حسن عباسی در برنامه راز مطرح کرد
ناتوی عربی، پازل آمریکایی و حوادث تروریستی تهران
نقشه جدید آمریکای ترامپ برای ایران
آیا حوادث تروریستی در ایران ادامه مییابد؟
برنامه تلویزیونی راز به ایستگاه دهم رسید. چهارشنبه شب و ساعاتی بعد از حوادث تروریستی در تهران، برنامهی از پیش تعیین شدهی راز برای این شب، جای خودش را به دکتر حسن عباسی و تحلیل شرایط منطقه و نقشههای جدید دشمن داد.
دقیقا از شب اول برنامه پیامهای زیادی به ادمین کانال تلگرامی راز RAZIRIB@ میرسید که از استاد حسن عباسی دعوت کنید. چهارشنبه شب این نظریهپرداز و استراتژیست صریح مهمان نادر طالبزاده شد. عباسی مثل همیشه حرفهایی زد که تا کنون از هیچ کارشناس رسمی تلویزیونی شنیده نشده بود. زاویه دید جدیدی به تهدیدات منطقهای و به تبعش تهدیدات ایران داشت. عباسی طرفدارانی دارد و مخالفانی، مثل هر آدم با مبنای دیگری. اما طرفه اینجاست که در مورد او این فقط دوستدارانش نیستند که دنبالش میکنند. دشمنان و مخالفانش هم میخواهند ببینند چه میگوید.
متن مشروح دهمین برنامه تلویزیونی راز را در ادامه میخوانید:
طالبزاده: امروز بحث مهمی دارم به خاطر شرایط ویژهای که داریم بحث مهمی در ارتباط با امنیت منطقه و توطئههای دشمن. در خدمت آقای «حسن عباسی» هستیم. بعدازظهر در سخنرانی آقا شنیدم که از جریانی که امروز پیش آمد با تعبیر «ترقهبازی» عنوان کردند. تعبیر درستی است؛ اما زمینههایش خیلی مهم است که درباره زمینههایی میخواهیم صحبت بکنیم که عقبهاش چیست. اخیراً یک مرکزی برای ایران در سازمان C.I.A تاسیس شد و مسئولش هم مایکل دَنریا و یا »پِرنس تاریکی« نامش را گذاشتند! یک آدم روانی هم است. اسامه بن لادن را او طراحی کرد که دستگیر کنید که اصلا چنین چیزی وجود خارجی نداشت ولی از یکی از مسئولان سابق سازمان سیا که پرسیدند نظرت درباره دَنریا چیست؟ گفت زیاد او را نمیشناسم ولی وضع خوبی ندارد. همچنین میخواهیم در ارتباط با زمینهها، عقبهها بحث ناتوی عربی صحبت بکنیم و هیچ کس بهتر از شما برای این بحث نداریم.
عباسی: شبهای ماه رمضان فرصتی است برای خودسازی امیدوارم این توفیق نصیب همه ما شود از ماه رمضان استفادۀ ویژه را ببریم و لازم است تسلیت عرض کنم شهادت 12 نفر از هموطنانمان در واقعهی تروریستی امروز و امیدوارم خدا شفای عاجل عنایت کند برای 30 ،40 نفر از هموطنانمان که در این واقعه مجروح شدند. ماجرای تروریستی امروز را خیلی افراد میپرسند این 11 سپتامبر ایران بود؟ یعنی 17 خرداد در تقویم دیگر مانند 11 سپتامبر سال 1380 نیویورک میشود که تاریخ آمریکا به دو قسمت تقسیم شد قبل از 11 سپتامبر و بعد از 11 سپتامبر، این عملیات تروریستی داعش در قلبِ تهران که خوشبختانه با ابتکار عمل نیروهای انتظامی ما و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران به سرعت قائله جمع شد و اینها به آن اهداف اصلیشان که برنامهریزی کرده بودند نرسیدند، اما واقعیت قضیه این است که این اتفاق و اتفاقاتی از این دست که مسئولین عربستان گفته بودند باید درگیری از بیرون ایران به داخل ایران کشیده شود، زمینهای است که ما ببینیم کاری که ترامپ انجام داد در سازمان سی آی ای مرکزِ ماموریت ایران را راهاندازی کرد، ناتوی عربی بعد از 11 سال که طرحش تهیه شده بود و قبلا در سال 1385 توسط توماس بَرنت برای اولین بار در دانشگاه دفاع ملی ایالات متحده مطرح شد که باید ناتوی آسیایی به وجود بیاید از سمت شرق به سمت غرب قاره آسیا که حالا نامش تغییر کرد شد «ناتوی عربی» میز ژاپن، میز ایران، میز روسیه، میز آفریقای جنوبی، در سازمان اطلاعاتی هم همینطوری است آنجا هم میگویند میز، از میز که میگویند مثلا میز ایران سطحش میآورند بالا تحت عنوان مرکز یعنی از قید سِنِتر استفاده میکنند، مرکز ایجاد میکنند. C.I.A الان برای روسیه مرکز دارد، برای چین مرکز دارد، برای کره شمالی مرکز دارد و برای ایران هم که در طول چند روز گذشته راهاندازی شد. معنای این حرف این است که سطحِ تهدید آمریکا در مورد ایران، ارتقا پیدا کرد در سطحِ یک سازمان جامع به نام مرکزِ ماموریت ایران. یعنی تا الان در طول 38 سال گذشتۀ بعد از انقلاب آمریکا برای ایران میز داشت، مسئولِ میز ایران در C.I.A الان این مسئولِ میز جایش را داد به کسی که از این به بعد دیگر رئیس مرکز است، مرکز ماموریت ایران. پس سطح تهدید آمریکا علیه ایران در حوزۀ امنیتی ارتقا پیدا کرده و الان رسیده به سطح قابل توجهی به نام مرکز و این سطح با تهدید روسیه، تهدید روسیه و تهدید کره شمالی برابری میکند و اعلام هم کردند ما این سطحِ تهدید را تا آن سطح بالا بردیم. یک فردی که ظاهراً گفته میشود مسلمان شده و از قید آیتالله هم به شوخی استفاده میکند مدیر این مرکز شده است.
طالبزاده: به خاطر ازدواج با خانمش مسلمان شده است.
