wpsh
domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init
action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/drabbasi/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121?نه با چشم سر (عین) نه حتی با چشم دل (بصیرت) که با چشم فؤاد خود رؤیت مینمود. ساحتهای وجود خود را لایه لایه از صدر تا شغاف و از قلب تا فؤاد درنوردیده و به کنه دل خود دست یافته و حال، با چشم دیگری میدید…
چشم #فؤاد.
رؤیا، از فؤاد انسان میجوشد و سربرمیآورد و از این دیدِ هنرمندانه است که همه چیز بر او جمیل میآمد.
?و اینجاست که زیباییشناسی، استتیک و علمالاستحسان عاجز میماند. هنرمندی که جمیل میانگارد و مینگارد، ورای محاسبات عالم ماده، مخاطب اثر هنری خود را « #ربوبیت» میکند. و از این نظر، عجب نیست که کار هنرمند، خدایی کردن است.
?هنرمند توحیدی، مؤمن به خداست؛ پس او مخاطب اثر هنری خود را به گونهای میپروراند که همچون زینب(س) چهار ساحت وجودی خود را درنوردیده و به تثبیت در فؤاد خود دست یابد. چراکه غایت حکمت قرآنی هنر، #تثبیت_فؤاد است.
#هنر_متعالی، هنر متعهد و هنر انسانساز، جامعه را برمیانگیزاند؛ و هنریست که خشیت را در صدر رقم میزند و صدر انسان را خاشع میکند، آن گاه شغاف انسان را فارغ از حمیت کرده و سکینت میبخشد؛ سپس قلب را ربط میدهد و نرم میکند و از همین جاست که اشکها سرازیر میشود. آن گاه برمیانگیزاند و با تثبیت در فؤاد، او را آرام میکند.
? l1l.ir/3wy7
#کرسی_نظریه_پردازی #کلبه_کرامت
#نظریه_ثبت_در_فؤاد استاد حسن عباسی
?پنجم جمادیالاول، روز میلاد با سعادت #حضرت_زینب(س) تبریک و تهنیت باد.
در جلسه ۶۰۷ کلبه کرامت، با موضوع «ریخت شناسی(۵) – سینمای مخاطب» (در آبان ۹۴) با عبور از هنر سنتی ارسطو و هنر مدرن نیچه، به حکمت هنر قرآنی پرداخته شده است. این جلسه دیدنی را دریافت کنید:
مطلب اختصاصی
کانال رسمی استاد حسن عباسی
? @dr_abbasi
وی در ابتدا به این نکته اشاره کرد که مسأله تجزیهطلبی و انعکاس آن در رسانه و سینما، زمانی مطرح شد که در کشور عراق طرح تجزیه کردستان به رفراندوم گذاشته شد و رای آورد. در ادامه دولت مرکزی عراق به این اقدام اعتراض کرد و ایران و ترکیه، کردستان را تهدید و تحریم کردند. همزمان با این اتفاقات در کشور اسپانیا در کاتالونیا رفراندومی برگزار شد. هم در عراق و هم در کشور اسپانیا با این جریان برخورد شد. اما در ماجرای کردستان عراق، صحنه گردان آن رژیم صهیونیستی بود که رسما این موضوع را اعلام کرد.
عباسی تصریح کرد : «جیمز بلک ول» در کتاب «صاعقه صحرا» از طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه میگوید . طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه در علوم استراتژیک اصطلاحی است که از داستان «گالیور» گرفته شده است. بر مبنای این داستان کشورهای منطقه تجزیه میشوند. گالیور همان رژیم صهیونیستی است و لی لی پوتها کشورهای منطقه که در کف دستان گالیور جای میگیرند.
مواجه ایران با واقعه تجزیهطلبی کردستان عراق، مواجه استراتژیک است.
رییس اندیشکده یقین ادامه داد: سینمای غرب، انگلیس، فرانسه و هالیوود، تجزیهطلبی را درون تفکر و در حیطه منافع غرب تحت عنوان تروریسم معرفی و نکوهش میکنند، ولی تجزیهطلبی در بیرون سرزمینهای غربی را نه تنها نکوهش نمیکنند بلکه شخصیتهای این جریان را به عنوان قهرمان ملی معرفی میکنند.
عباسی در ادامه به نقل از «ریچارد هاس» دیپلمات آمریکایی از وقوع جنگ مذهبی ۳۰ ساله خبر میدهد. این جنگ در گذشته میان کاتولیکها و پروتستانها در گرفت و در حال حاضر این جنگ بین سنیها و شیعهها درگرفته است، و به نفرت مذهبی و به انزوا رفتن اسلام میانجامد.
وی با بیان این که وضعیت موزاییکی جامعه اروپا آماده تجزیه شدن، همچون منطقه بالکان و روند بالکانیزاسیون است گفت: در قاعده دومینو اگر اجازه دهید یک کشور تجزیه شود بقیه هم تجزیه میشوند. در آمریکا هم با جدایی یک ایالت، ایالتهای دیگر به دنبال تجزیه طلبی خواهند رفت.
این استراتژیست در ادامه افزود: سیاست و استراتژی که سینمای هالیوود، انگلیس و اروپا دنبال میکنند این است که انقلاب بیفایده است و انقلابها فرزندان خودشان را میخورند. این سیاست از کتاب مزرعه حیوانات جرج اورول میآید. در این داستان شوروی، مزرعه حیوانات است. حیوانات در این داستان شورش میکنند و خوکها حکومت را به دست میگیرند و طبقه اصلی جامعه میشوند و دیگر حیوانات را استثمار میکنند. حیوانات در پایان داستان دوباره شورش میکنند.
اورول میگوید که انقلابها در پایان به دست افراد خوک صفت میافتد، نظام اجتماعی را فاسد میکنند و به همین علت انقلابیگری بی فایده است.
وی گفت: در فیلم شاخص، پرسر و صدا و خوش ساخت «لورنس عربستان» شخصیت لورنس نفوذی MI6 در منطقه عربستان است. کمتر کسی میدانست که آقای لورنس معاون زنی به نام «گرترود بل» بوده است. این خانم در ایران، عراق، مصر و فلسطین بهعنوان جاسوس یا همان شرق شناس، ۲۷ سال بر گرده شتر زندگی بسیار سنگینی داشت. این خانم نقش بسیار استراتژیک و کلیدی در تاریخ ۱۰۰ سال گذشته انگلیس و فروپاشی امپراطوری عثمانی ایفا میکند. فیلم ملکه صحرا در سال ۲۰۱۵ با بازی «نیکول کیدمن» به شخصیت این خانم در صد امین سالگرد فروپاشی امپراطوری عثمانی میپردازد.
نقشه تجزیه آمریکا و اروپا را تهیه کنیم همانطور که آنها نقشه تجزیه منطقه ما را طراحی میکنند.
ایشان افزودند: یکی از کارهایی که ما میتوانیم انجام دهیم این است که به استراتژی دشمن با آثار خودشان در جدال احسن حمله کنیم. امروز کار فرهنگی با جدال احسن جواب میدهد. فیلم ملکه صحرا را در دانشگاهها نمایش دهید و همراه با این فیلم پکیجی از اطلاعات ارائه دهید. امروز شما نباید بگذارید مخاطب از دست شما در برود. اما کجاست آن شخصیت فرهنگی که با امکاناتی که در دست دارد، این جریان رسانهای را به نمایش بگذارد فقدان شعور فرهنگی مانع شکلگیری این امر میشود.
وی خطاب به مدیران رسانهای و فرهنگی جامعه گفت: امروز در جامعه ما جا نیفتاده که در نمایش سریالها، گیمها و آثار سینمایی، مسئله سرگرمی و اینترتیمنت صرف مد نظر نباشد. امروزه در غرب مفهوم اجوتیمنت edutainment تربیت تفریحی و تفریح تربیتی در غالب انیمشنها و بازیها ارائه میدهند. این فراست هنوز در مدیران فرهنگی ما وجود ندارد لذا دوستان جلسه آتش به اختیاری میگذارند و سینمای تجزیه طلبی را طرح میکنند.
عباسی در ادامه افزود: همزمان با حمله داعش تا پشت بغداد «ریچارد هاس» جنگ مذهبی جدید ۳۰ ساله را مطرح کرد. در بحبوحه جام جهانی برزیل چشم افکار عمومی و رسانهها به آن سو دوخته شده بود. در این بازه زمانی مذاکرات دور بعدی در تهران، حملات ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی به غزه و همزمان حمله داعش تا پشت بغداد به وقوع پیوست. هر زمان مسابقات جام جهانی است هیچ اخبار ورزشی را نشنوید. از فضای غفلت افکار عمومی سه چهار کار را همیشه به انجام رساندند.
