اصل نبوت و اصل امامت، اصول حکمت عهد شیعه است. اعتقاد به وحدانیت خداوند، موحدین را برآن میدارد تا برای تحقق «کَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا» با خدای خود عهد ببندند. همهی انبیا(ص)، ائمه(ع) و زعما بر سر یک عهد و سبیل و صراط هستند و آن عهد، تحقق ولایت الله و صراط مستقیم است. به طور کلی روند عهد در تاریخ شیعه بر دو کرسی نبوت و امامت است. روند عهد در نگاه شیعه، دارای دو گام است:
- از آدم(ص) تا خاتم(ص)
- از علی(ع) در غدیر تا آخرالزمان
با ختم نبوت ارتباط بین زمین و آسمان از حیث پیام قطع میشود. زیرا که در این مرحله، بشر به میزان بلوغ لازم دست یافته و زمان آن رسیده است تا معمارانی داشته باشد که بتوانند طرح استراتژیک نهایی یعنی قرآن را پیاده کنند و به این ترتیب، فرآیند امامت از اینجا آغاز میشود. اما شیطان همان گونه که عمدهی انبیا را ناکام گذاشت، این بار نیز از اطرافیان پیامبر استفاده کرده و کودتایی را صورت داد تا غدیر محقق نشود. در غدیر، دین کامل شد؛ اما دین کامل شده، محقق نشد.
ولایت الله یا ولایت طاغوت، در لایه دوم وجود انسان (یعنی شغاف) جای میگیرد و او را به نور یا به ظلمات میبرد. شغاف، محل حب و بغض است. به هرکسی یا چیزی که حب ورزیم، ولایت او را بر خود برتافتهایم و بر هر کسی یا چیزی بغض بورزیم، نسبت به آن اعلام برائت کردهایم.
حجت، هادی یا ولی، انسان مسلمان را به مقام تقوا رسانده و او را تحویل قرآن که منبع هدایت است، میدهد تا به مرتبه بالاتر ببرد. زیرا که قرآن، هدایتی برای اهل تقوا است. «فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» سپس امام معصوم(ع) بار دیگر انسان مؤمن را تا مقام تقوا میبرد و این چرخه مجدداً تکرار میشود. زندگی انسان مؤمن، 14 فصل دارد؛ روزی علوی و حسنیست و روزی دیگر حسینی و موسوی و رضوی و… این سازوکار بر مدار عهد است. به همین علت، مسلمانی که امام ندارد، ذلیل میشود چراکه اسلام او همچون قرآنی فاقد قلب است.
زمانی که ولایت الله محقق بشود، از ظلمات به سمت نور میرویم. ولایت فقیه نیز، در استمرار ولایت الله، ولایت رسول الله و ولایت اولی الامر تعریف میشود و منهای ولایت الله هویتی ندارد. انقلاب اسلامی، استمرار سه حرکت عظیم انبیا(ص) از آدم تا خاتم(ص)، حرکت ائمه(ع) از غدیر تا عصر غیبت و جریان وُلات شیعه تا عصر ظهور (61 زعیم شیعه که ما امروز در زعامت نفر شصت و یکم هستیم) است.
روند عهد در سنت حسنه دینی
در این سیر، خط زرد رنگ میانی، عهد و تحقق نور است؛ که همهی انبیا(ص) و ائمه و زعما برای تحقق آن حرکت کردند. هر یک از حلقهها، به میزان سالهای امامت ائمه(ع) است. حرکت امام عصر(عج) حرکتی انبساطیست که هر لحظه در حال وسیعتر شدن است. حلقه پررنگ داخلی، دامنهی عمل 11 امام(ع) است و دایرهی بزرگ، بیانگر دامنهی عمل امام عصر(عج) است. از جایی که به امام نخست جنگهای پیاپی تحمیل میکنند و اجازه نمیدهند تا بتواند جامعه آرمانی نمونه را محقق نماید تا آن جا که امام نهم، دهم و یازدهم در خانههای سازمانی پادگانهای عباسیان تحتالحفظ بودند، امروز به شرایطی دست یافتهایم که 30 میلیون نفر هر ساله به زیارت اربعین میروند. همچنین، جریان امروز علمای دینی، این حضرت روحاللههای تکثیر شده که در صحنهی امروز مردانه میایستند، حاصل میراث هزار سالهی زعمای شیعه است. حضرت حجت(عج) به مثابه نخ تسبیح، ۶۱ زعیم خود را از جایی که امکان حیات مادی امام شیعه نبود (آغاز غیبت) تا به امروز، طی هزار سال گذشته بهگونهای بهپیش بُردند که در زمان زعیم شصتم یعنی امام راحل(ره) وقت آن رسیده بود که نهضت علنی گردد؛ لذا انقلاب اسلامی سال ۵۷ رقم خورد. این روند تا عصر ظهور و پس از آن استمرار دارد. این جفای به نهضت انتظار است اگر تصور کنیم انقلاب اسلامی کار ما بوده و به همت ما 39 سال است که برپای مانده. انقلاب اسلامی در 15 خرداد سال 42 با امام(ره) علیه شاه شروع نشد؛ بلکه با علی(ع) در صدر اسلام و در عدم تحقق غدیر آغاز شد.
برای مطالعه بیشتر به رویکرد تاریخمدار از رویکردهای کلبه کرامت مراجعه نمایید.