عباسی: حالا ادعای اینطوری کردند و اینکه این فرد پشت اقداماتِ عمدۀ تروریستی منطقه بوده به نام اقدامات ضدتروریستی. یعنی ترورهای رهبران گروههای فلسطینی، رهبران گروههای مقاومت لبنانی، گروههای افغانی و گروههای پاکستانی و در مناطقِ مختلفِ جهان اسلام بخصوص در منطقه ما، این فرد مدیریت عملیات تروریستی را انجام میداده به نام «اقدامات ضدتروریست». حالا قضیه بن لادن که یک افسانه است در موردش مطرح میکنند که در خود رسانههای غرب هم این مخدوش است. ببینید ما مفهومی داریم به نام «جنگ مذهبی 30 ساله» که دو سه سالش رفته و قرار است 26 ،27 سال دیگر ادامه داشته باشد، مفهومی داریم به نام «مرکزِ مدیریت ایران» و این مرکز در C.I.A تراز تهدید را آورد در حد روسیه و چین و کره شمالی و مفهوم سومی شکل گرفت به نام ناتوی عربی. تاریخ ناتوی عربی برمیگردد به مرداد 1385 که برای اولین بار توماس برنت در دانشگاهِ عالی دفاعِ ملی آمریکا یک کنفرانسی آنجا میداد در مورد کتاب جدیدش نام کتابش باصطلاح این بود « نقشهی جدید پنتاگون»، در این کتابی که الان در فضای سایبری از طریق اینترنت قابل جستجو است “The pentagon new map” آنجا بحثی دارد و وقتی دارد این مبحث را در کنفرانس عالی دفاع ملی آمریکا درس میدهد در مرداد 1385 ،آنجا بحثش این میشود کلیدِ گشایش جهان اسلام و به قول آنها خاورمیانه، که ما واژه خاورمیانه را قبول نداریم، ایران است و نشان میدهد روی پرده که برای باز کردن جهان اسلام باید از دری به نام ایران وارد شد و کلید ایران را مطرح میکند، بعد از اینکه این مساله را مطرح میکند بلافاصله یک سناریویِ ده مولفهای را تشریح میکند، یکی از اجزای سناریو این است که باید یک ناتوی آسیایی شکل بگیرد -که الان نامش شده ناتوی عربی- مولفهی بعدی این است که تا سال 2020 باید جمهوری اسلامی، رژیمش و حکومتش تغییر کند. مولفه سومش این است که بعداً باید این ناتوی آسیایی که الان شده ناتوی عربی با ناتوی غربی متحد شود و چهارمین مسالهاش این است که رژیم امنیتی یکپارچه روی کره زمین به وجود بیاید. او منطقه ناامن را که تشریح میکند کلِ جهان اسلام است، 50 و خردهای کشور را ترسیم میکند میگوید این منطقه ناامن است راه ناامن کردن این منطقه این است که دری به نام ایران گشوده شود و ایران تغییر کند، ناتوی آسیایی به وجود بیاید و این ناتوی آسیایی برود در شرق آسیا مثلا بروند به سمت ژاپن و با ناتوی اروپایی متحد شود و بعد جهان اسلام بیاید جزء منطقۀ خودی و موضوع تمام شود که البته با رفتن جرج بوش، 2 سال بعد از این طرحی توماس برنت و دیگران در وزارت دفاع آمریکا در پنتاگون کار کرده بودند در نقش جدید پنتاگون آمدن دموکراتها این به تعویق افتاد. با برگشتنِ جمهوریخواهان یعنی ترامپ در 5 ماهه گذشته، در پنجمین ماهِ دورۀ حضورش در کاخ سفید آمد در ریاض و حدود 50 کشور را جمع کردند از آمریکا، آفریقا، آسیا و اروپا مفهومی را شکل دادند به نام ناتوی عربی که البته عمان بعداً اعلام کرد من با این قضایا همراهی نمیکنم، کویت نظر متفاوتی داد، بعضی از کشورهای دیگر هم در جلسه بودند اعتراض کردند اما من حیث المجموع نظر ترامپ و نظر شاه سعودی این بود که ناتوی عربی را شکل بدهند و آن را با یک بودجهی کلانی ساماندهی کردند؛ دست و پایی است دارند میزنند، تقلایی است دارند میکنند که کار به نتیجه نمیرسد.
– ناتوی عربی یک جنین سقط شده است.
من هر سه سناریو را امکان سنجیشان را توضیح اجمالی بدهم، اولا پدیدهای به نام ناتوی عربی که شکل گرفته اتحادیههای دیگری قبلا در منطقه بوده که کمابیش همین کارکرد را میخواسته داشته باشد که به نتیجه نرسیده، این بازی هم که الان سر قطر درآوردند تقریباً در چند روز گذشته و بین قطر و کشور سعودی اختلافاتی به وجود آمده و عمدۀ ارتباطاتشان را این کشورها با کشور قطر قطع کردند این هم بخشی از این سناریوی جدید است که اینجا را یکپارچه کنند، وجودِ دولتهای غیردموکراتیک در اردن، در کویت، در امارات، در بحرین، در قطر، در عربستان، در مراکش، در مناطقی مانند سودان و جاهای دیگر که بخشی از این پیکرۀ ناتوی عربی هستند، اینها در طول سالهای آینده با چالشِ جدیِ خیزش اصلیِ جامعهشان روبرو هستند و مشکلات اقتصادی عظیمی که دارند چنین اجازهای به اینها داده نمیشود که قرار باشد ناتوی عربی عرضه اندام مضاعفی بکند. لذا ناتوی عربی از همین الان یک جنین سقط شده است ولی آنچه که ما اطلاع داریم از عقبۀ طراحی ناتوی عربی که در سال 1385 یعنی 11 سال پیش توسط توماس برنت و دیگران در وزارت جنگ آمریکا یعنی پنتاگون در دورۀ جمهوریخواه قبلی طراحی شد و در دوره بوش تهیه شد و الان در دوره ترامپ تحت عنوان ناتوی عربی دارد اجرا میشود این پروژه به نتیجه نمیرسد ولی باید واقعیتی را درنظر گرفت آن هم این است که موازنهی وحشت را دنبال میکردند که به وجود بیاورند تا سال2020 ،الان مسالهشان این است که به نسبت رژیم صهیونیستی با ایران بعضی از کشورهای دیکتاتوری منطقه موازنۀ وحشت بخواهد به وجود بیاید مساله را یک سطح ببرند بالاتر و محاصرۀ ایران را کاملتر بکنند
