جامعهی ابراهیمی، یک جامعهی ذبیح اللهی ست. جامعهای که بلاء در آن انگیزه است. هر قدر بلاها بیشتر، امکان پروراندن مروارید در صدف وجود انسانها بیشتر.
آنچه که در خواب ابراهیم (ع) رؤیت شد، بلاء مبین بود «ان هذا لهو بلاء مبین». بسیاری از بلاها نعمت است، زمینهای می شود تا قلب سلیم ابراهیم متبلور شود و حادثهای رخ دهد که چهار هزار سال است تاریخ به دور آن میچرخد. آن که ابراهیمی بود، در صحرای کربلا ذبح شد. دلیل عظمت حسین (ع) و سیطرهی او بر کون و مکان در این است که شاه بیت مکتب ابراهیم بود.
اگر ابراهیم و هاجر و اسماعیل ذرهای بر حکم خدا تردید می کردند، از ذریهشان پیامبر جلیل القدر اسلام (ص) و از ذریهی او حسین (ع) و مهدی (ع) حاصل نمیشدند.
جامعهی ابراهیمی، جامعهی هاجرهایی است که نه تنها خود از آنچه که بسیار دوست می دارند، میگذرند، که اسماعیلهایی میپروانند که در اثر دیدن خوابی به زیر تیغ می روند. تمام مشکلات امروز اقتصادی جهان در این است که «تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» نمیکنند. چند تن از ما حاضریم عنوان، جایگاه، مدرک و فرزند و همهی آنچه که دوست میداریم را در اثر دیدن خوابی، قربانی درگاه باری تعالی کنیم؟
استاد حسن عباسی
جلسه 410 کلبه کرامت – 19 بهمن 1391