رئیس اندیشکده یقین افزود: در ده سال گذشته در فضای سایبر طرح تجزیه منطقه مطرح شد؛ چرا تلویزیون ما یک بار هم که شده این تصویر را به نمایش نگذاشته است؟ در تلویزیون ما فیلمهای بی ارتباط به زمین و زمان و باری به هر جهت نمایش میدهند. ما در سینمای تجزیه طلبی حداقل ۱۰۰ فیلم شاخص داریم.
سیستم هوشمند رسانهای در پخش فیلمهای رسانه ملی نداریم.
در عصر شبکههای اجتماعی به جای تاکشوی تلویزیونی و طرح سناریوهایی که حوصله مخاطب را سر میبرد با پخش فیلمهای سینمایی میتوان به مخاطب قدرت تحلیل و قرینه سازی را داد. مدیر فرهنگی باید هوشمندی داشته باشد.
در پایان این نشست عباسی گفت به تعداد مسائلی که هر روز در رسانهها مطرح میشود ما مصداق آثار سینمایی داریم و مطالب در این حوزهها آماده است و تنها آتش به اختیارانی برای طرح و نمایش این مسائل نیاز داریم.
منبع: رسانه انقلاب
?در کتاب صاعقه در صحرا نوشته جیمز بلکول از طرح لیلیپوتیزه کردن منطقه موسوم به خاورمیانه سخن میگوید و قریب به ۱۰ سال پیش رابین رایت با حمایت ویژه کاخ سفید، نقشه جدید تجزیه منطقه را منتشر کرد.
? سینمای غرب، در فضای گفتمانی خود تجزیهطلبی در حیطه منافع غرب را تروریسم خوانده و نکوهش میکند، و از تجزیهطلبیها در مناطق دیگر علیالخصوص در سرزمینهای اسلامی کاملا حمایت میکنند.
?سه طرح در حال انجام است: ۱- اگر در منطقه اسلامی بخشی غیرمسلمان بود آن را جدا میکنند. ۲- با دست بردن به خشونت باعث فراری شدن مسلمانان و در نتیجه کاهش جمعیت مسلمانان در یک سرزمین میشوند. ۳- در مناطق مسلماننشین با دمیدن به اختلافات در پی وقوع جنگ مذهبی بین آنها هستند.
? فیلم “عملیات اوگرا” یکی از آثاری است که به تجزیهطلبان باسک میپردازد.
?اروپا با حدود ۱۲۰ قومیت، آماده تجزیه و بالکانیزاسیون هستند. تجزیه مثل دومینو است. اگر یکی جدا شود همینطور پیدرپی بقیه مناطق نیست تجزیه میشوند.
? شرایط تجزیه در اروپا، آمریکا و کانادا بسیار بالاست اما برخلاف کشورهای آفریقایی نیروی حامی بیرونی برای آن وجود ندارد.
? ایرا، ارتش جمهوری خواه ایرلند، سه دسته آثار سینمایی برای آن ساخته است. یکی نشان میدهد که چگونه ایرلندیها توانستند ایرلند جنوبی را مستقل کنند. دسته دوم به عملیاتهای جنبش جمهوریخواه ایرلند میپرداخت و فضای اقدامات تروریستی در خاک لندن. دسته سوم به خود حوادث و تبعات اقدامات و شخصیتها میپردازد. در این دسته ناجی باز از درون حکومت انگلیس فضا و شرایط را برای احقاق حق ایرلندیها فراهم میکند.
?سیاست انگلیس و آمریکا برگرفته از مزرعه حیوانات اورول، این است که القا کند «انقلاب بیفایده است». فیلم سینمایی «باد علفزارها را تکان میدهد» با همین ایده نشان میدهد که هر انقلاب بعدا شکست میخورد و انقلاب، فرزندان و سربازان خود را ذبح میکند. این نگاه غربی نسبت به انقلابهایی است که به ضرر منافعش است. حرکت انقلابی اساسا بیفایده است و از چالهبهچاه رفتن است. فیلم «به نام پدر» نیز درنهایت همین پیام را مطرح میکند.
?هم جریان سینمای فرانسه و اسپانیا و هم جریان سینمای هالیوود مخاطب را با گروه جداییطلب همراه نمیکنند و انقلاب کردن و جمهوریخواهی را زیر سوال میبرند.
?در همان سالهای حوادث ایرلند، در این سوی زمین، شخصیتی به نام لارنس عربستان که معاون گرترود بل، زن جاسوس انگلیسی و طراح فروپاشی عثمانی بود، با یکدیگر در این راستا عمل میکنند. دو فیلم «ملکه صحرا» که در یکصدمین سالگرد او بود، که در دو سال پیش ساخته شد، و هم فیلم مشهور «لارنس عربستان» به این موضوع میپردازند. هر دو فیلم فرآیند نفوذ و تجزیهطلبی را ستایش میکند و جاسوسان خود را قهرمان نشان میدهند.
? آیا میتوانیم مثل کاری که آمریکاییها کردند، نقشه تجزیه آمریکا را منتشر کنیم؟ آیا میتوانیم از تجزیهطلبان اینچنینی به عنوان افرادی آزادیخواه فیلم بسازیم آنها را قهرمان بنماییم؟
? یکی از کارهایی که جوانان باید انجام بدهند این است که با فرمول جدال احسن، از همین فیلمهایی که خودشان ساختهاند استفاده کنند و مردم را آگاه کنند.
? از آنجایی که نهادهای فرهنگی ما تعطیل هستند، هیچکدام نتوانستند با تیزهوشی، شجاعت و شعور فرهنگی، در موقعیت تجزیهطلبی های اخیر، دست به پخش فیلمهای مربوط به بالکانیزه کردن و جدایی طلبانزده و روی آنها بحث کارشناسی کنند.
? همین ضعف در مدیران، در استادان فلسفه در ایران وجود دارد که نگاهشان نسبت به رمان، فیلم و بازی ویدیویی صرفا سرگرمی است و غافل هستند از اینکه بیش ۵۰۰ استاد فلسفه در غرب به مفاهیم فلسفی در این آثار پرداختهاند.
? در عصر اصالت ایمیج به جای اصالت کانسپت باید با اجوتینمت در مدرسه و ساینتینمنت در دانشگاه، شیوه آموزش و تربیت را تغییر داد و از ظرفیت تصویر استفاده کرد. امروز پیچیدهترین مفاهیم فلسفی، به سادگی از طریق فیلم و انیمیشن و بازی به مخاطب القا و منتقل میشوند.
? تعطیلی مسئولان و مدیران فرهنگی خودش را در مسئله جنگ مذهبی سی ساله جدید میان مسلمانان نیز نشان میدهد. جایی که امثال کیسینجر، ریچارد هاس، برژینسکی، جان کری و دیگران از جنگ مذهبی سی ساله گفتند، هیچ یک از فیلمهای مربوط به این موضوع بازپخش نشد، هیچ کدام از رمانهای آن دوباره معرفی نشد و همین وضعیت برای کتابهای کارشناسی و تابلوهای نقاشی آن متاسفانه وجود دارد.
? امروز لایههای تحلیل در عصر بینالملل بسیار پیچیده شده است. یکی از مهمترین راههای آگاهی بخشی به مردم پخش هدفمند آثار هنری مرتبط با موضوعات روز به شکل هدفمند در عرصه رسانهای کشور است.
? سه سال پشت سرهم، درست در شب شکست تاریخی کراسوس توسط سپهبد سورنا، تلویزیون فیلم ژولیوس سزار را پخش کرد!!!
? هرسال ۲۰ شهریور سالگرد ۱۱ سپتامبر است. آقای آرت اولیویر که از مقامات آمریکایی است و مسئولیتهای مختلفی داشته، فیلم سینمای «عملیات ترور» را ساخته و نشان داده که خود آمریکاییها مسبب یازده سپتامبر بودهاند. هم اکنون ۴ سال است که دوبله این فیلم را تلویزیون پخش نکرده است. همین غفلتها باعث میشود دشمن جلوتر رود و این اواخر ادعا کرد که ایران و القاعده با یکدیگر ارتباط داشتهاند! که واکنش وزیر خارجه ما را به همراه داشت.
? #تجزیهطلبی یک سرفصل جدی در حوزه #سینمای_استراتژیک است.
? نیاز است خود جوانان انقلابی در زمینه موضوعاتی مثل موضوع امروز، خودشان دست به برگزاری کرسیهای مختلف و جمعبندی و تولیدات رسانهای بزنند. باید سوابق سینمایی جهان با پیشزمینههای قوی تاریخی، منتشر و تبلیغ شوند تا به حافظه تاریخی جوانان کمک کند. انقلابیها نباید غافلگیر شوند.