– سناریوهای دشمن چیست؟
هوشیاری نیروهای مسلح ما را میطلبد و اینکه ساختار دفاعی ما باید در اصلِ بازدارندگی، چون هدفِ اصلی جمهوری اسلامی ایران امنیت پایدار است، در دکترین امنیت جمهوری اسلام قیدی که رسماً مصوب شده است. مفهوم امنیت پایدار است، امنیت پایدار از بازدارندگی پایدار میآید در بازدارندگی پایدار که بازدارندگیِ ضدتروریستی است، در منازعات کمشدت بازدارندگیِ نظامی است، بازدارندگیِ تهدیدات کلانی منطقهای و فرامنطقهای است. پس ما باید نسبت به ناتوی عربی هوشیار باشیم و این مفهوم را که چهرۀ دیگری از تمام پتانسیل و ظرفیت این مجموعههاست به دقت رصد کنیم، اما عنایت داشته باشید اگر 10 سال پیش عربستان پز میداد روبروی رژیم صهیونیستی است و خیلی از کشورهای دیگر منطقه ادعای مقابله با رژیم صهیونیستی میکردند، کمکهای ناچیزی به مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان میکردند، دیروز عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان رسماً به قطر گفته است شما یک راه دارید که برگردید جزء جرگهی کشورهای منطقهی عربی، آن هم این است که ارتباطت را با حماس قطع کنی، غیر از اینکه اخوانالمسلمین را کنار میگذاری و طرد میکنی و رابطهات را با ایران قطع میکنی، باید رابطهات را هم با حماس قطع کنی. این یک پیروزی عظیم است برای ما که الان چهرۀ واقعیِ رژیم سعودی دارد خودش را نشان میدهد، یعنی عربستان واقعی این است که با رژیم صهیونیستی پیوندِ جدی و کلیدی دارند. 6 تا آل، آل سعود، آل نهیان، آل ثانی، آل خلیفه، آل هاشم این 6 تا آل که در این 6 کشور هستند، اینها هستند که رژیم صهیونیستی را نگه داشتند، اگر این 6 آل و 6 خانواده که حدود صد سال است در این منطقه با کمک آمریکا و انگلیس به قدرت رسیدند نباشند رژیم صهیونیستی در منطقه هیچ پناهی ندارد. پس هدفِ اصلی و اساسی ناتوی عربی حفظِ موقعیت رژیم صهیونیستی است، دوم حفظِ وضعیت انتقال نفت از منطقه به سمت غرب است و سوم به قول خودشان مهارِ ایران که این دیگر شوخی است، مهارِ ایران و محدود کردن ایران، این سناریوی اول.
سناریوی دوم مرکز ماموریت ایران که در C.I.A راهاندازی شده است عمدۀ تمرکز این مرکز روی تهدیدهای بُعد چهارم و پنجم جنگ است. بخصوص در بُعد چهارم که یک نمونهاش را در قضایای حملۀ سایبری به زیرساختهای ایران انجام دادند باز هم در توضیحاتی که داده شده مساله اینکه تهدیدات سایبری علیه ایران و مدیریت و کنترلِ صحنۀ ایران را از حیث مسائل سایبری مدنظر داشت باشند، در بُعد چهارم جنگهای امروزی و در بُعد پنجم در حوزۀ مسائل قدرت نرم و مسائل رسانهای آن فروپاشیِ انسجام روانی یعنی بهم زدن انسجام روانی و تعادل روانی جامعه، حالا وجه سخت افزاری تهدیدات تروریستی توسط این مرکز ماموریت C.I.A، کاری که امروز در تهران رخ داد این موارد دیگر در لایههای بعدی قرار میگیرد، بیشتر وجه اصلیِ کاری که C.I.A مدنظر دارد در ایجاد اشراف اطلاعاتی، در حوزۀ ابعاد چهارم و پنجم قدرت امنیتی و اطلاعاتی است که طبیعی است که نهادهای امنیتی کشور باید برای قضیه تدابیر ویژه را بیاندیشند که حتماً این کار را کردند و باید آمادگی لازم را داشته باشند.
– رسما اعلام شد وهابیت از گروههای اسلامی جداست.
در مقابل ناتوی عربی، نیروهای مسلح، در مقابلِ مرکزِ ماموریت ایران در C.I.A نهادهای امنیتی کشور اینجا امنیت پایدار هدف گرفته شده، آنجا مفهومی به نامِ بازدارندگی پایدار. مفهوم امنیت پایدار را رهبر معظم انقلاب تقریباً در ماه گذشته در سخنرانیای که در دانشگاه امام حسین داشتند هشدار دادند که در کوتاه مدت دشمن مسألهاش به هم زدنِ امنیت کشور است یعنی ایشان پیشبینی میکردند که این مساله را اینها مدنظر دارند. سناریوی جنگ مذهب 30 ساله که چه تدابیری نظام تا الان اجرا کرده است برای خنثی کردنش یک توضیحی میدهم در واقع خطری که دشمن دارد دنبال میکرد و امروز هم در این ماجرایی که رخ داد، تقابل شیعه و سنی را دارد جار میزند