استاد حسن عباسی ضمن اشاره به مشکل اصلی جهان اسلام با خبرنگار سپاس به گفت و گو نشست و با بررسی دقیق این موضوع اظهار داشت: مشکل اصلی که ما امروزه با آن روبرو هستیم مسئله اسلام ستیزی گستردهای است که رسانههای غربی در حال سازماندهی آن هستند و در کشورهای مختلف مردم مسلمان در قالب راهپیمایی و تجمعات با آنها مخالفت می کنند.
در هر کشوری که مسلمانان زندگی می کنند دغدغه آنان این موضوع می شود که دولت آن کشور رویه اسلام ستیزی را پیش می گیرد. هم اکنون اسلام ستیزی گسترده ای در آمریکا و اروپا نظاره گر هستیم و چهره اسلام واقعی را تخریب می کنند. این تخریب از دو وجه انجام می شود که یک وجه آن از طریق نظام رسانه ای و وجه دیگر آن از طریق گروهای تکفیری مثل داعش صورت می گیرد که چهره منفی از اسلام را نشان می دهد یا جریان عمامه های انگلیسی که توسط انگلیسی ها پشتیبانی می شوند و به تخریب واقعیت شیعه می پردازند.
خوب این تخریب ها قطعا ادامه خواهد داشت و غربی ها به صورت دنبالدار به چهره واقعی اسلام ضربه می زنند.
در این جا باید جوانان را که فطرت پاکی را دارند به اسلام واقعی دعوت کرد که لازم است خودشان مستقیما به سراغ اسلام بیایند، آشنا شوند و جستجوگری را از اینجا شروع کنند نه اینکه اسلام را در رسانه های غربی دنبال کنند که دائما یک چهره خشن از اسلام نشان می دهند، بدیهی است که این رسانه ها در همراهی با گروه های تخریبی اسلام این ذهنیت را ایجاد می کنند که اسلام یک وجه خشونت طلبی دارد و پاسخگوی نیازهای بشر امروز نیست.
در حوزه اقتصاد، اسلام چه خطری برای غرب دارد که همه تلاش ها برای تخریب اسلام درحال انجام است؟
اسلام الگوی حیات آینده بشر است و لیبرالیسم -شاخصه تفکرات مدرن- تنها ایدئولوژیای که به نظر می رسید که جهان را اداره کند امروز دچار مشکل اساسی شده است. اساس اصلی لیبرالیسم هم مسئله اقتصاد هست و اقتصاد لیبرالی در آمریکای شمالی و اروپا دچار شکست کلیدی شده است و تنها راهی که به نظر می رسد در آینده به جای لیبرالیسم و بخصوص لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی نیاز بشر را تامین کند اسلام هست. پس لیبرالیست ها تمام سعی و تلاش خود را می کنند که نگذارند نگاه اسلام اثر پیدا کند و گسترده شود و در کنار آن سعی می کنند یک چهره وحشتناک از اسلام پیاده کنند.
بیشتر توضیح دهید، نیت و هدف این افراد از دنبال کردن این رویه چیست؟
آن ها با دو نیت این کار را انجام می دهند؛ اولا ملت های غیرمسلمان را از اسلام بترسانند و در بخش اول می بینیم که گروه داعش دارد یک چهره منفی از اسلام به نمایش می گذارد و سر بریدن از اقلیت های مختلف کشورها را در جلوی دوربین به نمایش می گذارد و با چند دوربین تمام حرفه ای این کار را انجام می دهند. با این کار یک القایی را انجام می دهند که آن ملت را در برابر اسلام بدبین کنند و این پیامی برای مردم دیگر جهان است که سراغ الگوهای اسلامی نیایند.
حالا در وجه دیگر به سراغ مردم درون جهان اسلام می رویم؛ در درون جهان اسلام اگر به سراغ جنگ های 400 سال پیش در اروپا که بین کاتولیک ها و پروتستان ها که به شکل گسترده ای انجام شد برویم می بینیم که آن جنگ ها در واقع مردم را از دین مسیحت دور کرد و در نسل های بعدی به خاطر این جنگ سی ساله برای همیشه دین را کنار گذاشتند.
این شیوه را دارند دوباره در جهان اسلام پیاده می کنند که بعد از این جنگ ها و ترورها نسل های بعدی از دین خسته شوند و چنان نفرت پیدا کنند که با دست خودشان دین را برانند و این دو نیت اصلی آنها سبب می شود که ما نگران آینده چهره اصلی اسلام و این دین رحمت باشیم.
درمورد نامه رهبری برای جوانان اروپایی و آمریکای شمالی صحبت کنیم، این نامه در جلوگیری از نشان دادن یک چهره تیره از اسلام چه نقشی خواهد داشت؟
رهبری در این نامه که به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی فرستادند این نکته را نشان دادند که جوانان خودشان مستقیما بیایند اسلام واقعی را پیدا کنند و این دین الهی را دقیق بشمارند.