??غافلگیر نشوید که هیچکس به خاطر غافلگیری در تاریخ ستایش نشد.
منبع: کانال سینمای استراتژیک
The post سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع رسانه، سینما و تجزیهطلبی first appeared on استاد حسن عباسی.]]>۳ مهر ۹۵ – پردیس سینمایی ملت
تاریخ : ۳ مهر ۹۵
موضوع : تحلیل سریال هوملند(میهن)
فرمت: mp4
دانلود فایل تصویری :
دانلود : Direct Link
حجم: 17.7 مگابایت
منبع : دکتر عباسی
۳ مهر ۹۵ – پردیس ملت
The post گزارش تصویری؛ سخنرانی استاد حسن عباسی در چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت؛ تحلیل سریال هوملند (میهن) first appeared on استاد حسن عباسی.]]>
وی افزود: خط ثابت این سریال در مواجهه با جریان مقاومت است. البته این سریال ها به تنهایی فاقد انگاره و تصویری است که در جهان شکل گرفته و تکرار می شود و این انگاره باید در سال های آینده در محافل آکادمیک شناخته شود. چراکه ممکن است به عنوان تاریخ باور شود. هوم لند در دو فصل اول یک خط تعلیق و در فصل سوم یک خط تعلیق خاص ایران را نشان می دهد و در فصل های بعد وارد مساله پاکستان و افغانستان می شود.
رئیس اندیشکده یقین با تحلیل نشانه ها و نمادهای سریال هوملند(میهن) افزود: در این سریال اسلام مساوی تروریسم و مسلمان مساوی تروریست نشان داده می شود. وقتی مخاطب آمریکایی این سریال می بیند کسی با اسلام آوردن تروریست شده است و تا سطح نابودی خود و خانواده اش پیش رفته است، نگرشش نسبت به اسلام تغییر می کند. نیکولاس برودی در این سریال ابتدا توسط سازمان سیا لکه دار شده و به تدریج وارد ماجراهای تروریستی می شود. به طور کلی پیام دو فصل اول این است که اگر فردی آمریکایی به اسلام روی بیاورد، یعنی تروریست شده است. در انتهای فصل دوم ماجرای یک انفجار به سازمان اطلاعات سپاه نسبت داده می شود. این سریال همچنین به دختران آمریکایی هشدار می دهد که اگر پدرتان مسلمان شود خود و خانواده را نابود می کند. بنابراین افراد خانواده نباید اجازه دهند اعضایشان مسلمان شوند.
وی به سایر تصویرسازی های سریال میهن از اسلام و ایران اشاره کرده و گفت: ایران در سریال میهن، کشوری نمایش داده می شود که به گروه های تروریستی کمک می کند. چراکه در ابتدای فصل سوم این اثر در شش نقطه جهان عملیات تروریستی با حمایت ایران به تصویر کشیده می شود و آمریکا ایران را به عنوان تروریسم رسمی دولتی معرفی می کند. همچنین در این سریال انگشت اتهام تروریسم ابتدا به سمت وزارت اطلاعات و بعد به سمت سپاه وارد است. زیرا مجید جوادی یکی از کاراکترهای اصلی فیلم ابتدا به عنوان معاون وزارت اطلاعات و بعد به عنوان معاون اطلاعات سازمان سپاه در سریال معرفی می شود که این اشتباه یا ناشی از خطای فیلمنامه یا ناشی از تعمد در نگارش آن است.
عباسی همچنین خاطر نشان کرد: از طرفی در هشت قسمت ابتدایی فصل سوم ماجرای پولشویی ایران توسط اطلاعات سازمان سپاه به مخاطب القا می شود. در واقع این تصویر برای مردم آمریکا که ایرانیان اهل پولشویی هستند و این یک امر عادی است، از پیام های این سریال خارجی است. این در حالی است که آمریکایی ها خود پولشویی های فراوانی درباره ایران داشته اند، اما آن را این طور به تصویر نمی کشند. زیرا با ساخت ده ها سریال و فیلم تصویر متفاوتی را به مردم خود ارائه می کنند. همچنین دستور گرفتن وهابی ها از ایران موضوع دیگری است که در این سریال مطرح می شود. این مفهوم در حالی است که ایرانیان، خود بیشترین جنگ با تروریست های وهابی را داشته اند و مهم ترین مانع برای تروریسم تکفیری، تاکنون ایران بوده است.
وی با اشاره به این که تاریخ مصرف سریال هوملند از منظر مخاطبان ایرانی گذشته است، بیان کرد: این سریال فضاهای سخیفی از ایران را نشان می دهد. در حالی که جامعه ایران در ناامن ترین نقطه کره زمین بالاترین ضریب امنیت را دارد و آمریکا خود کشوری است که سالانه 700 نفر از اهالی اش در فضاهای عمومی کشته می شوند.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال با اشاره به یک ضرورت در چگونگی آزادی کماندوهای متجاوز آمریکایی و انگلیسی به مرزهای ایران بیان کرد: به اعتقاد من ما باید کماندوهای آمریکایی را سال قبل در ایران نگه می داشتیم تا آمریکا یک میلیارد دلار برای آزادی هریک پول می پرداخت. آن ها به خیال خود فقط می توانند در سریال هایشان یک پاسدار ایرانی را بکشند. در حالی که در واقعیت هر وقت یک قدم پایشان را از مرزهای کشورمان فراتر گذاشته اند، حسابشان را کف دستشان گذاشته ایم.
عباسی با اشاره به اهمیت سینمای استراتژیک در ایران بیان کرد: اگرچه سینماگران ایرانی به این موضوعات استراتژیک نمی پردازند، اما ما نمی گذاریم این انگاره در جامعه نابود شود. چنانچه آرزوی همه مسئولان کاخ سفید این است که عین پوتین فرصت دیدن قاسم سلیمانی را پیدا کنند و مرکز تحقیقات استراتژیک آمریکا خود مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله، عزیز جعفری و قاسم سلیمانی را به عنوان چهار مرد پر قدرت منطقه خاورمیانه معرفی کرده است که دو تن از آنان روحانی و دو تن سردار هستند.
وی با اشاره به پیام های فصول چهارم و پنجم سریال «هوم لند» عنوان کرد: در فصل های چهارم و پنجم سریال میهن، داستان به منطقه پاکستان و افغانستان می رود و یکی از سازمان های اطلاعاتی آمریکا به نام هوم لند که در واقع یک وزارتخانه است، سعی می کند آمریکا را یکپارچه نگه دارد و از تجزیه آمریکا جلوگیری کند.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به اهمیت تحلیل و بررسی مفاهیم و مضامین ضمنی سریال میهن عنوان کرد: تبیین خط سریال هوم لند یا میهن باید در رسانه ها صورت بگیرد. سینمای ایران نیز باید به سمت سینمای استراتژیک حرکت و این جریان استراتژیک را در زمینه های مختلف از جمله بازی های رایانه ای نیز دنبال کند. همچنین سینماگران انقلابی ما می توانند این هدف را پیش ببرند و هجوم بازی های رایانه ای و فیلم های اسلام ستیز نباید باعث تغییر چهره اسلام در جهان شود.
The post سخنرانی استاد حسن عباسی در چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت؛ تحلیل سریال هوملند (میهن) first appeared on استاد حسن عباسی.]]>وی در ابتدای گفتگوی خود با ابراز رضایت از عملکرد حلقه وصل گفت: در ساز و کار تشیکلاتی و معرفی مجموعه تشکیلاتی جبهه گفتمان انقلاب اسلامی، حلقه وصل عملکرد خوبی داشته است.
عباسی در بخش دیگری از این گفتگو در پاسخ به این سوال که پاشنه آشیل جبهه رسانهای انقلاب چیست، اظهار داشت: جبهه فرهنگی انقلاب نه در رسانه و نه در هیچ حوزه دیگر مشکلی ندارد؛ جبهه فرهنگی انقلاب اصلا جبهه نیست.
وی در این خصوص توضیح داد: جبهه خط، حد و حدود و آرایش دارد؛ ما آرایش نداریم. یعنی هرکسی به یک طرفی شلیک میکند؛ رسانهها یک طرف، آثار هنری یک طرف و کارهای فکری و نظری هم یک طرف. جبهه زمانی جبهه است که هر چیزی سرجای خودش باشد؛ یک آرایشی وجود داشته باشد. تا آرایش رسانهای، هنری، علمی و فکری نباشد، این چند هزار مجموعه موجود حالت جبهه ندارند.
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال افزود: بنابراین هنوز جبهه نیستیم که بخواهیم بگوییم پاشنه آشیل آن کجاست. هنوز زور کسی نرسیده که ما را جمع و به جبهه تبدیل کند.