در صورتی که اساساً مقولهای به نام جریان وهابیت از اهل سنت جداست، حسابِ یک میلیارد و دویست میلیون برادران اهل سنت ما اساساً از تروریسم وهابی جداست در همایشی که چندی پیش بین مذاهب مختلف اسلامی برگزار شد و نمایندگان سرشناسی از همه مذاهب حضور داشتند، 4 روز همایش بود. بعد آمدند یک بیانیهای خواندند در 4 شهریور 95 یعنی پارسال، رسماً اعلام کردند در مذاهب چهارگانهی اهل سنت وهابیت جایی ندارد، وهابیت را بیرون از این قضایا دیدند. پس اتفاقاتی که داعش دارد در جهان رقم میزند، داعش، القاعده و گروههایی مانند بوکوحرام، الشباب در سومالی، این 70 گروه وهابی در جهان دارند کارهایی را انجام میدهند اینها به حسابِ اهل سنت نوشته نمیشود و ربطی به اهل سنت ندارد، همانطور قبل از اینکه کاری که برادران اهل سنت در همایش چچن انجام بدهند، سال قبلش سال 94 بزرگان شیعه در قم در همایش بینالمللیِ مبارزه با تکفیر زیرنظر آیتالله مکارم شیرازی همایش جهانی برگزار شد که شیعه رسماً آنجا اعلام کرد آن اقداماتی که تشیع انگلیسی در تلویزیونهای ماهوارهای انگلیس، توهینهایی که به ساحتِ افرادی که مدنظرِ برادران اهل سنت ما است میکنند و این موارد روانی است و خود رهبری هم دو بار سخنرانی علنی اعلام کردند این موارد ربطی به شیعه ندارد و اینها شیعه انگلیسی هستند و کسی که به مقدسات اهل سنت توهین کند بیرون از این جرگه است، هم جریان علمای شیعی، تکفیریون شیعی را ترک کردند و هم بزرگان اهل سنت تکفیریون مربوط به وهابیت را ترک کردند و گفتند اینها اصلاً ربطی به اهل سنت ندارند، لذا ماجرای داعش در آنچه که جنگ مذهبیِ 30 ساله نامیده میشود و آمریکا و رژیم صهیونیستی و سعودی دارند این قضیه را شارژ میکنند موضوعِ جنگ مذهبیِ 30 ساله مشروعیتی ندارد. لذا سناریوی ناتوی عربی، سناریوی مرکزِ ماموریت ایران در C.I.A و سناریوی جدی و کلیدیِ جنگ مذهبی 30 ساله سه خطرِ سختافرازی و نرم افزاری و غیره است که این سه تا را در یک بازۀ زمانیِ میانمدت و بلندمدت 15 ،20 و 30 ساله باید آرام آرام در موردش فرهنگ سازی کرد، در مورد آن مراقبت و محافظت کرد و این تهدیدی که آمریکاییها بیرون مرزها شکل دادند از بیرون منطقه آمدند در منطقه دارند این فتنهگریها و آتش افروزیها را دارند صورت میدهند این را باید به شکل حرفهای خنثی کرد. این کلیت صورتبندی منازعاتِ غرب آسیاست که بخشی از تیر و ترکش آن – به تعبیر مقام معظم رهبری در قالب ترقهبازی – که امروز انجام دادند امروز به تهران هم رسید، لذا جای نگرانیهای اینچنینی نیست.
طالبزاده: چند وقت پیش مقام معظم رهبری یک هشداری دادند که اینها در کوتاهمدت شیطنتهایی خواهند کرد که همینطور هم شد. چیزی که مهم است این است که بازیگرانی که در آمریکا اخیراً وارد شدند مانند کسی که مسئول این مرکز شده از زبانِ یک آدمِ قدیمیِ مشهورِ بازنشستۀ عملیات رابرت بِرن که قلم به دست و متخصص ایران است، میگویند نظرت راجع به این چیست؟ مانند یک آدم لات و لمپن، میگوید نامش را شنیدم، خیلی او را تحقیر میکند نامش را شنیدم ولی اهداف خیلی شومی دارد یعنی همخوانی ندارد با آنالیزهایی که خود همان به عنوان یک آدم امنیتی آمریکا میداند که اگر دست به این چیزها بزند، دست به آتش است و برمیگردد خودت را آتش میزند یا کاری میکند که خود سیستم را فرو میبرد، برن آن را میفهمد و چقدر تبلیغات در این یک هفته شده است روی این آدم که این آدم کیست. یک کلیپی است که دارد تبلیغات وسیعی میکند که این آدمی است اسامه بن لادن را دستگیر کرد، سابقهای دارد، جدی است و بعد در این یک هفته شیطنتهای مختلف صورت گرفته و میخواهند به نوعی ناز شصت نشان بدهند و هم یک آدمِ خیلی پوک که سابقهای و چیزی ندارد این یک بازیگر است، یکی دیگر از بازیگران که در تیم ترامپ است به او میگویند «سگ دیوانه» و ادای ژنرال پَتون را درمیآورد، جنگ جهانی دوم که تاریخ میدانست، آقای ماتیس در مورد ایران حرفش جالب است به عنوان یک ژنرال میگوید ایران خیلی کشور نیست یک انقلاب ایدئولوژیک است و ما با این طرف هستیم، این را بد نفهمیده است، چون رشد و توسعه ایران را او هم با آن عقل ناقصش متوجه شده است. باز یکی از آدمها پومپئو رئیس سازمان سیا شده است که قبلاً یکی از نمایندگان کنگره بوده و از آدمهای بسیار ضدایرانی است، یعنی یکسری آدم ضدایرانی ترامپ اطراف خودش جمع کرده که ما خوب است بازیگران را بشناسیم در چه حدی هستند، چه سطحی هستند و چه عمقی دارند و چه فهمی دارند بعد شروع میکنیم به فهمیدن که دارند چه میکنند.
