بندی و قشربندی کنید.
می خواهم به شما بگویم شاخصه هایی که شما در حال حاضر می خواهید منطبق با آن مخاطبان خود را دسته بندی کنید باید متفاوت باشد از شاخصه هایی که مثلا اگر کسی می خواست این فعالیت را در سال ۱۳۷۰ انجام دهد. اگر قبول داشته باشیم که انقلاب جنسی در حال تثبیت و تاثیرگذاری بر افراد جامعه امروز ما است، آن وقت خیلی از شاخص گذاری های روبنایی ما، شاخص گذاری های صوری خواهند شد. مثلا شما می گویید فلان خانم چون چادر بر سر کرده یا مثلا در فلان محل فرهنگی یا مذهبی فعالیت دارد، می شود در قشر مخاطب متدین یا خوش حجاب آن را دسته بندی کرد، غافل از آنکه انقلاب جنسی می تواند با حفظ ظاهر، انسان ها را از درون و زیربنا تحت تاثیر قرار دهد. شما نمی توانید بفهمید آیا این خانم یا آقا مبتلا به بیماری زنای ذهنی یا سکس فانتزی که از شاخص های این انقلاب است، شده است یا خیر؟
یعنی برخی از مخاطبان شما گر چه از نظر ظاهر و فرم در یک دسته بندی خاصی از مخاطبان قرار می گیرند، اما در باطن و اصل ماجرا خارج از چهارچوب ها و دسته بندی های شما هستند!
بنابراین به نظر من لازم است علاوه بر شاخصه های فرمی و ظاهری، یک مسیر نیز برای شاخصه های درونی و کیفی منطبق بر نقشه انسان طراحی شود. مثلا بگویید فلان منطقه یا فلان دسته مخاطبی اگر در معرض انقلاب جنسی قرار گرفته باشد چه محصولات و آثار برایشان مناسب است و اگر در معرض این انقلاب نباشد چه؟
به عنوان مثال کافیست یک تحقیق در مورد دخترهای مورد نظر پسرهای متدین انجام دهید، مشاهده خواهید کرد در بیشتر موارد به نتایجی می رسید که برایتان شگفت انگیز است و متفاوت است از تحلیل اولیه شما. این موارد نشان می دهد، این افراد تحت تاثیر رسانه ها الگوهای ذهنیشان و دخترهای ایده آلشان دستخوش تغییرات بنیادی شده است. می خواهم بگویم در بیشتر موارد حجاب و عفاف به نوعی عنصر هویتی برای بسیاری از اقشار شده است و نه یک باور دینی.
با توجه به آنچه فرموديد، پیامدهای تاخیر در ازدواج جوانان چیست و چه تاثیری در آینده کشور خواهد داشت؟
زنای ذهنی، همجنس گرایی، حیازدایی، ازدواج سفید، ارتباطات جنسی ضربدری، زنا زادگی و تک والدی، تجرد، سوپر استارهای جنسی و انگاره های فمینیستی از شاخصه های انقلاب جنسی است و باید به طور ویژه به آن پرداخته شود. بنابراین ظاهر قضیه در حوزه عفاف و پوشش چیزی است که با باطن آن بسیار متفاوت است و می بینید مثلا فردی به خاطر حفظ آبرو و معذوریات اجتماعی پوشش ویژه ای دارد در حالی که از درون فرو ریخته است و ممکن است در جایی این فروپاشی به لایه ظاهری فرد هم برسد. شما نمی توانید قضاوت کنید که اگر کسی محجبه است، حتما عفیف هم است. شاخصه حجاب ظاهری می تواند در برخی از قضاوت ها و ارزیابیها گمراه کننده باشد.
بنابراین اگر موضوع انقلاب جنسی در شاخص گذاری شما، دیده نشود، رونمای جامعه مطالعه می شود ولی زیربنای آن نه. این دست کارها نیاز به عمق بخشی دارد و می بایست از نگاه سنتی به مسئله عفاف و حجاب فاصله گرفت چون اتفاقاتی در طی این چند دهه اخیر افتاده است که بسیار با انتظارات سنتی ما متفاوت بوده است.