وی با مقایسهی وضعیت کنونی جبهه فرهنگی انقلاب با دوران دفاع مقدس افزود: وضعیت الان شبیه سال 59 است که هرکسی از شهر خود مسلح میشد و هرکجا که دلش میخواست میرفت و میجنگید. زمانی میتوان گفت جبهه تشکیل شده که خاک ریز زده شود و قرارگاهی باشد که خطِ حد هرکسی را تعیین کند.
این کارشناس مسائل استراتژیک راهکار ایجاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را کنار گذاشتن فعالیت فردی دانست و افزود: ما باید از حالت فرد خارج تا به جبهه تبدیل شویم؛ در جبهه باید یگان دست بالا و دست پایین خود را بشناسیم؛ بدانیم دشمن رو به رو کیست. هنوز این اتفاق نیفتاده است.
وی در ادامه این گفتگو با اشاره به نقاط قوت رسانههای انقلاب بیان داشت: یکی از نکات مهم فعالیت جبههای این است که بتوانیم به یکدیگر اطلاع رسانی کنیم. اینکه ما مخاطب خودمان باشیم خیلی مسئله مهمی است؛ باید در جریان فعالیتهای خودمان باشیم. یکی از ضعفهای جبهههای روشنفکری سکولار و غیر سکولار این بوده که خودشان در جریان مطالب تولیدی خودشان نبودند.
عباسی درخصوص جذب مخاطب بیرونی با ذکر چند مثال اظهار کرد: در حیطه مخاطب بیرونی خبرگزاریهایی داریم مانند تسنیم که مخاطب خاص خود را در حد بالایی دارد. یا در حوزه دیده بانی و رصد ضریب نفوذ رسانههایی نظیر جام نیوز بسیار بالاست و نمونهای هم حتی در جبهه مقابل ندارند. یا در حوزه بازیهای رایانهای عملکرد بچهها خیلی خوب بوده است؛ اما هنوز در مقدمات راهند. ما از شرکتی که دو سه سال است بازی سازی را شروع کرده انتظار نداریم با کمپانیهای آمریکایی رقابت کند.
وی در جمع بندی اظهارات خود گفت: در آرایش مجموعه رسانههای انقلاب اسلامی در حوزه دیجیتال اولا مهم این است که اعضا یکدیگر را پیدا کنند؛ دوم اینکه این اعضا در جریان کارهای یکدیگر قرار بگیرند. هرگاه ما در این موضوع که باید در جریان مطالب و تولیدات یکدیگر باشیم به کفایت مذاکرات رسیدیم، از همانجا گسست شروع میشود. این یک خطر است.
عباسی تاکید کرد: ما هنوز در مرحله اول هستیم؛ یعنی پیدا کردن همدیگر، کشف ظرفیتها، پر کردن چالهها و منطقة الفراغها که تا کنون برای آن خبرگزاری، وب سایت، شبکه اجتماعی و بازی رایانهای نداشته ایم. مرحله اثبات خیلی از ردهها تمام شده و در حال تثبیت خود هستند. بعد از آن است که با یکدیگر دست داده و تشکیل شبکه میدهند و میتوانند روی مخاطب بیرونی اثر گذار باشند.
وی در پایان این گفتگو خاطر نشان کرد: مسئله اصلی الان درون و انسجام درونی باید باشد. پس از پیدا کردن همدیگر و ایجاد همافزایی، باید روی مخاطب بیرونی تمرکز کنیم.
منبع: حلقه وصل
The post حضور استاد حسن عباسی در غرفه حلقه وصل در سومین نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی first appeared on استاد حسن عباسی.]]>برای بررسی ریشههای برخی بد پوششی ها، شل حجابی و بیحجابی ها و چرایی معضلات امروز در این موضوع به سراغ استاد حسن عباسی، کارشناس مسائل استراتژیک رفتیم.
وی معتقد است که اگر موضوع انقلاب جنسی در شاخص گذاری ها، دیده نشود، رونمای جامعه مطالعه می شود ولی زیربنای آن نه. عباسی تأکید می کند: می بایست از نگاه سنتی به مسئله عفاف و حجاب فاصله گرفت چون اتفاقاتی در طی این چند دهه اخیر افتاده است که بسیار با انتظارات سنتی ما متفاوت بوده است. مشروح گفتگو با استاد حسن عباسی را در ادامه می خوانید:
در ابتدا می خواستیم بخشی از سیر تطور حجاب و پوشش را در ایران مورد بررسی قرار دهیم. اینکه در طول تاریخ این سرزمین چه جریان ها و نقاط عطفی در فضای حجاب و پوشش زیست کرده اند.
اصولا در پیشینه تاریخی قبل از اسلام، جامعه و فرهنگ عمومی ایران به شدت پوشیده و با حجاب است. این در حالی است که اگر شما به تاریخ یونان نگاه کنید، مجسمه های برهنه به وفور می بینید و بعد از ورود مسیحیت نیز هم این برهنه تراشی به نوعی دیگر مثلا در مجسمه های فرشتگان ادامه پیدا می کند.
اما در تاریخ قبل از اسلام، آنچه که در دیواره تراشی و نقش برجسته ها شما مشاهده می کنید، آن است که اولا ما مجسمه نداریم و هویت مستقلی که برگرفته از روحی اومانیسمی است را در این مسیر نمی بینیم، ثانیا تمامی مردان و زنان این آثار از مچ پا تا زیر گردنشان پوشیده است و حتی مردان عموما محاسن دارند.
بنابراین وقتی اسلام به ایران وارد می شود، بستر اجتماعی و فرهنگی برای پذیرش پوشش و حجاب اسلامی آماده بوده است و پوشش با انگاره های عفت و حیای برگرفته از دین اسلام تقویت می شود.
بنابراین سیر تطور لباس و پوشش در کل تاریخ ایران -به جز دوره پهلوی اول و دوم- به گونه ای بوده است که ما به ندرت شاهد برهنگی در کل تاریخ ایران هستیم. البته بین تطور لباس با حیا و عفت باید تفاوت قائل شد.
بعد از انقلاب اسلامی چه اتفاقاتی در این مسأله به وجود آمد؟ به عبارت دیگر درست است که انقلاب ما بر مبنای فرهنگ اسلامی شکل گرفته بود ولی در تصاویری که از آن زمان هست، افراد بیحجاب هم در راهیپیماییها و … حضور داشتند؛ چه شد که مردم به راحتی با این مسأله کنار آمدند؟
یک نقطه عطف ویژه در مسیر تطور تاریخی حجاب در ایران وجود دارد که آن هم سال ۱۳۶۰ است. در حوالی سال ۱۳۶۰ و در دوره آقای بنی صدر، هم در اداره ها بیحجابی بود و هم اطرافیان ایشان بیحجاب بودند و طیف عمده ای که حجاب را رعایت می کردند مذهبیون بودند. در سال ۱۳۶۰ با توجه به اتفاقات و زد و خوردهای داخلی و اشغال بخشی از کشور توسط عراق و شهدایی که پیکر مطهرشان به شهرها برمی گشتند و همچنین ترورهای مسئولین و … همه و همه دست به دست هم داد و یک فضای معنوی ویژه را بر کشور حاکم کرد.
من خودم یادم می آید شهریور ۱۳۶۰ در بلوار کشاورز تهران با خانواده در حال تردد بودیم، تقریبا تعداد بسیاری از خانم ها بی حجاب بودند. اما آرام آرام از پاییز و زمستان نه تحت فشار حکومت، بلکه به شکل خودجوش با زدوده شدن لیبرال ها از فضای ادارات و عزل بنی صدر و به محاق رفتن و پناهنده شدن چپ ها به اروپا، مقداری فضای زد و خوردهای داخل تعدیل شد و فضا به سمت دفاع مقدس معطوف شد و فضای عمومی مردم به سمت معنویت سوق پیدا کرد و کمتر تحت تاثیر الزامات انتظامی و حکومتی بود.
در سال ۱۳۶۱ موفقیت های پی در پی در دفاع مقدس و برخورد با ضدانقلاب در شهرهای مختلف، حقانیت راه و مسیر انقلاب برجسته شد و خود به خود همراهی با آرمان های انقلاب و اسلام برای خانم ها در اولویت قرار گرفت و پوشش آنها به سمت تکامل حرکت کرد. البته در آن موقع هجمه های رسانه ای و فرهنگی هم در کشور بسیار کم بود و بطور کل عوامل تشدید کننده بروز بدحجابی به شدت محدود بود.
و نتیجتا آنچه که الان به عنوان حجاب رسمی در زنان متدین ما دیده می شود و خاص انقلاب اسلامی است را ما تا قبل از سال ۱۳۶۰ کمتر می دیدیم. حتی جالب است بدانید پاسداران زن هنگام رژه در سال ۱۳۵۹ مانتویی بودند.