عباسی: در صورتی که اصلاً مرسوم نیست یعنی اساساً در سازمانهای امنیتی هیچگاه مرسوم نیست وقتی یک مقام مسئولی برای یک کاری در حدِ مثال یک مرکز یا یک میز انتخاب میشود بیایند در مورد او فیلم تبلیغاتی تهیه کنند یا این را اینقدر معرفی کنند آن هم در یک هفته بعد هم اصلاً تلاش بر این میشود که خود مرکز اگر هم راه بیفتد اعلام میشود عناصر و مسئولینش مشخص نشوند، این را باید ما در یک بسترِ بزرگتری ببینیم و آن بستر بزرگتر هم این است که نه فقط علیه ایران، علیه متحدین خودشان هم ترامپ دارد این رفتار عجیب و غریب را انجام میدهد. سخنان دیروز خانم مرکل که رسماً اعلام کرد آمریکا قابل اعتماد نیست ما ضمن احترام به آمریکا به انگلیس به روسیه ما باید راه مستقل خودمان را برویم، بعد از جنگ جهانی دوم این اولین بار است که یک مقام آلمانی دارد سخن از این میگوید که بعد از این اجلاسی که برگزار شد و این در دیداری که با ترامپ و بقیه سران غرب داشت، خانم مرکل میگوید یک وضع عجیبی برای ما پیش آمده ما باید استقلال خودمان را حفظ کنیم یعنی آمریکا دیگر به ما کمک نمیکند، چه میشود انگلیس از اتحادیه اروپا بیرون میرود؟ یعنی سال گذشته مردم در انگلیس رای دادند به اینکه از اتحادیه اروپا جدا شوند، چه شده که آمریکا دارد دور خودش دیوار میکشد، دیواری که از 10 ،15 سال پیش شروع شد بین مکزیک و ایالات متحده، ترامپ تا آمد گفت این باید جدی کشیده شود، چه شد ترکیه شروع کرده اطراف خودش دیوار میکشد در مرزِ با سوریه، مرزِ با عراق و مرز با ایران؟ چرا همه کشورها رفتند به سمت دیوار کشیدن؟ حالا کشور انگلیس که جزیره است ارتباط زمینی ندارد با جاهای دیگر، کلاً از اتحادیهها میرود بیرون که مستقل شود، خانم مرکل در آلمان میگوید ما باید روی پای خودمان بایستیم ما دیگر متحد عمومی نداریم، آمریکا مرز میکشد بین خودش با کشور مکزیک بعد اعلام میکند 7 ،8 کشور اصلاً عناصرشان خواستند بیایند با یک شرایطِ سخت و عجیب و غریبی شرطهایی میگذارند حتی کسانی که از این به بعد بخواهند وارد آمریکا شوند باید سوابق مثلاً 5 ،10 ساله گذشتهشان را که در شبکههای اجتماعی بودند و وبسایتهایی که داشتند، ارتباطات فضای سایبرشان را هم قید کنند، چرا این اتفاق دارد میافتد؟ سیاستهای درهای بسته را همه کشورهای اصلی شروع کردند حرف اصلیِ این افراد این است یعنی در گزارش جدیدی که مرکز سیاست دوحزبی آمریکا منتشر کرده است گفته در منطقه غرب آسیا برای ما نظم مهم است نه مرز، در چه شرایطی مرکز سیاست دو حزبی آمریکا این را مینویسد در مورد منطقه ما که مرز مطرح نیست نظم مطرح است، یک نظم جدیدِ منطقهای بخواهند ایجاد کنند، اما برای خود آمریکا مرز مطرح است، نه تنها مرز زمینیاش بلکه در سطح اینکه کسی بخواهد وارد خاک آمریکا شود آن را هم کنترل میکنند، برای انگلیس مرز مطرح است از اتحادیه اروپا مرز مطرح است، برای ترکیه عضو ناتو و دوست نزدیک آمریکا، مرز مطرح است نسبت به سوریه، نسبت به ایران و عراق دارد دیوار میکشد، چه شده که آمریکا میآید در مرکز سیاست دو حزبیاش مینویسد ما در منطقه غرب آسیا برای ما نظم مهم است نه مرز و مرز را میگذاریم کنار و نظم را مطرح میکنیم.
موازنه وحشت در دستور کار ویژه قرار گرفته است
نقشِ ناتوی عربی و نقشِ مرکز ماموریت ایران برای ایجاد نظام جدید و زدودن این مرزها چیست؟ در چنین شرایطی است که یک فردی را میگذارند رئیسِ مرکزِ ماموریت ایران، یک فردی که به قول شما پوک است در مورد او افسانهسازی میکنند اما سیاست کلی C.I.A و پنتاگون و تیلرسون وزیر خارجه ایالات متحده به شدت ضدایران است و به تعبیری که توماس برنت آن روز گفته که ما منطقه جهان اسلام و غرب آسیا یا به قول آنها خاورمیانه یک دری دارد به نام ایران اگر این در را باز کنیم راهِ فتح جهان اسلام ایران است، پس عملا دلیلی که شما میبینید این افراد اینطوری میآیند روی آنها تبلیغ میکنند این یک فاز جدیدی است. شما هیچ وقت در M.I.6 انگلیس، در سیناروسیو ایتالیا، در بیاِند دی آلمان، در روسیه، در C.I.A آمریکا در هیچ جای قبلاً مرسوم نبوده که مسئول یک میز را یا رئیس یک مرکز جدید را اینقدر برای او دست به تبلیغات بزنند. از این رو یک واقعیتی را باید بپذیریم و آن واقعیت هم این است که منطقه دستخوش تحولاتِ خاصی است، اینها بنبستی که در سوریه و عراق پیدا کردند و اینکه نیروهای مردمی عراق با کمک ارتش توانستند موصل را پس بگیرند و تا مرز سوریه و عراق تروریستهای داعش را پس بزنند و اینکه بیش از65 درصد سرزمین سوریه از دست تروریستهای نجات پیدا کرد و محمد مرسی که برنامهریزی کرده بود در سوریه که بشار اسد سقوط کند امروز بشار اسد است و محمد مرسی در زندان است و شهرهای مختلف سوریه که پس از دیگری دارد آزاد میشود و آمریکا مجبور شده 7 هزار نیرو راساً وارد سوریه کند، بخشی از داعش را منتقل کردند به لیبی و کشورهای دیگر را دارند تجزیه میکنند که آنجا را به آتش کشیدند و بخش دیگری را منتقل کردند به اندونزی به ویژه به کشور فیلیپین و آن منطقه را به هم ریختند، یک بخشی از اینها را منتقل کردند به آسیای میانه و کشور افغانستان و در واقع یک تغییرات ژئوپولیتیکی را دارند صورت میدهند.