ما اولین باری که در صدا و سیما مسئله زنای ذهنی را مطرح کردیم، خدا می دانید چقدر نامه و تماس از مسیر صدا و سیما دریافت کردیم. جالب اینکه ۹۹% این افراد متدین ها نبودند، چون متدین ها خجالت می کشیدند این مباحث را مطرح کنند و این افرادی که شاید اسمشان شل حجاب یا بد حجاب باشند دنبال ما می گشتند تا بگویند ما این مشکل را داریم و شما چه راه حلی دارید.
و نکته آخر اینکه علاوه بر شاخصه های انقلاب جنسی، شاخص های کیفی قرآنی نیز برای این مسائل وجود دارد که باید برجسته شوند و به زبان ساده و قابل فهم برای محصولات و آثار و به تبع آن مخاطبان شاخص گذاری شوند. در این فضا می توان به سه گزینه حفظ بصر، ستر زینت و عدم تبرج اشاره کرد. به عنوان مثال یک فرد با حجاب می تواند هر سه گزینه حفظ بصر، ستر زینت و عدم تبرج را نداشته باشد ولی یک فرد کم حجاب می تواند یک یا چند مورد از این شاخصهای قرآنی را داشته باشد. بنابراین شاید لحاظ کردن شاخص های کیفی یاد شده علاوه بر شاخصهای موجود شما بتواند در گونه شناسی محصولات و مخاطبان تاثیر ویژهای داشته باشد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید
منبع: جهان نیوز
The post گفت و گوی اختصاصی جهان نیوز با استاد حسن عباسی پیرامون حجاب و عفاف first appeared on استاد حسن عباسی.]]>
برای دیدن توضیح این جلسه به اینجا مراجعه نمایید.
مدت زمان: ۲ ساعت و ۱۸ دقیقه
تاریخ : 27 بهمن ماه ۱۳۹۰
موضوع : درآمدی بر دکترین سینما 5 – کلبه ی دیجیتال
فرمت: MP4 ,mp3
کیفیت: عالی
دانلود فایل صوتی:
حجم: 17.8 مگابایت
دانلود فایل تصویری:
دانلود به صورت پارتهای ۱۲۰ مگابایتی:
دانلود پارت ۱ : Direct Link
دانلود پارت ۲: Direct Link
دانلود پارت ۳: Direct Link
دانلود پارت ۴: Direct Link
دانلود پارت ۵: Direct Link
دانلود پارت 6: Direct Link
دانلود پارت 7: Direct Link
حجم: 800 مگابایت
منبع :دانلود به سبک آخرالزمان
برای دیدن توضیح این جلسه به اینجا مراجعه نمایید.
مدت زمان: ۱ ساعت و 26 دقیقه
تاریخ : 13 بهمن ماه ۱۳۹۰
موضوع : درآمدی بر دکترین سینما 3
فرمت: MP4 , mp3
کیفیت: عالی
+ لینک کمکی از سرور مدیا فایر اضافه شد.
دانلود فایل صوتی:
حجم: 14.83 مگابایت
دانلود فایل تصویری: (سرور اختصاصی سایت لینک مستقیم)
دانلود به صورت پارتهای 100 مگابایتی:
دانلود پارت ۱ : Direct Link
دانلود پارت ۲ : Direct Link
دانلود پارت ۳ : Direct Link
دانلود پارت ۴ : Direct Link
دانلود پارت ۵ : Direct Link
دانلود از لینک کمکی مدیا فایر :
دانلود پارت ۱ : Direct Link
دانلود پارت ۲ : Direct Link
دانلود پارت ۳ : Direct Link
دانلود پارت ۴ : Direct Link
دانلود پارت ۵ : Direct Link
حجم:500 مگابایت
پسورد فایل (در صورت نیاز) : www.dr-abbasi.ir
منبع :دکتر عباسی
برای دیدن توضیح این جلسه به اینجا مراجعه نمایید.
مدت زمان: 1 ساعت
تاریخ : 20 بهمن 1390
موضوع : درآمدی بر دکترین سینما ۴
فرمت: MP4
کیفیت: عالی
+ فایل صوتی اضافه شد.
دانلود فایل صوتی:
دانلود پارت ۱ : لینک غیر مستقیم
دانلود فایل تصویری: (سرور اختصاصی سایت لینک مستقیم)
دانلود به صورت پارتهای 100 مگابایتی:
دانلود پارت ۱ : Direct Link
دانلود پارت ۲: Direct Link
حجم:113 مگابایت!