این سیر تطور حتی در پوشش و آرایش آقایان نیز قابل بررسی است. مدل ریش هایی که منتسب به خواننده های خاص آن دوران بود و پیراهن های آستین کوتاهی که حتی بسیاری از انقلابیون درجه یک ما نیز بر تن داشتند نیز به مرور دچار تطور و تغییر شد.
طی سالهای اخیر فعالیتهایی نظیر رصدنمای ملی “ع” با ماموریت رصد، ارزیابی و حمایت از آثار و محصولات حوزه عفاف و حجاب شکل گرفته است. یکی از خروجی های مهم این قبیل فعالیتها مشخص شدن نقاط قوت و ضعف تولیدات این عرصه و خوشه بندی محصولات بر اساس گونه شناسی مخاطبان است. مورد دیگر بوجود آمدن ابر برند و استانداردی برای رده بندی آثار و محصولات فاخر این حوزه است که برای مردم و مسئولان می تواند تسهیل کننده فرایند انتخاب و خرید باشد. ارزیابی راهبردی شما از این حرکت چیست؟
نکته اول آنست که کار رصدنمای ع یک بخشی از امر به معروف در مهندسی فرهنگی است. یعنی شما به واسطه گونهشناسی، تحلیل و ارزیابی و به تبع آن شاخص سازی و معرفی آثار برتر و تاثیرگذار، مخاطبان را در انتخاب هدفمند و بهینه آثار و محصولات عفاف و حجاب کمک میکنید و این یعنی امر به معروف در این فضا.
اما نکته مهمی که من میخواهم به آن اشاره کنم آنست که اول میبایست حق را در جامعه معروف کرد بعد اقدام به امر کرد. وقتی هنوز حق در جامعه معروف نیست، چطور میتوانیم امر به معروف داشته باشیم و همینطور وقتی باطل در جامعه منکر نیست شما چطور می توانید نهی از منکر کنید.
واقعیت آنست که در نظام تمدنی ما با توجه به اصل وارونگی، باطل در جامعه معروف شده است و حق، منکر شده است. مثلا در جامعه سینمایی ما، امروز در بین خانم ها، هنرپیشه بودن با آن مختصات ویژه موجود در سبک زندگی آنها، ارزش شده است و مادر شدن و داشتن حیا، یک ضدارزش و عقب افتادگی است. بنابراین همانطور که می بینید یک باطلی تبدیل به حق در جامعه شده است و هر شب در تلویزیون و رسانه ها نیز تبلیغ می شود.
از این موارد و زنجیره تبدیل حق ها به باطل ها، می توانید در مابقی فضاها نیز به وفور مشاهده کنید. در بانکداری و نظام مالی ما، در ورزش حرفه ای ما و پدیده ای به نام فوتبال و …
در واقع مولفه های حق در جامعه ما یکی یکی در حال تبدیل شدن به باطل است و این همان اتفاقی است که کار را به جایی می رساند که تنها راه برون رفت از آن، آن می شود که شخصی مثل حسین (ع) برود به کربلا و شهید شود تا خون وی فضا را تکان بدهد و فرجی را به ارمغان آورد.
نکته دوم استفاده از جدال احسن علاوه بر امر به معروف است. اینکه بگویید حجاب داشته باشید و یا حکمت آن را برای مخاطبان غیر پایبند شرح دهید تغییری را رقم نمی زند. اما استفاده از جدال احسن یعنی از دل باورها و نظام ارزشی خود برای هر یک از اقشار مخاطبان، چیزی را بیرون آوریم و همان را مبنایی برای انذار و دعوت قرار دهیم، می تواند اتفاقات تازه ای رقم بزند.
در واقع در این فرایند می بایست این موضوع را در ارتباط بین محصولات و مخاطبان هدف مد نظر قرار داد که آیا محصولات یا آثار بررسی شده با روش جدال احسن به سراغ مخاطبان هدف خود رفته است یا خیر؟ و این موضوع باید در ارزیابی ها و امتیازدهی مورد توجه ویژه قرار گیرد.
و نکته سوم پرداختن به شاخصه های زیربنایی و ریشه ای علاوه بر شاخص های روبنایی در تحلیل و ارزیابی هاست.
شما وقوع انقلاب جنسی در آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و سرریز آن به دیگر کشورها، من جمله ایران را باید به شدت مد نظر قرار دهید. ما چندین سال است این انقلاب را در ایران رصد کرده ایم و به این نتیجه رسیدیم که این انقلاب جنسی تا چند سال تمام می شود و تثبیت می شود.
با این اوصاف چه باید کرد که جامعه ما از هجوم این حملات در امان باشد؟ آيا معضلات ديگري از جمله بالارفتن سن ازدواج هم در اين رابطه قابل تحليل است؟
این انقلاب از آنجا برای فرایند ارزیابی شما اهمیت پیدا میکند که شاخص های زیربنایی مهمی دارد. در صورتیکه در شاخص های فعلی ارزیابی محصولات این موضوع لحاظ نشده است.
شما مثلا وقتی آقا یا خانمی را به عنوان قشر متدین و مذهبی تحلیل می کنید و می گویید فلان محصولات برای این قشر مناسب است یا مناسب نیست، از شاخصه هایی که در فضای انقلاب جنسی این فرد را تحت تاثیر قرار دادید که بسیار هم جدی است و البته رو هم نیست غافل مانده اید.
در واقع آقایان و خانم هایی که دیر ازدواج می کنند، در رسانه های داخلی و خارجی بطور مداوم پیام های تحریک کننده جنسی دریافت میکنند و یا در جامعه تعاملات بی پروایانه با جنس مخالف در محل کار یا تحصیل خود دارند، اتفاقاتی در آنها رخ می دهد که شما نمی توانید فقط با شاخصه های روبنایی واضح آنها را به عنوان مخاطب دسته بندی و قشربندی کنید.
می خواهم به شما بگویم شاخصه هایی که شما در حال حاضر می خواهید منطبق با آن مخاطبان خود را دسته بندی کنید باید متفاوت باشد از شاخصه هایی که مثلا اگر کسی می خواست این فعالیت را در سال ۱۳۷۰ انجام دهد. اگر قبول داشته باشیم که انقلاب جنسی در حال تثبیت و تاثیرگذاری بر افراد جامعه امروز ما است، آن وقت خیلی از شاخص گذاری های روبنایی ما، شاخص گذاری های صوری خواهند شد. مثلا شما می گویید فلان خانم چون چادر بر سر کرده یا مثلا در فلان محل فرهنگی یا مذهبی فعالیت دارد، می شود در قشر مخاطب متدین یا خوش حجاب آن را دسته بندی کرد، غافل از آنکه انقلاب جنسی می تواند با حفظ ظاهر، انسان ها را از درون و زیربنا تحت تاثیر قرار دهد. شما نمی توانید بفهمید آیا این خانم یا آقا مبتلا به بیماری زنای ذهنی یا سکس فانتزی که از شاخص های این انقلاب است، شده است یا خیر؟
یعنی برخی از مخاطبان شما گر چه از نظر ظاهر و فرم در یک دسته بندی خاصی از مخاطبان قرار می گیرند، اما در باطن و اصل ماجرا خارج از چهارچوب ها و دسته بندی های شما هستند!
بنابراین به نظر من لازم است علاوه بر شاخصه های فرمی و ظاهری، یک مسیر نیز برای شاخصه های درونی و کیفی منطبق بر نقشه انسان طراحی شود. مثلا بگویید فلان منطقه یا فلان دسته مخاطبی اگر در معرض انقلاب جنسی قرار گرفته باشد چه محصولات و آثار برایشان مناسب است و اگر در معرض این انقلاب نباشد چه؟
به عنوان مثال کافیست یک تحقیق در مورد دخترهای مورد نظر پسرهای متدین انجام دهید، مشاهده خواهید کرد در بیشتر موارد به نتایجی می رسید که برایتان شگفت انگیز است و متفاوت است از تحلیل اولیه شما. این موارد نشان می دهد، این افراد تحت تاثیر رسانه ها الگوهای ذهنیشان و دخترهای ایده آلشان دستخوش تغییرات بنیادی شده است. می خواهم بگویم در بیشتر موارد حجاب و عفاف به نوعی عنصر هویتی برای بسیاری از اقشار شده است و نه یک باور دینی.
