در جامعهشناسی انقلابها یک مسأله وجود دارد؛ نهضت باشیم، یا نظام! نهضت، یک غایت و هدف بلند و عمیق و دوریست که نظام یک جزء کوچک آن است که با انقلاب محقق میشود. نهضت با آدم(ع) در اولِ زمان شروع شد و سپس با سایر انبیا(ص) که یکییکی برای ادامه نهضت آمدند ادامه یافت. نهضت با کشمکش بین انبیا(ص) و ائمه(ع) و صالحین و مصلحین با شیطانی که قسم خورده بود اجازه ندهد بشریت نجات یابد تا به امروز را رقم زده است. اگر پیامبری چون ابراهیم(ص) و امامانی چون علی(ع) و حسین(ع) در مقطعی انقلاب کردند، اینها هریک دانههای تسبیح و قطعات کوچکی از کلیت پازل حرکت این نهضت هستند.
نهضت، یعنی دیدن انتهای کاری که میخواهد انجام بشود. نگارش و تدوین کتاب زندگی بشریت (که رقم زنندهی رستگاری او باشد) در طول مسیر باید قطعهقطعه تثبیت شود تا همهی این کتاب، یکباره از دست نرود. نظام، همان مرحلهی تثبیت است. نهضتی که از آدم(ص) آغاز شد تا خاتم(ص) ، و از علی(ع) تا آخرالزمان استمرار دارد، یک مقطعی دچار مشکل جدی شده بود و باید کسی میآمد و آن را تثبیت میکرد تا نهضت به عقب بازنگردد. انقلاب حسین(ع) در کربلا، تثبیت این مسأله بود. سپس کسی میباید خیز بعدی نهضت را برمیداشت. حسینی بودن، یعنی نظام و انقلاب؛ و زینبی بودن، یعنی استمرار نهضت.
انقلاب اسلامی، استمرار سه حرکت عظیم است:
- حرکت انبیا (ص) از آدم تا خاتم (ص)
- حرکت ائمه (ع) از غدیر تا عصر غیبت.
- جریان وُلات شیعه تا عصر ظهور (61 زعیم شیعه که ما امروز در زعامت نفر شصت و یکم هستیم)
جمهوری اسلامی، ادامهی انقلاب اسلامی و زمینهساز مراحل بعدی انقلاب است.
جریان امروز علمای دینی، این حضرت روحاللههای تکثیر شده که در صحنهی امروز اینگونه میایستند، حاصل میراث هزار سالهی زعمای شیعه است. تسبیحی که در دست خود میگیرید، 61 مهرهاش را از نظر بگذرانید؛ حضرت حجت(عج) به مثابه نخ این تسبیح، 61 زعیم خود را از جایی که امکان حیات مادی امام شیعه نبود (آغاز غیبت) تا به امروز، نهضت را در هزار سال گذشته بهگونهای بهپیش بُردند که در زمان زعیم شصتم یعنی امام راحل(ره) وقت آن رسیده بود که نهضت علنی گردد؛ لذا انقلاب اسلامی سال 57 رقم خورد. این جفای به نهضت انتظار است اگر تصور کنیم انقلاب اسلامی کار ما بوده و به همت ما 39 سال است که برپای مانده. انقلاب اسلامی در 15 خرداد سال 42 با امام(ره) علیه شاه شروع نشد؛ بلکه با علی(ع) در صدر اسلام و در عدم تحقق غدیر آغاز شد.
امام خامنهای وقتی عهدهدار زعامت شدند، میراثدار نهضت همهی شصت نفر قبلی بودند. اگر نهضت 60 زعیم پیشین، علمی بود یا فرهنگی، سیاسی بود یا نظامی، مخفی بود یا آشکار؛ نهضت زعیم شصت و یکم یعنی امام خامنهای هم علمیست و هم سیاسی، هم فرهنگی است و هم نظامی به صورت مخفیانه و آشکارا. مسألهی ایشان گام بعدی انقلاب 57 و مرحلهی تمدنسازی نوین اسلامیست.
در افواه عمومی اینگونه است که انقلاب کردیم و عصر انقلابیگری دیگر تمام شد؛ حال باید تثبیتش کنیم. دولتها یکییکی سرکار آمدند و هیچ دولتی نبود که رئیس آن نگوید انقلاب تمام شده است؛ اما نگفتند که مسئولیت مرحلهی بعدی نهضت را داریم. بعد از انقلاب سال 57، کفِ خواستههای نظام، برای دست یافتن به جامعهی آرمانی، در جمهوری اسلامی محقق شد. برای دستیابی به سقف خواستهها نیز، باید انقلابهای متعددی شکلگیرد؛ که به فرمودهی امام، تمدن نوین اسلامی محقق شود. اما انقلاب اسلامی امروز در مهد خود یعنی ایران، با اما و اگر روبروست. اگر جامعهی اسلامی در عصر امام حسین (ع) در حد فاصل 59 سال، چنان از اسلام اصیل پیامبر اسلام(ص) دور گشت که سر نوهی او را بر نیزه کردند، مسیر انقلاب اسلامی ایران نیز میتواند چنین باشد.
امروز رسماً در مقابل دوربینها میگویند: «انقلاب، یا 6 ماه است یا یک سال؛ نباید 39 سال به طول بیانجامد. انقلاب اسلامی تمام شده است!» این بدان معناست که اصلِ جمهوری اسلامی، اصلِ انقلاب اسلامی و فراتر از اینها یعنی اصلِ اسلام امروز توسط برخیها در نظام بیسروصدا برچیده میشود.
ده سال پیش در مجمع تشخیص مصلحت نظام متنی منتشر گردید مبنی بر اینکه «میخواهیم انقلاب اسلامی باشیم، یا جمهوری اسلامی؟ انقلاب کردیم که به جمهوری اسلامی برسیم؛ پس نباید به عقب بازگردیم.» معنای سادهی این مقالهی تخصصی که توسط رئیسجمهور فعلی در فصلنامهی راهبرد منتشر گردید، این است که وقتی انقلاب اسلامی نباشد، پس وجود رهبر انقلاب هم بی معناست؛ دیگر انقلابی وجود ندارد که نیاز به حفظ و صدور آن باشد، پس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و سایر نهادهای انقلابی نیز بیمعنا خواهند بود. تفکری که انقلاب اسلامی را کنار گذاشته و اعلام نموده که عصر جمهوری اسلامی است و نه انقلاب اسلامی، همان جمهوری را نیز نتوانست اسلامی کند؛ زیرا به فرمودهی امام راحل (ره) « اگر در بانک ما ربا بماند، جمهوری ما اسلامی نیست.»[1] امروز یازده تن از مراجع اعظام تقلید معتقدند «در بانک ما ربا هست.» در نتیجه جمهوری ما اسلامی نیست.
هرگاه در بالارفتن از پله در میانهی راه ایستاده و آنجا را نظام مطلق تصور کردید؛ شما به مقصد نرسیدید. در جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم، کسانی که تفکر نهضتی ندارند و معتقدند علم همینیست که نیوتن، ملاصدرا، هگل و… گفتند، همینگونهاند. میانهی راه ایستادهاند و نمیخواهند جلوتر و بالاتر بروند.
برگرفته از جلسه 89 کلبه کرامت
و سخنرانی استاد حسن عباسی در اصفهان – 13/11/94
[1] – بیانات در دیدار مسئولین اقتصادی و کشاورزی – 25 اردیبهشت 1363