پسورد فایل (در صورت نیاز) : www.dr-abbasi.ir
دانلود فایل صوتی:
حجم: 10.3 مگابایت
منبع :دکتر عباسی
مهمترین مولفه کلبه دیجیتالی ، بی معنایی است . کلبه دیجیتال تافلر میوه درخت فلسفه است همانند ریشه های اصلی اش (لوگوس ، کمیت و کیفیت ) به اعتبار گرفته شده اند و مولفه اصلی آنها بی معنایی است؛ در نتیجه کلبه دیجیتال مولفه اصلیش بی معنایی خواهد بود.
ادامه توضیحات و عکس های این جلسه در ادامه مطلب …
نظام اعتباریات بی معنا است و از مهمترین وجوه تمایز دنیا و آخرت از ارزش افتادن اعتبارات دنیا در آخرت است و به قول حکما این اعتبار گرایی انحراف بزرگ بشر بوده است.
اتفاق مهم این است که کلبه دیجیتال کلیه بخش های زندگی را درنوردیدهست و نسبت به نسلهای قبل میزان استفاده از ابزارهای تکنولوژیک یک روند افزایشی را طی کرده است و به جایی رسیده است که زندگی بشر کنونی را تسخیر کرده است و به اصطلاح دیجیتالایز شده است.
موضوع اصلی این جلسه حول دو محور بیان های کلبه دیجیتال و تمایز آن از کلبه کرامت و جایگاه عنصر طمع در کلبه دیجیتال تافلر می باشد.
استراتژی؛ فن و هنر به میدان آوردن نیروهاست و تاکتیک را در یک سطح پایین تر به معنی فن مدیریت نیروها در میدان می گویند. به طور مثال تقابل سنت و مدرنیسم در میدان انسانگرایی مطرح می شود و این موضوع در میدان خداگرایی مطرح نیست.
در ابتدا باید سطح بالاتر (سطح استراتژیک) میدان ها را شناخت و تعریف کرد؛ زیرا هر میدانی شرایط خاص خود را دارد. ولی اگر بپذیریم که فقط یک زمین برای بازی وجود دارد آنگاه دیگر استراتژی بی معنی خواهد بود چون هر زمینی ضوابط خود را دارد و در این هنگام تکنیک و تاکتیک بر استراتژی غلبه می کند. ولی وقتی از بالا نگاه کردیم و زمینهای مختلف را شناختیم آنگاه به وسیله استراتژی تصمیم می گیرم یم که نیرو های خود را در کدام زمین به کار گیریم و بعد وقتی وارد زمین شدیم به وسیله تاکتیک ادامه می دهیم و در این صورت دیگر استراتژی دیگر اسیر تکنیک و تاکتیک نخواهد بود چون یک استراتژیست نیاز به زمین های مختلف و قدرت انتخاب دارد و در یک زمین مشخصی طراحی استراتژی های متخلف بی معنی خواهد بود.
کلبه دیجیتال روندی رو به تکامل دارد که در این باره دو نکته محل هشدار می شود:
۱-بی معنایی و الگوریتم سازی برای تمام پدیده ها
۲-حرص و طمعی که برای تصاحب این ابزار و تکنیک ایجاد می کندو برآیند این تحول منجر به فردگرایی جوامع بشری و نتیجتا نابود شدن زندگی اجتماعی بشر است.
و در نهایت ما دو زمین بازی داریم: ۱- کرامت ۲- دیجیتال
در نهایت اگر قرار باشد در یک زندگی دیجیتالزده معنا و کرامت هم تولید کنیم باید منابع و امکانات را به آن سوق دهیم؛ هدف کرامت است چون انسان کریم خلق شده است « لقد کرمنا بنی آدم » و کلبه دیجیتال و تلاش های انجام شده برای تحقق ساز و کارهای آن با چه ابزاری می خواهد کرامت را رقم بزند.
