هنر انتقال پیام

رسانه دارای سه وجه کلی «فرستنده پیام» – «پیام» – «گیرنده پیام» است. در ارتباط بین این سه وجه، سه نگرش وجود دارد:

  • امتزاج بین گوینده و پیام، از نگاه قرآن. رسانه در قرآن کریم با دو مفهوم پایه «بلاغ» (تبلیغ) و «دعوت» آمده است. انبیا(ص) و ائمه معصومین در تبلیغ دین، مردم را دعوت می‌نمودند: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»[1] هنرِ فصاحت و بلاغت در گوینده یا نویسنده پیام می‌باید ممزوج شده باشد تا اثر آن در پیام او دیده بشود. مهم‌ترین هنر در انتقال پیام در این است که فرد مبلغ خودش عامل به پیام باشد که به فرموده‌ی امام صادق(ع): «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ»[2] مردم را به غیر زبان خود دعوت کنید. از نگاه ایشان، بین دعوت کننده با آنچه که نسبت به آن دعوت می‌نماید ‌باید وحدت حاصل شود یعنی مبلغ، خود عامل آن پیام باشد و پیام از جان او ساطع بشود که در غیر این صورت پیام او اثر نخواهد داشت. انبیا(ص)، ائمه معصومین(ع) و بسیاری از بزرگان و صالحین، وجودشان بزرگترین پیام و رسانه هستند. در این نگاه، فرستنده‌ی پیام در پی «دیده شدن» نیست.
  • مرگ مؤلف و شکاف بین گوینده و پیام، برآمده از عصر مدرن. در دروه مدرن و به ویژه در عصر پست مدرن، مهم نیست که عالم نسبت به آنچه که می‌داند و آن را به دیگران انتقال می‌دهد عامل باشد؛ مابین پیام و گوینده‌ی آن یک افتراق و شکاف وجود دارد که به «مرگ مؤلف» شناخته می‌شود. در این انحراف بزرگی که در پست مدرن پدید آمده است، گرفتن عصاره‌ی پیام و مرگ گوینده و مؤلف آن حائز اهمیت است و در آن اصرار بر «دیده‌شدن» است.
  • امتزاج بین پیام و گیرنده‌ی آن در عصر ترانس مدرنیستم که یک انقلاب در رسانه محسوب می‌شود.

در صورت تلفیق بخش اول و سوم، آن چه از«دل» برآید لاجرم بر «دل» نشیند. حکمت بلاغت و حکمت دعوت در امتزاج بین دلِ گوینده و دلِ گیرنده است. یعنی گوینده‌ی پیام، خود عامل به پیام باشد و گیرنده‌ی پیام نیز به آن باور پیدا کرده و آن را عمل نماید.

برای مطالعه بیشتر، جلسه 323 کلبه کرامت را ملاحظه نمایید.

 

کانال استاد حسن عباسی

@Dr_abbasi

پی‌نوشت:

[1] – سوره نحل – آیه 125

[2] – بحار الأنوار- علامه مجلسی – ج ‏۶۷ – ص ۳۰۹.

درباره حسین