در چنین شرایطی نقطه کانونی توجهشان باز به قول خودشان مهار ایران و جلوگیری از گسترش و توسعهطلبی ایران و توزیع و انتشار تروریسم داعش برای بدنام کردن اسلام و اسلامهراسی در اقصینقاط جهان، دور کردن ذهنِ بشریت و مردم در سراسر جهان از مشکلات اصلیِ جهانی که مشکل اصلی جهانی امروز فروپاشی عظیم اقتصاد نظام جهانی است، بدهی بالای 61 تریلیون دلاری اقتصادی جهانی است، به قول ترامپ بدهیِ بالای 23 تریلیون دلاری ایالات متحده است، مشکلات اقتصادی اروپاست، در چنین شرایطی طبیعی است چنین افرادی را باید برجسته کنند و روی ماموریتشان اغراق کنند، عرض کردم مساله «موازنه وحشت» مانند آنچه در زمان جنگ سرد رخ داده بود بین شوروی و آمریکا، بین ایران با رژیم صهیونیستی و ایران با ایالات متحده دارند این بازی را صورت میدهند. واقعیت این است که سایهی جنگ مذهبی 30 ساله بر سر منطقه است و با تهدیدی که صورت دادند سایهی جنگ ارزی و جنگ بین پولها که یکی از خطرناکترین جنگهایی است که وجود دارد بر سر منطقه و جهان است، سایهی جنگ مخربی به نام جنگهای سایبرنتیک که یک نمونهاش همان ویروس اکس تاکس نت بود که یک جنگ جهانیِ سایبرنتیک بود و هدفش هم ایران بود و ضربات جبرانناپذیری به ما زد، این نوع جنگهای جدید که خیلی ماهیت بمب و موشک و توپ و تانک ندارد، سایه این جنگها بر جهان مستولی شده است. یکی از نقاط کانونی که هدف گرفته شده کشور ماست و امنیت ما که یک امنیت زبانزد است و دشمن سازوکارهای مربوطه را هدف گرفته و غافل از اینکه انسان ایرانی وقتی یک اتفاقی مانند امروز رخ میدهد، همبستگی بیشتری پیدا میکند، اتحاد بیشتری پیدا میکند همهی گروهها و جناحها و همهی اقوام اتحاد بیشتری پیدا میکنند، اینها روانشناسی نظامی انسان ایرانی را نمیشناسند، روانشناسی استراتژیک انسان ایرانی در طول 5 ،6 هزار سال گذشته از یک قاعده تبعیت میکند که تهدید بیرونی موجب همبستگی بیشتر او میشود نه موجب گسست و وادادگی او، یعنی از نظر روانی بعضی از ملتها دُزِ فاشیسمشان پایین است بعضیها میگویند دز فاشیسمشان بالاست، حالا این اصطلاحی است که در روانشناسی استراتژیک میگویند، ملتهایی که این قابلیت را دارند که وقتی تهدید شدند انسجام روانیشان میپاشد با یک تهدید، چه تهدید فیزیکی باشد مانند اقدام تروریستی که موشکباران باشد چه فشار روانی و رسانهای، اینها انسجامشان میپاشد، اما یک ملتی وقتی از بیرون آن را تهدید میکنید تهدید چه سخت افزاری باشد، چه نرم افزاری اتحاد پیدا میکند. مردم ایران در برابر تهدید متفاوت عمل میکنند. در روانشناسی استراتژیک چنین ملتهایی را به هیچوجه نباید تهدید کرد چون ضریب مقاومت و ایستادگیشان بالا میرود، امروز در طول 7 ،8 ساعتی که بعد از ماجرای اقدامات تروریستی در تهران صورت گرفته بود، در فضای سایبر عمدهترین اتفاقی که افتاده بود مردم مدام یک پرچم ایران میگذاشتند، مدام داخلش مینوشتند ما همه با هم هستیم و ما متحد هستیم اینجا ایران است چرا اشتباه گرفتید؟ این است که واقعاً پِلنی که دشمن برای 20 ،30 سال آینده در نظر دارد و حرفهایی که گفته شده و از این شوخیهایی که میکنند بحث تغییر حکومت در ایران، تا افق سال 2020 اینها را گاهی آدم در حد یک جوک به آنها نگاه میکند میگویند علیه تهران، یعنی این ماجراها را ما باید مراقب باشیم که هوشیاری میطلبد نه نگرانی، بین نگرانی و هوشیاری متفاوت است، یک زمانی ما هوشیار هستیم، مترصد این قضیه هستیم، اشراف اطلاعاتی داریم، اتفاقاتی که رخ میدهد را میتوانیم رصد کنیم، تحلیل و تبیین کنیم، تهدید را خنثی کنیم. یکبار نگران میشویم، جای نگرانی ندارد جای هوشیاری دارد که به بحمد الله سیستم سیاسی، سیستم فرهنگی، سیستم نظامی و امنیتی کشور برخوردش در این قضایا خوب بوده است.
– منطقهای پر از زرادخانههای تسلیحاتی
من معتقدم که این موارد را هم آقای ترامپ نه تنها با ایران که با آلمان با متحدین دیگر در جاهای دیگر، خط و نشانهای که برای چین کشید، این بازیهایی هم که در منطقه درآوردند یک بخشی از آن برای 450 میلیارد دلاری که آمدند اینجا اینها را سرکیسه کردند و رفتند و 110میلیارد دلارش خرید تسلیحاتی بود و آمار وضعیتجدول تسلیحاتی است منتشر کرده است که مرکز بینالمللی صلح استکهلم در سوئد که این توازن نظامی را بررسی میکند با آمار و ارقام، از2013 تا 2017 وضع خریدهای نظامی منطقه را میدیدم منطقه ما تبدیل شده است به یک انبارِ تسلیحاتی عظیم. یعنی یک نوع جهتگیری به این سمت که منطقه برود به سمت رقابت تسلیحاتی یعنی رژیم صهیونیستی، عربستان، امارات و کشورهای دیگر هم سلاح بخرند، بعد ایران هم مجبور شود در رقابت تسلیحاتی بیاید برای اینکه آنها خنثی شود، ایران هیچ وقت در بازی رقابت تسلیحاتی اینها وارد نمیشود ولی بالاخره آن سطح بازدارندگیِ مورد نظر خودش در سیستم دفاعیاش میخواهد ارتقا بدهد، این موجب شود کشورهای منطقه به یک رقابت تسلیحاتی بکشند، آن بازی رقابت تسلیحاتی که بین آمریکا و شوروی پیش آمد که پدرِ اقتصاد هر دو طرف را درآورد، اینجا هم چنین بازیای صورت بگیرد در واقع این وضعیت که منطقه را تبدیل کردند به یک انبار اسلحه این برای سالهای آینده نیاز به هوشیاری و رصد و مراقبت دارد و ما نباید در غفلت به سر ببریم، حکیمی یک زمانی فرمود هرگز غافلگیر نشوید که هیچ کس در تاریخ به خاطر غفلت ستایش نشد و این طبیعی است که ما همیشه هوشیار باشیم.