Case Study این جلسه اختصاص به فیلم “آئینه سیاه” ( Black Mirror ) محصول ۲۰۱۱ انگلستان یافت که استاد به تحلیل استراتژیک آن پرداختند. با دیدن این فیلم آن چه در ذهن تداعی می شود انیمیشن “یوگی و دوستان” است که در ذیل به چند مورد آن اشاره می گردد:
۱-در انیمیشن یوگی همان طور که با نشان دادن موز به میمون، طمع اش را برمیانگیختند تا روی تسمه نقاله برود و انرژی لازم برای حرکت (پرواز) کشتی را تامین کند، در این فیلم هم نشان می دهد که افراد با رکاب زدن بر روی دوچرخه و تلاش برای کسب امتیاز، به تامین انرژی مورد نیاز سیستم می پردازند.
۲-در انیمیشن یوگی عامل حرکت کشتی را یک میمون نشان می دهد و چون میمون در تفکر داروین به انسان شبیهتر است؛ همین طور می بینیم این انسانها هستند که انرژی این سیستم را تامین می کنند.
۳-در این انیمیشن عامل حرکت کشتی را میمون نشان می دهد و نه خداوند (این توهینی به حضرت نوح و کشتیست و در صحنه هایی از آن عبارت Noha’s Ark ) Yogi’s Ark ) مشاهده می شود که واژه Ark در ادبیات انگلیسی فقط به کشتی حضرت نوح اطلاق میگردد.
منبع : هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد
عکس های جلسه 327 کلبه کرامت این جلسه:
برای دیدن در سایز اصلی روی عکس های کلیک کنید.
The post شرح جلسه 327 کلبه کرامت / درآمدی بر دکترین سینما 5 first appeared on استاد حسن عباسی.]]>نظام رسانه ای در آینده شناسی؛ سه شناسه گوینده، گیرنده و خود پیام دارد. در دوره ای که پست مدرنیست ها مرگ مؤلف را مطرح کردند و معنای آن شد حذف گوینده ازمیان سه مولفه نظام رسانه ای؛ این نظریه طبق خطبه ۱۴۷ نهجالبلاغه منطقی و معقول نیست زیرا در این خطبه میخوانیم «» طبق این خطبه تجلی قدرت خدا در قرآن صورت گرفته است، این خطبه اتحاد بین گوینده و پیام را نشان میدهد یعنی گوینده در پیام متجلی است و امکان گرفتن آن وجود ندارد مثل گرفتن خدا از قرآن به ابن معنی نیست که خدا با قرآن یکی است بلکه تجلی دارد به این ترتیب طبق آموزه های دینی مرگ مؤلف نفی میشود!
در روند تطور رسانه جدید؛ ادعای ادغام پیام با مخاطب به مثابه یک استخر یا رودخانه که که فرد به درون آن شیرجه میزند مطرح است.
در قرآن هم دو کلمه تبلیغ و دعوت وجود دارد که قرآن اشاره دارد در مورد هر پیامی دعوت صورت میگیرد چه دعوت به حق چه دعوت به خود.
از نظر امام صادق (ع) در حدیث «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم» اتحاد مؤلف و پیام مطرح است. که بر این اساس اگر قرار شد فرد دعوت کننده به حق دعوت کند و آنچه به آن دعوت میکند هم حق باشد بهتر است به آن عمل کند. به این ترتیب اتحاد بین گوینده و ملاط تبلیغ اتفاق میافتد پس در را از رفتار او میگیریم.
در نظام رسانه ای امروز یک جمپینگ اتفاق افتاده به این صورت که مخاطب به درون پیام شیرجه میزند و در نتیجه با پیام یکی میشود و به این ترتیب یک اتحاد هم بین مخاطب و پیام اتفاق میافتد.
در یک ارزیابی چند وجهی لازم است همزمان بدانیم گوینده کیست؟ پیام چیست؟ ابزار ارسال پیام چگونه است؟ و گیرنده چه ظرفیتی برای دریافت پیام دارد.
یکی از مشکلات امروز این است که فقط به گزاره سوم یعنی ابزار انتقال توجه میشود آنهم به صورت ترس از این ابزارها مثل ماهواره، بازی و … و از بقیه غفلت میشود. لذا از آنجایی که ابزار رسانه خیلی جلوتر از بقیه وجوه است باید این وجوه را در سطح ابزار ارتقا دهیم. یعنی پیام حق را بوسیله گوینده عامل به گیرنده با ظرفیت برسانیم.