با توجه به آنچه فرموديد، پیامدهای تاخیر در ازدواج جوانان چیست و چه تاثیری در آینده کشور خواهد داشت؟
زنای ذهنی، همجنس گرایی، حیازدایی، ازدواج سفید، ارتباطات جنسی ضربدری، زنا زادگی و تک والدی، تجرد، سوپر استارهای جنسی و انگاره های فمینیستی از شاخصه های انقلاب جنسی است و باید به طور ویژه به آن پرداخته شود. بنابراین ظاهر قضیه در حوزه عفاف و پوشش چیزی است که با باطن آن بسیار متفاوت است و می بینید مثلا فردی به خاطر حفظ آبرو و معذوریات اجتماعی پوشش ویژه ای دارد در حالی که از درون فرو ریخته است و ممکن است در جایی این فروپاشی به لایه ظاهری فرد هم برسد. شما نمی توانید قضاوت کنید که اگر کسی محجبه است، حتما عفیف هم است. شاخصه حجاب ظاهری می تواند در برخی از قضاوت ها و ارزیابیها گمراه کننده باشد.
بنابراین اگر موضوع انقلاب جنسی در شاخص گذاری شما، دیده نشود، رونمای جامعه مطالعه می شود ولی زیربنای آن نه. این دست کارها نیاز به عمق بخشی دارد و می بایست از نگاه سنتی به مسئله عفاف و حجاب فاصله گرفت چون اتفاقاتی در طی این چند دهه اخیر افتاده است که بسیار با انتظارات سنتی ما متفاوت بوده است.
ما اولین باری که در صدا و سیما مسئله زنای ذهنی را مطرح کردیم، خدا می دانید چقدر نامه و تماس از مسیر صدا و سیما دریافت کردیم. جالب اینکه ۹۹% این افراد متدین ها نبودند، چون متدین ها خجالت می کشیدند این مباحث را مطرح کنند و این افرادی که شاید اسمشان شل حجاب یا بد حجاب باشند دنبال ما می گشتند تا بگویند ما این مشکل را داریم و شما چه راه حلی دارید.
و نکته آخر اینکه علاوه بر شاخصه های انقلاب جنسی، شاخص های کیفی قرآنی نیز برای این مسائل وجود دارد که باید برجسته شوند و به زبان ساده و قابل فهم برای محصولات و آثار و به تبع آن مخاطبان شاخص گذاری شوند. در این فضا می توان به سه گزینه حفظ بصر، ستر زینت و عدم تبرج اشاره کرد. به عنوان مثال یک فرد با حجاب می تواند هر سه گزینه حفظ بصر، ستر زینت و عدم تبرج را نداشته باشد ولی یک فرد کم حجاب می تواند یک یا چند مورد از این شاخصهای قرآنی را داشته باشد. بنابراین شاید لحاظ کردن شاخص های کیفی یاد شده علاوه بر شاخصهای موجود شما بتواند در گونه شناسی محصولات و مخاطبان تاثیر ویژهای داشته باشد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید
منبع: جهان نیوز
The post گفت و گوی اختصاصی جهان نیوز با استاد حسن عباسی پیرامون حجاب و عفاف first appeared on استاد حسن عباسی.]]>مدت زمان: ۱ ساعت و 54 دقیقه
تاریخ : ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۰
موضوع : درآمدی بر دکترین سینما 6 – جامعه دیجیتال 1
فرمت: mp4
کیفیت: عالی
برای دیدن توضیح این جلسه به اینجا مراجعه نمایید.
تصویری از فایل تصویری :
دانلود فایل صوتی:
DirectLink | DirectLink2 | Rodfile | Uploadbaz
حجم:380 مگابایت
پسورد فایل (در صورت نیاز) : www.dr-abbasi.ir
منبع :دکتر عباسی
The post درآمدی بر دکترین سینما 6 – جامعه دیجیتال 1 / جلسه 331 first appeared on استاد حسن عباسی.]]>
جلسهی اول (کلبه کرامت ۳۳۱):
درآمدی بر دکترین سینما (۶)؛ جامعهی دیجیتالی
رویکرد عرصه مدار در طرح ریزی استراتژیک در ۱۰۰ سال اخیر جایگاه ویژه ای پیدا نموده و با توجه به اینکه پایه کاریش بر رسانه است از سوی جوانان مورد توجه و اقبال قرار گرفته است .
تقسیم بندی رویکرد عرصه مدار به دو زیر مجموعه تقسیم می شود :
۱-رویکرد خود محور : دعوت کننده از جانب خود سخن می گوید
۲-رویکرد رسالت محور: دعوت کننده از سوی خود دعوت نمی کند و از جانب گوینده دیگری سخن می گوید و حامل پیام برای مخاطب است .
ضرورت این تقسیم بندی ناشی از آن است که پیام و دعوت، برخاسته از اعتقادات و اندیشه گوینده است و از انگاره های تولید شده بشری است. در جایی که در عصر آوینی گفته می شد بعضی از آثار سینمایی حدیث نفس است، به این معنی که سازنده از منویات و نفسانیات خود اثر را خلق می کند. این نفسانیات دامنه گسترده ای دارد و به تدریج لایه ای از آن در جامعه تشکیل می شود که همه افراد جامعه در دایره این نفسانیات عمل می کنند. رسالت محوری جلوه ای از طرح ریزی استراتژیک است که خاص پیامبران می باشد.
در رویکرد خودمدار، رساننده پیام تنها پیام را انتقال می دهد و در آن دخل و تصرف ندارد. بشر در طول زمان تولیدات فکری داشته و دیگران را به آن دعوت کرده است و این در حالی است که در بین متفکران غیر موحد، هیچ دو فیلسوفی مثل هم نمی اندیشند و جامعه را به سوی یک مقصد واحد دعوت نمی کنند. ومباحث فلسفی مانند علوم تجربی نیز که تکثر پذیراست . حقیقت متکثر نیست. همانطور که در فیلم آئینه سیاه دیدیم، به مرور سینما وارد زندگی افراد می شود.
این همان روند تکوین کلبه دیجیتالی است و در یک سطح بالاتر، جامعه دیجیتالی است که در آن اثری از کتاب، مجله و … نیست و هرکس بخواهد پیامی را به شما برساند لاجرم به استفاده از صنعت سینمااست.
لذا ضرورت طرح این مباحث، ناظر به مستولی شدن جامعه دیجیتال در افق ۱۴۱۴ است.
عنصر اصلی جامعه دیجیتال مفهوم سینماست. باید بتوانیم پیام را در غالب سازوکارهای دراماتیک به مخاطب برسانیم.
زندگی در جامعه virtual واقعی نیست و فرد زندگی کننده، آواتار اوست.
منظور از مجاز یک تمرین است . در ادبیات عرفانی، عشق میان دو جنس را که طرفین در این اردو آمادگی خود را برای عشق ورزی به معشوقه متعالی تری آماده می کند. لذا منظور از مجاز در اینجا دوره آمادگی برای کام گیری از عشق متعالی تری است.
در ترجمه virtual را برابر با مجاز گرفته اند، در حالی که زندگیvirtual تمرینی برای عروج به سطح بالاتری از معرفت نیست، لذا cyber space در بررسی اتیمولوژیکال و ترمینولوژیکال معنای فضای مجازی نمی دهد.
در طلبگی علوم استراتژیک باید به این مورد توجه کرد.
لذا تا مفهوم مناسبی در برابر virtual society و cyber space قراردهیم، مفاهیم فعلی را می پذیریم. اما این جامعه مجازی قرار است که ما را به چه چیزی برساند؟
در عشق مجازی( زمینی) قرار است به عشق حقیقی برسیم و از این مرحله (عاشق زمینی ماندن) عبور میکنیم. مجاز در این تلقی در راستای حقیقت است. اما اگر جامعه مجازی(cyber space) را پروار کردیم، غایت چه خواهد بود؟
اگر بپذیریم کلبه دیجیتالی حد تمدن ( آخرین میوه تمدن غرب) است، نتیجه آن در جامعه چه خواهد بود؟
اما به نظر می رسد که جامعه مجازی برای ما به ایستگاه تبدیل می شود که قرار است در آن منزل کنیم .مجاز اگر هدف شد (مثلا در مثال عارف، او در عشق مجازیش بماند و هدف آن باشد) هر دو تباه شده اند.
باید توجه داشت که مجاز در نسبت با حقیقت تعریف می شود . حقیقت و حق نقطه مقابل باطل است.
با این توصیف دو مجاز داریم:
۱-”مجاز” ی که چشمه از حق و ر راستای حق است.
۲-نوع دیگری از مجاز که باطل است و بستر آن در جامعه دیجیتال رقم می خورد.
جامعه ای که بر پایه virtual نباشد باهدف مجازی متکثر، به خروجی متکثر میرود.
اما پیام وحدانی یکی است و هوی نفس در آن راه ندارد و تفسیر آن ممکن است متکثر باشد و افرادی با ندای الله اکبر عملیات تروریستی انجام دهند.