طالبزاده: نکتهای که امروز باید یادمان باشد این است که آقا یک جملهای دارد که میگویند من خوشبینم، یک علت این است که جوی که داخل ایالات متحده است و وضع داخلی خود آمریکا و ناامنی گسترده، دو تا سریال دارد به نام انقلاب یکی از کارهای جدید است که نشان میدهد فروپاشی آمریکاست، یعنی خودش با فیلم دارد میگوید من متلاشی خواهم شد یعنی یک قسمت و دو قسمت هم نیست و مفصل است، برق رفته، به جان ایالتها افتادند، خیلی بهتر از آن فیلم خانه پوشالی است، در مورد آینده آمریکاست.
عباسی: خانه پوشالی بیشتر بحثش راجع به نمایش فساد درون ساختار سیاست آمریکا بود بخصوص بین قوه مقننه و مجلس و مجریه، اما در روولوشن بیشترِ جهتگیریشان در سریال نمایش زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی است که دارد از هم میپاشد، آمریکا چون یک بار ساختار سیاسی و نگاهِ دوحزبیاش را میبینیم، یک سیستم فدرال است و ایالتها هم یک استقلال عمومی دارند اما وقتی اقتصاد آمریکا را میبینیم چون آمریکا یک جامعهی سرمایهگراست، جامعهی کاپیتالیستی است، وقتی میگوییم نظام کاپیتالیستی، یعنی سرمایهگرایی یعنی همهی پدیدهها در عالم کالا هستند و هر چه کالا بود قیمت دارد، در اسلام اینطوری نیست، در اسلام ما همه پدیدههای هستی را کالا نمیگیریم محبت همسران به هم کالا نیست، طبابت یک پزشک کالا نیست، وکالت یک وکیل، حکومتمداری یک سیاستمدار، تدریس استاد دانشگاه، هیچ کدام از اینها کارشان کالا نیست، آیا کار آقای طالب زاده که روشنگری میکند کالاست؟ بعد کالایش قیمت دارد و برای آن قیمت مشخص کنیم؟ مثلاً لیوان کالاست و قیمت دارد اما خیلی از اقدامات مناسبات بشری که کالا نیست که قیمت داشته باشد در قرآن به آن میگوییم بها دارد. پدیدهها یا قیمت دارند یا بها دارند. وقتی یک نظام تمدنی به این سمت رفت که آن گزارههایی که بها دارند را هم قیمت گذاشت برای آنها یعنی برای طبابت پزشک قیمت قائل بود، وکالت وکیل را، سیاستمداری یک حکومتدار را، علم یک عالم را، محبت همسران را به همدیگر را، محبت اعضای خانواده به همدیگر، کارِ اطلاعرسانی و بصیرتبخشی یک رسانه را، هنرِ یک هنرمند را همه اینها را گفت قیمت دارد، فروپاشی فرهنگی در جامعه به وجود میآید یعنی وقتی سرمایهداری در اقتصاد آمد همه چیز را کالا گرفت و برای هر چیزی که کالا بود قیمت تعریف کرد این میآید یک جایی میپاشد، این وضعیت الان در غرب شروع شده است.
– چرا با سند 2030 یونسکو مخالفیم
همین امشب هم من شنیدم رهبر معظم انقلاب مخالفت کردند با قضیه 2030 ،ایشان گفتند منظور ما صرفاً سند 2030 نیست، چون یونسکو در سندهایی مانند سند 2030 این فرهنگ هر چیزی قیمت دارد را دارد القا میکند. یک نکتهای را بگویم ما چرا با سیاستهای یونسکو مشکل داریم؟ چون جولین هاکسلی رئیس اسبق یونسکو برادر آلدوس هاکسی معروف که او نظریهپرداز است. من این را حدود 5 سال پیش در مجله پیام یونسکو خواندم، جولین هاکسلی میگوید ما میخواهیم ادیان را حذف کنیم مثال اسلام، یهودیت، مسیحیت، بودا و غیره به جای اینها یک دین طبیعی بیاوریم طبیعتگرایی، یعنی از بنمایه داروینیسم، وقتی ما میگوییم ما با سیاست یونسکو مشکل داریم چون رئیس یونسکو از طراحان اصلیاش امروز میگوید، اینکه امروز میگوید رژیم صهیونیستی قهر کرده است و از یونسکو رفته است و آمریکا بودجه آن را قطع کرده است ما اینجا با آمریکا و رژیم صهیونیستی در یونسکو مشکل نداریم با سیاستهای صهیونیستی و سرمایهگذاری و لیبرالیستی یونسکو است که خطرناک است یکی از این سیاستها آمریکا را از هم پاشیده، آمدند در آمریکا گفتند همه چیز کالاست هر چه کالا بوده قیمت دارد، نظام اجتماعیِ آمریکا به جایی رسیده که یک گروه میگویند ما یک درصدیم یک گروه میگویند ما 99 درصدیم، 99 درصد میگویند 1 درصد حق ما را خورده است، لذا فروپاشی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی این سیستم شروع شده است، این بود که بعد از 11 سپتامبر آمدند وزارت امنیت داخلی ایجاد کردند که یکپارچه نگهش دارند با آن تهدید خارجی که در قضیه 11 سپتامبر ایجاد شده بود.
– سرنوشت رویای آمریکایی
طالبزاده: مردم نمیدانند آمریکاییها در مورد آینده خودشان سریالهایی ساختند که فروپاشی خواهد کرد.
