بخشی از سخنان صریح و تند دکتر عباسی در مورد برخی شیوههای مداحی که در سال 85 در دانشگاه همدان مطرح شد، چند روزی است که دستمایه برخوردها و انتقادهای تند و بیپرده از وی گردیده است.
منتقدین با نامناسب خواندن لحن دکتر عباسی در مورد برخی مداحان که به دور از بصيرت بخشي لازم، صرفا خود را دیوانه فرزندان و منسوبین گرانقدر حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) میخوانند، سیل اهانتهای بیسابقهای را نثار وی نموده و او را با القابی چون: عبیدالله زیاد، شمر، خاندان عباسی و … نواختهاند!!
اگرچه نگارنده لحن دکتر عباسی را به خصوص در هنگام اشاره به نام مطهر حضرت رقیه(س) مناسب نمیداند، اما به دلیل ارادت خالصانه ایشان به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام که در تمامی آثار و سخنرانیهای وی موج میزند، آن را به چیزی جز “سهوالکلام” حمل نمیکند.
بدون شک ایشان اگر صلاح بداند در روشنگریهایی که به واسطه این انتقادات به عمل خواهد آورد، به نحو مقتضی از ارادت و دلبستگیهای خود به این ذوات مقدس یاد خواهد کرد.
اما به واسطه این رویداد نکاتی چند را قابل بحث و بررسی میدانم:
نخست آنکه انتقاد از برخی شیوههای مداحی و مداحان خاص، آن هم در حوالی سالهای نزدیک به سخنرانی ایشان و حتی پس از آن چیز غریبی نبوده و نه تنها از سوی دکتر عباسی، بلکه بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری و مراجع عظام مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مداحان عزیز نیز سعی در تطبیق لحن و اشعار خود با نظرات این بزرگان داشتهاند.
بدیهی است که برخی از این شیوهها چون: سگ خواندن خود و صدای عوعو در آوردن و … این قبیل مداحان که برای بازار گرمی و پر کردن جیب و نه از روی ارادت و بصیرت صورت میگرفت، نه تنها وهن ائمه معصومین(ع) و خاندان مطهر ایشان، بلکه وهن دین و مذهب و دستآويزي براي جسارت دشمن و وهابيت پليد به حساب میآید که خوشبختانه با هدایت علمای اعلام و دلسوزان و علاقهمندان روشننگر، به مقیاس بسیار عظیمی از حجم این انحرافات کاسته شده است.
دوم آنکه در هجمهای که بدین واسطه به دکتر عباسی میشود، ردپای چند گروه، با انگیزههای متفاوت قابل رصد میباشد:
1- انتقامجویان از مواضع سیاسی دکتر عباسی قبل و بعد از فتنه 88 که سخنرانیهای وی به خصوص در سطح دانشگاههای سراسر کشور موجب روشنگریهای موثر و افشای چهره نفاق و ماهیت اشرافی وابستگان فتنه و فرزندان مجرم و متخلف ایشان گردید.
بدیهی است که این دسته از زخم خوردگان فتنه از پای نخواهند نشست و با زیر زرهبین بردن آثار و مواضع سالهاي دور و نزديك امثال عباسیها در صدد انتقامجویی از این شخصیتها برخواهند آمد.
ردپای این قشر از منتقدین در ماجرای کهنه انتقاد از چند مداح خاص به روشنی هویداست.
2- گروهی از خادمان و مداحان مخلص که خدمات و ارادت آنان به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بر کسی پوشیده نیست، اما بدون شناخت کافی از عملکرد امثال دکتر عباسی و در اثر موج تبليغاتي و سازماندهي شده دسته اول، دچار سوء تفاهم گرديده و بعضا به موضعگیریهای تند علیه وی کشیده شدهاند.
بی تردید این دسته از مداحان و علاقمندان به آنها با کسب اطلاع دقيق و آشنايي با خدمات علمي بینظیر و یا کمنظیر دکتر عباسی در بين اقشار مختلف جامعه به خصوص در دانشگاهها و ضربات خرد کنندهای که در بین اقشار جوان و مستعد کشور به نگرشهای غربی سکولارها، لیبرالها و اذناب آنها وارد کرده است، این سوء تفاهم را جز سهوالکلام نخواهند يافت.
اگرچه در بين اين گروه، افراد بي بصيرتي نيز يافت ميشوند كه زود تحت تاثير قرار گرفته و در مورد چيزي كه به طور كامل گوش فرا ندادهاند، دست به قضاوت ناروا ميزنند. بديهي است كه از اين گروه از مداحان انتظار بيبصيرتي نبايد داشت، آنهم لحنهاي تند نسبت به افرادي كه آبرو و سرمايه زندگي خود را وقف اسلام و نظام كردهاند. دليل بيبصيرتي اين افراد بازي كردن در زمين دشمن است والا كدام فرد منصف و مطلعي است كه نداند دكتر عباسي با دهها ساعت دروس «سنت حسنه» خود، چگونگی نقش جامعهسازانهی ائمه اطهار(ع) در ادامه نهضت انبیاء را تبیین کرده است. به علاوه، با سلسله دروس «غربشناسي» خود چه آتشي بر پيكر غربيها و شيفتگان و وابستگان داخلي آنها نشانده است. كدام فرد منصف و مطلعي است كه نداند كه دكتر عباسي با ساعتها دروس غني و پرمايه خود تحت عناوين كلبه كرامت، چگونه سحر استراتژيستهاي غربي را باطل كرده است. چه كسي است كه نداند دكتر عباسي با مناظرههاي موثر و روشنگر خود چگونه افكار مسموم منافقين و فتنهگران را در سطح دانشگاههاي سراسر كشور افشا و برملا كرده است.
آيا اين دسته از مداحان بيبصيرت با این شیوههای قابل انتقادي که در گذشته داشتهاند، قادر به كسب يكصدم توفیقات كسب شده توسط امثال دکتر عباسی در سطح دانشگاهها را داشته و يا خواهند داشت.
3- گروهی از منتقدین که نان به نرخ روز میخورند و برایشان مهم نیست که انتقاد بر سَبیل حق میکنند و یا به ناحق جفا روا میدارند. برای این دسته و گروه چیزی جز جنجال آفرینی و مطرح شدن در صدر تنش آفرینان مطرح نیست. به همین دلیل در نقش آتش بیاران معرکه مرتکب جرایم رسانهای شده و با انتساب القاب مجرمانه به دکتر عباسی خود را در ورطه پيگردهاي قضایی قرار داده میدهند.
حاصل كلام آن که همگان به خصوص علاقمندان به اسلام و نظام مراقب باشند. نیروهای خود را در جهت خنثی کردن تواناییهای خود و همراهان ثابت قدم خود بکار نگیرند که بیتردید صدمات جبران ناپذیری از سوي دشمن دريافت خواهد شد.
جواد حمیدی