در مدل های جامعه به تقابل جامعه بورژوایی(تعریف شده بامعیار های جامعه مدنی) و جامعه هجری (جامعه آرمانی از دل قرآن) می رسیم .حال اگر در جامعه سازی دو نوع “هجری” و ” بورژوایی را واقعیت موجود جوامع فرض کنیم، در خطر هجوم جامعه دیجیتال خواهیم بود .
تفاهم اجتماعی از آمدن مفاهیم گوناگون و بازتاب آن در اذهان مختلف ایجاد می شود.
روند تحقق جماعت ( ونه اجتماع) که به هدایت امام و رهبر تحقق پیدا می کند،کلمه توحید است که باید به آن ایمان آورده شود و بعد به ایقان و ایقاض برسد.
کلمه توحید یکی است که در قرآن آمده است اما در فلسفه اجتماعی مدرن مفاهیم متکثر و گوناگون است.هر کلمه ای که بتواند ایجاد یک پارادایم کند مبنای جامعه سازی آنها می شود.
اما کلمه توحید ،از خداوند صادر شده و هم معنای لغوی آن و هم صادر کننده آن احد و واحد هستند.یعنی هم گوینده آن (خدا) یکی است و هم معنی آن وحدانیت است.
بنابراین بازتاب این کلمه در جماعت و بین اذهان موحد، یک تفاهم را رقم خواهد زد. در حالیکه در فلسفه اجتماعی مدرن با مفاهیم متکثر، تفاهم با روند کند تر و تضارب آراء بیشتری به دست می آید.
عنصر دوام و قوام جامعه در فلسفه اجتماعی هجری ، فلاح و رستگاری و در مدل مدرن آن سود و منفعت است.
روح حاکم بر مناسبات اجتماعی نیز در این دو الگو تفکیک می پذیرد:
۱-یوروکراسی (اداره سالاری) در مدل مدرن
۲-ادهوکراسی (شایسته سالاری) در مدل هجری
در ایدئولوژی اجتماعی:
۱-سوسیالیم (اشتراکی)، در همه چیز باهم شریک شویم تا ضرر نکنیم .
۲-کاپیتالیسم (هرکس برای خود سهم و سرمایه ای داشته باشد)
در حد فلسفه اجتماعی بنیان ایدئولوژی مدرن بر ضرر و منفعت است اما در جامعه هجری هدف فلاح است
این هجرت برای اینکه جبران خسارت (که بسیار بالاتر از خسران عادی است ) می باشد.
(ان الانسان لفی خسر)قران در یک سطح بالاتر از مدل غربی ،مبانی نظری می دهد.برای اینکه ضرر نکنیم باید هجرت کنیم لذا یک دکترین بیشتر وجود ندارد و تمایز حکمت از فلسفه اجتماعی روشن است.
حال در دو سطح “دولت چینی” و “ملت چینی” سازوکارها تعریف می شود. در “ملت چینی”، چینش مردم بصورت دیجیتالایز( مثل فیس بوک و زندگی ، در زندگی دوم second life). محقق می شود .
نقش انسان ها باید دراین ملت چینی در فضای سایبر تعریف شود که احتمالا با حقیقت فرد تفاوت خواهد داشت.ملک که در دنیای واقعی مشخص است در فضای مجازی متفاوت تعریف می شود و با مفاهیمی چون: هاست ،دومین و… تعریف می شود.لذا به موازات جامعه بورژوایی و هجری، جامعه دیجیتالی در حال تشکیل است و از مرحله دانش بنیان هم عبور کرده و در یک قدمی جامعه الحاقی است.
با این روند برای تربیت نسل بعد، جامعه در بخش حقیقی آن بورژوایی نمی شود (و نشده است ) اما در بخش دیجیتالی کاملا بورژوایی تربیت می شود.
و اما جامعه هجری :
در عرصه سازی تطبیقی و در سه بخش گوینده پیام،گیرنده پیام و “اصل پیام” به زیر توجه میکنیم:
گوینده |
۱-خدا |
۲-تفکر بشر |
۱-گوینده واحد است (خدا)، پیام هم واحد و رسولش هم یکی است. ناس هم گیرنده پیام هستند، پس گیرندگان متکثر به خدای واحد دعوت می شوند.
۲-تکثر گوینده وجود دارد و گیرنده هم واحد نیست، در نتیجه شرایط متشتت خواهد بود.
در نگاهی که در جامعه توحیدی داریم تنها بخشی که متکثر است، گیرنده است ( پیام و گوینده واحد هستند).
در عرصه سازی تطبیقی :
خدا پیام را (قرآن) به گیرنده می دهد، گیرنده مردم متکثر هستند. مبلغ وظیفه ابلاغ دعوت دارد و بین خدا و ناس قرار میگیرد .
لذا جامعه هجری جامعه واحدی است چون گوینده، پیام و گیرنده واحد است.
اما در نظام رایج بورژوایی : بشر دعوت به متکثرات می کند که شامل منویات و حدیث نفس و فهم خودشان است که در اعلی ترین درجه مجاز است.
غیر از فهم بشر که پراکنده است و یکباره ۲۵ میلیون وب سایت پورن از آن در میاید ،پیام و گیرنده هم متکثر است.اگر حتی مبتی بر فهم خود باشد ،واحد نیست.
لذا جامعه شکل گرفته متکثر، بورژوایی است و فروپاشی آن حتمی است که نه نظام رسانه ای و نه اقتصاد نجات دهنده آن نبوده و نیست.
جمع بندی:
در فضای سایبر قرار است به سوسیالیسم و فردگرایی برسیم اما به اعتقاد استاد، در حال رسیدن به کیبوتس هستیم ( کیبوتس نوعی جامعه سوسیالیستی چپ است که در آن فرد برابر ظرفیت خود باید کار کند و برابر نیاز برداشت کند).
مجاز در جامعه هجری در راستای حقیقت است و پیام واحد میدهد. بنیان های ما مشکلی با جامعه دیجیتال ندارد و باید به محتوا پیام توجه کنیم. اگر به تعداد نفوس در فضای مجازی حدیث نفس بروز دادند همان جامعه بورژوایی دیجیتالی را شکل داده اند.
جامعه دیجیتالی رویگرفتی از واقعیت جامعه حقیقی ماست. هر ویژگی و شاخصی در جامعه در قسمت دیجیتالی آن وجود خواهد داشت.
نکته آخر: این جامعه هر شکلی و هرجایی باشد،به فضایی سایبر می رود و با هم افزایی به فضای اینترنت ورود می کند.دلیل آباد نبودن این جامعه این است که شکل دهنده این جامعه،دلش آباد نیست.
علم، هنر، سینما و فلسفه همه چیز به انسان داده است غیر از “دل آباد” یا همان واژه قرآنی آن ، قلب سلیم، نداهای دل های ویرانگر جامعهی ویران تحویل میدهد. دکترین سینما ابزاری است برای کمک کردن به آبادی دل ها.
جلسه دوم (کلبه کرامت۳۳۲):
مهندسی سیاسی (۳)؛ افسردگی سیاسی
در غرب در کنار جامعه شناسی سیاسی و فلسفه سیاست، روانشناسی سیاسی هم مطالعه می شود.در ایران جامعه شناسی سیاسی سابقه داشته اما در روانشناسی سیاسی کار قابل توجهی صورت نگرفت هاست.
با توجه به تاثیر نتایج انتخابات و عقب نشینی سران کشورها از موضع خود در برابر ایران، همچنین حضور پررنگ مردم در صحنه انتخابات مجلس، در این جلسه به ادامه موضوع مهندسی سیاسی پرداخته شد.
در کنار توسعه سیاسی ، رشد سیاسی مطرح است که با موانع و محرک هایی روبروست.یکی از موانع رشد سیاسی در جامعه،انتقال قدرت از گروهی به گروه دیگر است که گاهی با انحراف از معیار ها و موازین صورت میگیرد وگاهی بر سیبل معیار ها انجام می شود که نوع اول باعث تنش در در انتقال قدرت می شود وایجاد شوک سیاسی یا افسردگی سیاسی می کند.
در واقع اگر اپزسیون جای پزیسیون را بگیرد، افسردگی سیاسی موضوعیت پیدا میکند.
افسردگی سیاسی باعث ِ پدید آمدن یاس و نا امیدی بین مردم و هواداران گروه سیاسی خاصی می شود که از نتایج آن انزوای اختیاری، فاصله گرفتن از جامعه و وندالیسم اجتماعی است.
