عصر دوم فرهنگی ایالات متحده در قرن بیستم، با مطرح شدن انسان به عنوان «حیوان خودشکوفا» مبتنی بر نگاه ارهارد آغاز گردید. در این دوره، مسأله “Mind control” (تلاش برای کنترل ذهن) مبتنی بر تفکرات فروید که انسان را «حیوان غیرقابل اعتماد» مینامید، جای خود را به مفهوم “Open mind” (ذهن باز) داد. پس سازوکارِ خودشکوفایی انسان، مبنای یک نوع جامعهسازی قرار گرفت که در محافل فرهنگی و دانشگاهی در مفهوم هنرهای لیبرال تئوریزه شد و همچون یک موج جهانی به سرعت تأثیر خود را بر کشورهای مختلف جهان نهاد.
مفهوم”Liberal art education” (تحصیل و تربیت هنرهای لیبرال) با این نگاه که انسان، محور همهی پدیدهها در هستی است، تلقی انسانمدارانه دارد. این نگاه اومانیستی، دوره یونان باستان سپس دوران امپراطوری روم و تلقی هیومنیستهای عصر رنسانس در ایتالیا را دربرگرفته و موج آخر آن از دهه 1970 به این سو بوده است.
” Liberal Arts College”(دانشکدههای هنرهای لیبرال) نوعی تثبیت لیبرالیسم در حوزههای فکری و علمی و هنری بوده است. این دانشگاهها مملو از رشتههای متنوع و متکثری است که لزوماً محدود و محصور در هفت هنر شناختهشده نیست. امروز دامنهی هنرهای لیبرال آنقدر گسترده شده که پزشکی، زیستشناسی، اخترفیزیک، ریاضی و فنی را نیز دربرمیگیرد.
لیبرالیسم، ایدئولوژی رسمی ایالات متحده است که امروز ناکارآمدی آن در مبانی اقتصادی و اجتماعی به وضوح روشن است. وجود بیماریهای روحی-روانی گسترده در کلینیکها نشان از این نکته است که این ایدئولوژی در ایجاد یک جامعهی امن و آرام از منظر روحی و روانی به شکست انجامیده است. اما یک راه داشته تا بقاء خودش را رقم بزند؛ و آن اینکه هرآنچه در بیش از دوهزار رشتهی علمی تولید شده است را گرفته و با ظرفیت هنرهای هفتگانه، به جامعه پمپاژ کرده و تعمیم دهد.
آنچه که در دانشگاه تهران بهنام هنرهای_زیبا میشناسیم، در سراسر جهان به دانشگاه هنرهای لیبرال (Liberal Arts College) شناخته میشود. بعد از جنگ جهانی دوم، به منظور لیبرالیزه کردن هنر، در آمریکا دانشگاههایی بهنام هنرهای لیبرال تأسیس شدند؛ سپس در راستای امپریالیسم هنری در همهی جهان تسری یافتند. در ایران پیش از انقلاب، به دلیل حساسیتهای جریانهای چپ مارکسیستی و دینمداران و مذهبیون به جریان لیبرالیسم، دانشگاه هنرهای لیبرال با نام هنرهای زیبا به جامعهی انقلابی حقنه شد؛ گویی هنر زشت هم داریم! یعنی نوعی گندمنمایی و جوفروشی. بعدها با همان متون و محورها و غالباً استادها، دانشکدههای هنر دیگری چون سوره و دانشکده صداوسیما و… تأسیس شدند؛ هنری با جوهره و بنمایهی لیبرالیسم. در جمهوری اسلامی اساس هنر و شالودهی نظام معرفتی و فکری در تخیل، چه در فلسفه هنر، چه در جامعهشناسی و روانشناسی و تکنیکهای هنری، لیبرالیستی است.
✅ استاد حسن عباسی، جلسه 421 کلبه کرامت
?برای مطالعهی بیشتر به جلسه 421 کلبه_کرامت با موضوع «دکترین سینما (22) – سینمای لیبرال» رجوع شود.