ایشان سپس به تشریح نتایج تحقیقی در این مورد پرداختند. در این تحقیق سه مورد تطور رسانه، انسان و جامعه سازی ذکر شده.
این تحقیق که نگاه داروینی به انسان ابزار ارتباطی او را در هشت مرحله زیر مورد بررسی قرار میدهد:
جامعه کهن با آواهای اولیه
جامعه شکار با سنگ نوشتهها
جامعه متمدن با کاغذ و حروف چاپی
جامعه صنعتی با روزنامه، تبلیغات، پست و عکس
جامعه اطلاعاتی با اینترنت، رادیو، تلویزیون و ایمیل
جامعه دانشی با Web 2.0 ، پادکست، وبلاگ، ویکی
جامعه مجازی با واقعیت مجازی، کنسول ها،Gaming ، وب معنایی
جامعه الحاقی با اجتماع دیرپا، وب اشیاء ، کاشت ها، فضای متصل
منظور از جامعه الحاقی، الحاق پیام و گیرنده مثل سیستمهای سایبورگ این جوامع رفتهرفته انسان را از حقیقت دور کرده و به مجاز میبرد.
ما امروز در جامعه اطلاعاتی هستیم و مخاطب در حال شیرجه به فضای پیام است در مرحله بعد که یک جامعه مجازی تشکیل شود مخاطب passive خواهد بود و بعد از اینکه Active شود انسان سایبورگ محقق میشود.
امروزه پیام انبوه شده و بر خلاف گذشته که حالت بطری و لیوان داشت امروزه حالت اقیانوس دارد؛ با این وضعیت مخاطب دیگر یک لیوان پیام دریافت نمیکند بلکه با یک اقیانوس مواجه است که باید به داخل آن شیرجه بزند و این تمایز کار است.
همچنین در مساله تطور رسانه بسط وب به عنوان دامنه ای که داخل آن شیرجه میزنیم مطرح است که در سه لایه سرگرمی، ارتباطات، کسب و کار و در پنج موج محتوا، ارتباط، زمینه، اشیاء و افکار بررسی شد.
برای ترسیم فضای رسانه ای آینده باید مشخص کرد با این اوضاع گوینده باید بتواند پیام حق خود را در این اقیانوس تشکیل شده از پیامهای لجن به گیرنده برساند که کار سختی است.برای جامعه سازی هم باید به گوینده، پیام، ابزار و گیرنده که در حال دگردیسی اند توجه کرد.
ما به این موضوع حساسیت داریم چرا که جامعه پیشنهادی جامعه اطلاعاتی است و نقد ما از لحاظ کاستیهای این کلبه دیجیتالی است چون معنا ندارد و برای معنا دار کردن آن باید کلبه کرامت را به آن سوار کنیم.
منبع : هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد
The post شرح جلسه 325 کلبه کرامت / درآمدی بر دکترین سینما 4 first appeared on استاد حسن عباسی.]]>برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید …
برای دیدن عکسها با اندازه اصلی روی عکسها کلیک کنید
The post عکسهایی از جلسه 324 / شورش علیه طمع 11 first appeared on استاد حسن عباسی.]]>برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید …
برای دیدن عکس ها با اندازه اصلی روی عکس ها کلیک کنید
منبع:روح الله
The post عکس هایی از جلسه 323 / درآمدی بر دکترین سینما ۳ first appeared on استاد حسن عباسی.]]>در ذیل خلاصهای از مطروحات جلسه ۳۲۳ از سلسله جلسات کلبه کرامت از نظرتان میگذرد با این تذکر جدی که این مباحث برای دانشجویان و شرکت کنندهگان ثابت این جلسات مفید و معین است و بدیهی است که این شِمای کلی و گسترهای از واژهها و کلید واژهها برای افرادی که پیگیر مستمر تفکرات و مباحث ایشان نیستند شاید نامفهوم و ثقیل تلقی گردد. علاقهمندان برای اطلاع و آگاهی بیشتر میتوانند به سایت و دی وی دی های (رسمی) منتشر شده ایشان توسط مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز مراجعه نمایند.