عباسی: این فروپاشی را یکبار جیجی آبرامز میآید نشان میدهد در یک سریالی؛ یک بار ترامپ میگوید که در نطقهای انتخاباتی گفت رویای آمریکایی مرده است وقتی یک جامعهای که فرهنگِ پیشتاز دارد، تمدن پیشتاز دارد، نظام ایدئولوژی پیشتاز دارد، سبک زندگی پیشتاز دارد بعد وقتی همه اینها را جمع میکنید میگویند این چیست؟ میگویند این رویای آمریکاییست، رویای آمریکایی که ملت و کسانی و جوانانی که آن رویا را ندارند در ذهن و فکرشان خواب آن را می بینند. وقتی رئیسجمهور آمریکا کاندیدایی میگوید رویای آمریکایی مرد؛ یعنی جامعه در آستانه انقلاب است، این است که سینماگرش بعداً میآید آن را مطرح میکند، چون یکبار ممکن است بگوییم آن سینماگر دارد تخیل خودش را میگوید ولی سیاستمدار دارد واقعیت را میگوید، کسی که میگوید ایران یک کشور نیست یک ایدئولوژی است خود آقای توماس برنت میگوید که ارتش آمریکا اژدهاست، آن باید برود یک جایی را بگیرد مانند عراق و افغانستان مانند کاری که ژاپن و آلمان کردند، جنگ جهانی دوم گرفتند، بعد دولت آمریکا باید برود آنجا، ملت سازی کند، دولت سازی کند، حواسشان نیست جمهوری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی این دو کار را انجام داده است یعنی پروسهیدولت سازی جمهوری اسلامی تقریباً تمام شده است، پروسهی ملت سازی هم تقریباً مراحلِ 60 ،70 درصدیاش را انجام داده، 10 ،15 سال دیگر تمام میشود. ما در آسیا تنها کشوری هستیم که ملت سازی و دولت سازیمان تقریباً تمام شده است، بین دولت سازی و ملت سازی نظام سازی صورت میگیرد که در 6 سال پیش رهبر معظم انقلاب در روز 17/6/90 فرمود دوره نظام سازی شروع شد یعنی در واقع ملت سازی شروع شده، عربستان ملت سازی دارد یا دولت سازی؟ ترکیه ملت سازی دارد یا دولت سازی؟ کودتا شد اگر به دادش نرسیده بودیم آقای اردوغان سقوط کرده بود. کدام کشور در منطقه و آسیا ملت سازی دارد یا دولت سازی، نظام سازی دارد؟ آنطوری که در ایران طراحی شده توسط امام راحل(ره) و توسط رهبر معظم انقلاب به این سازوکار رسیده است، چرا این مملکت با این ثبات عظیم سیاسی، فرهنگی اقتصادی و امنیتی این جابجاییهای قدرت که در آن صورت میگیرد شوک ایجاد نمیشود؟ چون دولت سازی، ملت سازی و نظام سازی یعنی سه رکن اصلیِ تمدنسازی در آن به صورت پروژههای قطعی در راس حکومت شکل گرفته است، حالا طرف نشسته آن طرف مرزها خودش درباره ملت سازیاش در درون ایالات متحده دچار مشکل است، آنچه که آنها را تحت عنوان ملت دور هم جمع کرد مفهومی بود به نام رویای آمریکایی و دلار آمریکایی پاشیده بعد میگوید ایران یک کشوری است که یک کشور نیست یک ایدئولوژی است. ایدئولوژی بدون اینکه تبدیل شود به پروسهی دولت ـ ملت به تعبیر عوام حرف بیربطی است، چرا الان این امکان وجود دارد که ما از یک جامعه ایدئولوژیک سخن میگوییم به نام ایران؟ چون دولت ـ ملت در ایران ماهیت ایدئولوژیک دارند و لذا کشور از این حیث شکل گرفته است اگر در اروپا فقط یک کشور یعنی فرانسه برژینسکی میگفت کاراکتر ملی دارد، در آسیا فقط یک کشورکاراکتر ملی دارد و آن هم ایران است، من نمیگویم توماس برنت میگوید، بارنت میگوید، بارنت میگوید منطقه و جهان اسلام را میخواهیم بگیریم باید کلید بیندازیم دری به نام ایران را باز کنیم و بشود آنجا را گرفت، شما بخواهید نیجریه و سومالی، سودان و تونس و الجزایر و مراکش و اندونزی و مالزی و جهان اسلام را بگیری چه ربطی به ایران دارد؟ پس مشخص میشود کلِ تمدن اسلام و جهان اسلام نگاه میکند به ساختار دولت سازی، ملت سازی و سازوکارهایی که اینجا دارد شکل میگیرد. اینها یک مباحث تمدنی است که در واقع آنها خوشبختانه در سریالهایشان خوب دارند نشان میدهند، میبینید حرفِ اصلی دانشمندان آمریکایی، کانادایی بخصوص اروپایی در این قضیه چیست، الگوی جایگزین شما چیست؟ حرفشان مدام این است ما آنجا داریم دچار فروپاشی میشویم الگوی جایگزین شما چیست؟ بدهید ما ببریم آنجا استفاده کنیم، این است که این اتفاق میافتد و معتقدم نباید حرفهای این حضرات را خیلی جدی بگیریم.
طالبزاده: همینطور است هم در رسانه و هم به ظاهر سرگرمی نشان میدهند و افشا میکنند همین سند 2030 که در زبان خودشان یعنی چشمانداز 2030 که ما باید برای آن یک برنامه دیگری داشته باشیم.
عباسی: آقای هاکسلی میگوید ما میخواهیم رسماً ادیان را جمع بکنیم و دین طبیعی بیاوریم کسی که سیاستگذاریاش در یونسکو این است که همه ادیان را جمع کنند بعد به جای آن دین طبیعی بیاورند که دین طبیعی هم توضیحات دارد، بعد او بنشیند برای منِ ایرانی که نگاهم به تمدن عمیق خودم بنمایهی اسلامی است، نظام تعلیم و تربیت تعریف کند؟! او که معتقد است من آرام آرام دارم در مقررات و چشم اندازهایی که برای ملتهای دیگر مینویسم بنمایهی دین آنها را میزنم و دارم آرامآرام یک دین طبیعی را جایگزین میکنم چرا من باید به او تن در بدهم؟!
طالبزاده: یک جوک دیگری در 2030 دارد که چون اصلِ حرفشان در تعلیمات جدید جنسی است که کل ماجرای جنسی که غرب درست کرد بعد از انقلاب اسلامی است که به عنوان یک حقوق درست کرد، این همجنسگرایی عکسالعمل به انقلاب اسلامی بود.
عباسی: البته قبل از آن یک انقلاب جنسی در آمریکا شروع شده بود در 1960.
طالبزاده: آن چیزی که بعد از انقلاب بعد از فتح خرمشهر، بعد از اعلام روز قدس و شمارش معکوسی که متوجه شدند یک جایی میخواهد ما درباره آن بحث کنیم.
عباسی: در بحث ناتوی فرهنگی است که حرفهای یونسکو میآید و پلنی که شما میگویید میگنجد.