رژیم در زبان فرانسوی به فضایی اطلاق می شود که کنترل کننده است و یک سطح بالاتر از نظام است که سیطره ای ایجاد میکند که افراد خود را کنترل می کنند. می توان آنرا شبیه اتمسفر کره زمین دانست که همه انسان ها ر آن فضا زیست می کنند.
افسردگی سیاسی برای گروه بازنده در مناسبات سیاسی مشابه این است که انسان بگوید دیگر به اکسیژن موجود در اتمسفر نیازی ندارد و لذا به خودکشی سیاسی منجر می شود. درون گرایی، تصوف و انزوا ، ترک وطن و ترک علاقه از پیامد های آن است.
حالت افسردگی که به یک انسان دست میدهد در سیاست هم وجود دارد و درصورت تحقق، در یک مقیاس بزرکتر به یک جامعه تسری می باید.
نمونه های افسردگی سیاسی در جهان معاصر:
شکست آلمانی ها در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۱۹ که مردم آلمان بعد از ویرانی کشورشان دچار افسردگی شده و در پاتک به آن، با رای دادن به حزب نازی آنرا انتخاب کرده و جنگ جهانی دوم را به راه انداختند.
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ (نابودی امپراطوری هیروهیتو) افسردگی سیاسی درآنها در مسائل جنسی بروز پیدا کرد. بعد از نیم قرن افسردگی ناشی از شکست ندادن امریکا، فروخوردن بغض ناشی از آن را با انجام مسائل جنسی بصورت گروهی (چند صد نفری) رقم زد.
شکست جنبش اجتماعی دهه ۷۰ آمریکا نیز باعث بروز افسردگی سیاسی در آن جامعه شد که در مستند آدام کورتیس به آن پرداخته شده است.
نمونه های افسردگی سیاسی در تاریخ سیاسی ایران:
مهمترین آن حمله مغول بود که بعد از آن گروهی از فرهیختگان ایرانی به دربار راه یافته و کار را دنبال کردند و بخشی هم به عرفا و تصوف و حاشیه نشینی روی آوردند و چند صد سال جامعه ایرانی کمر راست نکرد.
شکست ایران در عصر قاجار و عهد نامه ننگین ترکمانچای
شکست عباس میرزا
شکست در مشروطه
کودتای ۲۸ مرداد که به شدت عمیق بود و افسردگی سیاسی شدیدی را ایجاد کرد
قضایای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که موج از افسردگی سیاسی را بین متدینین رقم زد تا جایی که کسی فکر نمیکرد انقلاب در ۵۷ پیروز شود.
نمونه ها در اسلام شیعی:
قضایایی بعد از واقعه کربلا که جنس مبارزه در زمان امام سجاد، عبادی می شود و شیعه به محاق می رود و بیرون آمدن از شوک سیاسی وارده، بیش از ۱۰۰۰ سال طول کشید.
امواج افسردگی سیاسی بعد از انفلاب
موج اول ۱۳۵۸ : سلطنت طلب ها حذف شده بودند و حجم زیادی از آنها رفتند و بازماندگان در لاک خود فرورفته و مدام نظام را ملامت می کردند و با پهلوی مقایسه میکردند.
موج دوم ۱۳۶۰ : جبهه مقابل سلطنت طلب ها (جبهه ملی) در جریان حذف بنی صدر دچار مشکل شدند. در دوره بازرگانکه نهضت آزادی و در دوران بنی صدر جبهه ملی سرکار بودند. یک دوره طولانی این جریان در یک افسردگی سیاسی فرورفت که همچنان ادامه دارد.
موج سوم ۱۳۶۷: نوشاندن جام زهر به امام (ره). رزمندگان و فرماندهان که احساس کردند امام از پذیرفتن قطعنامه راضی نیستف افسردگی موج چهارم را در پی داشت. ضعف مدیریتی جریانی که آن روز به امام جام زهر نوشاندند امروز مشخص شده است.رحلت اما در سال بعد به این ناامیدی و افسردگی دامن زد.
موج چهارم:نشاط و شادابی که در دولت اول هاشمی سعی شد به جامعه جنگ زده و در بهت فرو رفته تزریق شود، موجی از افسرگی را بین مردم و ناراضیان پذیرش قطعنامه که با ارتحال امام بیشتر در بهت فرور فته بودند ایجاد کرد.
موج پنجم ۱۳۷۸: در دفاع از تعطیلی روزنامه سلام و با تحریک دانشجویان، تحرکاتی صورت گرفت و نیروی انتظامی مداخله کرد و وارد کوی دانشگاه تهران شد . با این ورود دستگاه تبلیغات اپزسیون فعال شد .مردم نیز بعد از سخنرانی امام خامنه ای، آب سرد را بر پیکر اپزسیون ریختند.رفرمیست ها بعد از ناامیدی از رفرم کردن جمهوری اسلامی،عقب نشینی کردند و طی چند مرحله ،شورای شهر و مجلس از دست آنها خارج شد.
موج ششم ۱۳۸۸ : در این موج تمام گروه های و احزابی که در مراحل قبل دچار افسردگی سیاسی شده بودند ( از سلطنت طلب تا اصلاح طلب، از منوچ و ملوس تا سروش و گوگوش) بغض خود را پشت دستبند سبز فروبردند و متحد خواستند نظام را زمین بزنند. بعد مشخص شد که کودتای آژاکس ۲ از سوی آمریکایی ها طراحی شده بود و با پوشش رسانه ای BBC و VOA و وبسایت فارسی رژیم صهیونیستی، سعی داشتند انتخابات را باطل کنند.رهبری در این مقطع الگوی متفاوتی اراه دادند و مقابل ابطال انتخابات ایستادند و ندا سر دادند “این عمار”، به این معنی که عمارها کجایند تا به مردم را بصیرت ببخشند؟
این الگو در زمان اصلاحات با حدود یک میلیون جلسه دانشگاهی و عمومی برای آگاهی بخشی به ملت، تجربه شده بود و بدون تانک و توپ جریان رفرم را از صحنه سیاسی کشور حذف کرده بود.
با آگاهی بخشی به مردم بعد از قضایای ۸۸، در انتخابات اخیر شاهد حضور ۶۴% بودیم و نکته قابل توجه برای اندیشکده های غرب این بود که همه اذعان داشتند که برای حرف رهبر آمده اند.
افسردگی که قبلاً در تلویزیون لس آنجلسی موج میزد این بار در این انتخابات از زبان سازگارا ها و از تلویزیون رسمی VOA شنیده می شد.
با پشت سر گذاشتن ۶ موج افسردگی در ایران معاصر و بعد از هزار سال به زاویه رانده شدن تفکر اسلامی، ایران امروز به یک رشادت سیاسی رسیده است که نصف روز پای صندوق های رای حاضر می شوند و حاصل آن زدودن افسردگی سیاسی ناشی از قضایای ۸۸ بود بطوریکه ۲ بار اوباما اذعان داشت که جنگ با ایران پرهزینه و احمقانه است و خانم اشتون اعلام کرد که آماده مذاکره ایم.
مردم با قبول مشکلات در صحنه آمدند و اغنا شده بودند که وضع موجود گر “بد” است، با نیامدن آنها در صحنه “بدتر” می شود.
نسبت افسردگی سیاسی با پذیرش فاشیسم
هر قدر افسردگی سیاسی در جامعه بالا رود، میزان پذیرش قدرت هژمون خارجی بالا میرود.
درجه غلظت فشیسم در کشور های چین،ژاپن و کره بالاست ( به خاطر نفوذ تفکر تائو که مقدمه آن را فراهم ساخته است)
آلمان ها هم اساساً ملتی استراژیست نیستند و تنها در سطح تکنیکی (تکنولوژیکی) خوب عمل می کنند و در سطح استراتژیکی قوی نیستند.
اما ایرانی ها پایین ترین دز پذیرش فاشیسم را دارند.
در پایان بعد از نشاط فعلی موجود در جامعه و بیرون آمدن از افسردگی سیاسی ۸۸، ملت به یک رشادت سیاسی رسیده است که ظهور آن را در عرصه های سیاسی بعدی بیشتر خواهیم دید.
منبع : هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد
عکسهایی از این دو جلسه 331 و 332:
برای دیدن عکسها روی لینک هر عکس کلیک نمایید.
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(1).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(2).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(3).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(4).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(5).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(6).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(7).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(8).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(9).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(10).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(11).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(12).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(13).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(14).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(15).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(16).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(17).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(18).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(19).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(20).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(21).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(22).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(23).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(24).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(25).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(27).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(28).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(29).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(30).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(31).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(32).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(33).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(34).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(35).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(36).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(37).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(38).jpg
http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(39).jpg
The post شرح جلسه 331 و 332 / درآمدی بر دکترین سینما 6 ، مهندسی سیاسی 3 first appeared on استاد حسن عباسی.]]>