استاد حسن عباسی در این جلسه برای سومین جلسه متوالی به «درآمدی بر دکترین سینما» پرداخت. او با اشاره به انقلابی که در زمینه رسانه در حال وقوع است دیدگاه پست مدرن و ترنس مدرن و نگاه اسلام به وجوه رسانه و ارتباط بین آنها را را تشریح کرده و در نهایت راه رسیدن به رسانه دینی را مشخص کرد.
ادامه توضیح و نمودارها در ادامه مطلب …
سینما شامل سه جزء هنر، صنعت و رسانه است که در عصر حاضر جزء رسانه در حال یک انقلاب بزرگ است. این انقلاب در رابطه بین سه وجه گوینده، پیام و گیرنده در حال وقوع است و بر خلاف گذشته که فقط گوینده مطرح بوده امروزه؛ هم گوینده و هم شنونده مطرح هستند.
در این عصر جدید رسانه ای پیام در حال ترکیب با گیرنده است و از آنجایی که در نگاه پست مدرنیسم گزاره مرگ مؤلف به عنوان سرچشمه صرف پیام و به معنی حذف او پس از تولید پیام مطرح است و این نگاه نوعی کثرت گرایی (پلورالیسم) به وجود میآورد که در آن پیام توسط گیرنده ایجاد میشود و هر کس برداشت خود را فارغ از منظور گوینده (سرچشمه پیام) خواهد داشت. مانند برداشتهای مختلف از قرآن که موجب ایجاد فرقه های مختلف در اسلام شده است. ایشاندر ادامه مرحله گذار از پست مدرنیسم به ترنس مدرنیسم را تبیین کردند و ترنس مدرنیسم را که در آن رسانه گیرنده پیام با پیام یکی میشود را با چند مثال به صورت مبسوط توضیح دادند.
رسانه در قرآن در دو وجه بلاغ و دعوت مورد توجه قرار گرفتهاند. وجه دعوت شامل سه گزاره موعظه ، جدال احسن و حکمت است. در این وجه آنچه از قرآن و سیره عملی معصومین و حدیث«کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم»از امام صادق (ع) برمیآید این است که گوینده پیام باید خود، پیام بوده و به آنچه میگوید عمل کند. همانند انسانهای صالح و بزرگی که خود وجودشان پیام است. اگر کسی به آنچه میگوید عامل نباشد حرف او اثر نمیکند. لذا دلیل اکثر مشکلات درونی رسانه امروزی (داخل کشور) عدم تطابق عمل اصحاب رسانه با پیامی است که به مخاطب میرساند.
در همین راستا ایشان برای تفسیر بهتر شاگردان اکثر علما و حکمای بزرگ با آنها زندگی میکردند را به عنوان مثالی آوردند که درس خود را از رفتار آنها میگرفتند و به عبارتی گیرنده پیام با پیامی که از گوینده ای که خود عامل به آن بوده دریافت کرده یکی میشود اما در علم مدرن شخص عالم لزوماً به دانسته خود ایمان نداشته و بین پیامی که میرساند و گوینده پیام که خود اوست یک شکاف وجود دارد.
در نگاه دینی پیام باید با گوینده آن ممزوج شود و گوینده عین پیامی باشد که ایجاد میکند لذا اگر بتوان آنطور که در دین مطرح است گوینده خود به پیام خود عامل باشد و همچنین گیرنده نیز خارج از نگاه تکنولوژیک با پیام یکی شود یعنی آن پیام را باور کرده و به آن عمل کند، دکترین رسانه مبتنی بر حکمت دعوت و بلاغت رقم خواهد خورد و در نتیجه رسانه دینی ایجاد میشود.
در این نگاه گوینده پیام باید از روایت «قل و دل» پیروی کند همچنین گیرنده پیام نیز باید پیام دریافتی را به مثابه گاو در نگاه آیت الله سید علی قاضی پیام را نشخوار کرده و سپس آنرا جذب کند. در چنین رسانهای پیام ارسال شده رها نخواهد بود.
منبع : هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد
نمودارهای جلسه 323:
برای دیدن نمودار ها با اندازه اصلی روی عکس ها کلیک کنید
The post شرح جلسه 323 (درآمدی بر دکترین سینما 3) به همراه نمودارها first appeared on استاد حسن عباسی.]]>