لیبرالیسم، کلمه نام آشنای این روزهای عرصه زندگی ما انسانهای قرن بیست و یکمی، در عین ازدیاد تکرار آن در زبان اهل سیاست و اقتصاد، یکی از ناشناختهترین پدیدههای عصر حاضر است! اما این ناشناختگی نه از روی پیچیده بودن مفهوم آن، بلکه از روتوش شدن این مفهوم در قالب مباحث علمی و دانشگاهی و رازآلود نگاه داشتن آن است! مفهوم لیبرالیسم در دل خود کلمهی ناشناختهتر دیگری به نام «لسهفر» دارد؛ لسهفر، یعنی «بگذار هرچه میخواهد انجام دهد!»
از آن روز که انسان اروپایی در عصر رنسانس، خسته از تعصبات بی منطق کلیسایی و سنت های غلط بشری، از هر آن چه برای او حد و مرزی تعیین می نمود فرار کرد و راه عصیان و طغیان در پیش گرفت، و شعار آزادی را در قالب ایدئولوژی «لیبرالیسم» سر داد، کشتی دنیا بر روی کره زمین با چندین میلیارد سرنشین به اعماق تاریک اقیانوس فلاکت و بدبختی فرو رفت! هر چند در ابتدا زیبا مینمود، اما امروز همان انسان مدرن، خود نیز گرفتار و اسیر زندان لسهفر و لیبرتی شده است!
لیبرالیسم زندگی ما را آلوده کرده است. لیبرالیسم به گونه ای در تار و پود معرفتها و علمها پیچیده است که قوه فرقان را حتی از مؤمنین گرفته و بسیاری را می بینیم که چطور ساده اندیشانه در چاه ویل لیبرالیسم افتادهاند و دست و پا می زنند. لیبرالیسم بافت و نسوج ساختار حکومتها را شکل داده، و هر حکومتی درصدی از آلودگی به این ویروس را دارد.
ما جوانان مؤمن انقلابی، معتقدیم مهمترین دشمن امروز انقلاب اسلامی، لیبرالیسم و لیبرالها هستند. معتقدیم جریان لیبرالیسم به شکل ساخت یافته و انضمامی در عمده ساحت های مختلف جامعه نهادینه شده و بستر انواع فسادها و انحرافها است. ما ایمان داریم تا وقتی از بلای خانمان سوز لیبرالیسم نجات پیدا نکنیم، انقلاب اسلامی به ثمر نخواهد نشست.
جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم جنبشی است که خواهان بازگشت انسان به مسیر زندگی طبیعی و الهی است و رهایی از هرآنچه که او را از دستیابی به آن باز میدارد!
جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم
https://t.me/NoLiberalism
سلام علیکم؛
صحبت بد وبدترنیست ،
بحث برسرحق وباطل است.
بدترین ها وبهترین هاکه درطول تاریخ دین نوشته اید،
اینست که تئوری های بشری خودرا دین مالی می کردندومی کنند.
و نتیجه اش این شده که می بینید.
وشماهم بنظرم دارید ازوضع موجود دفاع می نمائید.
مبنای حق وباطل که درسطر دوم مطرح نمودم ،قرآنی ست .
درمقابل نورکه درثنویت های دیگرقرآنی ست،ظلمات است.
ولیبرالیسم به خاطراعتقادبه لسه فر،بشر رابه سمت ظلمت برده ومی برد.
پس این یک کل کل هیجانی نیست.
این نفع بشراست،که ازظلماتی که تمدن غرب برای جهان رغم زده بسوی نوربرود،
تامقدمات ظهور آن ماءمعین(عج) فراهم گردد.
تا ماشیع یهودیان ،تامسیحای مسیحیت ،تا مهدی اسلام ظهورنمایند.
باسلام خدمت دوستان عزیز و با سپاس از زحمات بی شائبه عزیزان
دوستان این جنبش باید از هر لحاظ خود را از هر رنگ و بوی غیراسلامی دور بگذارد بنابراین لازم دانستم نکته ای کوچک را یادآور شوم. پوستر سرخ رنگی که طراحی شده شاید پوستری زیبا و مناسب به نظر بیاید ولی از نظرگاه شخصی که برای اولین بار به آن بنگرد ممکن است اینگونه نباشد. راستش با نگاه اول احساس کردم رنگ و بویی کمونیستی دارد! حال آنکه این جنبش هیچ سنخیتی با کمونیسم مرده ندارد. اما بدخواهان ممکن است که با دیدن آن اینگونه سوء استفاده کنند که اینها کمونیست های جدیدند زیرا کمونیست ها نیز ضد لیبرالیسم بودند. نئو کمونیسم اسلامی شاید نامی باشد که بر این جنبش اسلام بگذارند!! پس دوستان خود را از هر گونه شائبه ای قبل وقوع حادثه ای نجات دهید. نگذاریم تا این جنبش به نابودی کشیده شود.
سلام
بله کاملا درسته منتهی قرار نبود این کار دائمی باشه لوگوی اصلی بعدا درست میشه
خداوندحفظتان نمایند.
این جبهه حق علیه باطل راباهدایت زعیم مان امام خامنه ای آنقدرحفظ خواهیم کرد،تا حق برباطل پیروز گردد،وبشودآنچه مرضیه رضای خداونداست.
تامقدمات ظهوروتمدن نوین اسلامی فراهم گردد،
ان شاءالله
خدا حفظتون کنه. اینجانب هم به نوبه خودم در صورتی که تونستم در این امر ضروری شریک بشم یک لوگویی جهت پیشنهاد براتون خواهم فرستاد.
اجر شما با صاحب الآمر و الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)
سلام.
فارغ از هیاهوها ، بر چسب زدن ها ، هیجانات و شورهای انقلابی و…
اگرچه در عملکرد بد لیبرال ( یز ، ایسم ، ایست ، … ) شکی نیست
ولی همین” بد ” بهتر از ایده ، نظریه ،، تیوریسین ، حاکم ،حکومت … هایی است که در طول تاریخ دین و مذهب را به خود میچسبانند.
ظاهرا اگر بدترین ها نبوده اند ” بهتری”هم نبوده و ارایه نداده اند!
و بیاییم بجای کل کل های هیجانی ( البته سود آور برای اقلیت هایی ) و نفی دیگر ایده ها ، روشها ، آدمها و…
خوبی ها و منفعت های هر کدام را گزینش کنیم و…
یا علی.
در واقع لیبرالیسم در حال قدم گذاشتن به زمان نهایی خود است و جهان در حال گذار به دورانیست که شاید دیگر هیچ ایسمی نتواند بیابد که برای وی زندگی دنیوی بیافریند.
در اینجاست که ما باید به نوبه خود فرصت را مغتنم بشماریم و چیزی فراتر و بهتر از ایده های موجود بیاوریم. خوبی هر ایده ای نفی نمی شود، بلکه چیزی بهتر از آن باید فرآهم شود. اما اگر ایده ای از چیزی زائیده شده باشد که آدمی را به حیوان مبدل کند (حتی یک دین و مذهب منحط) در آنصورت باید با آن مبارزه کرد.