اسلام را خودشان پرسش و جستجو کنند و بدانند که هجمه اخبار و اطلاعات رسانه های غربی خود یک توطئه و تهدید است. عمل داعش، النصره و القاعده و این دست گروه ها را به حساب اهل سنت نگذارند.
رهبر انقلاب در نامه خود از استفاده جوانان از ابزار ارتباط جمعی صحبت به میان آوردند. مهم ترین مسئله روز در فضای سایبر را چه می دانید؟
مهم ترین مسئله این است که مراقب باشیم در فضای سایبری کسانی دیگر به جوانان غربی خوراک مسمومی به عنوان اسلام ندهند.
در گذشته موج اسلامی که شکل گرفت و ما انقلاب هایی که مردم کشورهای منطقه یکی پس از دیگری راه انداختند به یاد داریم.
چنان موج علاقه، دعوت به اسلام و کنجکاوی نسبت به اسلام ایجاد شد که این سوال را در ذهن جوانان آورد که اسلام چه بود که توانست این انقلاب ها را رقم زند.
مسئله بعدی این است که زمانی که حزب الله توانست به نتایج مثبتی برسد و مردم جهان به این گروه علاقه پیدا کردند و پس از کسب موفقیت های پی در پی حزاب الله، در این بین خلاهایی بوجود آمد که این خلا را تفکر مسموم وهابیت پر کرد.
برای مثال رفتند قرآن عثمان طاها را چاپ کردند و هزینه هایی بسیار دادند که اسلام را افراطی معرفی کنند، در آن برهه خیلی از جوانان اروپایی به سمت آن اسلام وهابی رفتند.
بیشتر توضیح دهید، گروهک های تروریستی و دشمنان اسلام از این کارها چه سودی می بردند؟
القاعده و طالبان از پانزده سال پیش از این موقعیت که جوانان به سمت اسلام وهابی رفتند استفاده کردند و برای خودشان نیرو جذب نمودند و گفته می شود که در سال های اخیر همین جوانان در داعش و القاعده عضو می شوند. ما تردید نداریم بیش تر این نیروها غالبا مسلمان نیستند و اغلب گانگسترهایی هستند که در کشورهایشان در زندان به مدت طولانی حبس بودند و یا اعدامی بودند و برای اینکه از این وضعیت نجات پیدا کنند، آنها را آزاد کرده اند تا به مدت شش ماه تا یکسال بیایند و در این گروه های تروریستی بجنگند. ما باید سعی کنیم آن خلایی آگاهی و رسانه ای را که پس از انقلاب اسلامی ایران و مقاومت اسلامی لبنان در جهان نسبت به اسلام شکل گرفت را پر کنیم. علاوه بر این وقتی که دعوت عام به اسلام صورت گرفت و کنجکاوی مردم در سراسر جهان نسبت به اسلام به وجود آمد کسانی دیگر آمدند و خلاهای خبری و آگاهی را پر کردند که ما باید انشاالله این فضا را پر بکنیم.
جوانان برای معرفی بهتر اسلام در فضای سایبری چه اقداماتی باید انجام دهند؟
در فضای سایبری هم دانشمندان اسلام و هم کسانی که مورخ هستند و اسلام شناسان باید اسلام را به صورت امروزی و به شیوه ساده در زبان های مختلف معرفی و منعکس کنند. نقش جوانان در این موضوع بسیار پررنگ است که در این حوزه کارهایی انجام شده است و طی چند سال آینده به طوفانی عظیم تبدیل می شود و اثر خودش را خواهد داشت.
در خصوصی افرادی که می توانند به شناخت چهره اسلام کمک کنند دانشمندانی هستند که باید این مطالب را جمع آوری کنند و یکی دیگر آن هنرمندانی هستند که این مطالب جمع شده علمی در اسلام را تبدیل به فرآورده رسانه ای کنند که شامل مستند، کلیپ، فیلم و … می شود. دست آخر وقتی جوانان آمدند در فضای سایبر و این مطالب را گرفتند، باید یارگیری کنند و افراد دیگر را قانع کنند. راهکار دیگر همین تورهای گردشگری است و یکی از آنها اردوی راهیان نور می باشد که جوانان غربی را در حوزه ای متفاوت درگیر بکنیم و آنان با دیدن و شنیدن مطالب و مستندات مربوط در این حوزه، بیشتر با آن آشنا می شوند.
بیشتر در خصوص معرفی اسلام امروزی توضیح دهید. اسلام مگر امروز و دیروز دارد؟!
اشتباه نشود، منظورم از اسلام امروزی، معرفی اسلام با زبان امروزی و استفاده از ابزار و شیوه های نو است، زبانی که امروز برای معرفی اسلام پسندیده می شود آن زبان پیچیده و فلسفی نیست چون ما فکر می کنیم برای تعریف اسلام باید به سراغ آن اسلامی که در حوزه علمیه تدریس می شود برویم، که این طور نیست و نمی توان ساعت ها و هفته ها به پای سخنرانی بشینیم. این شیوه جواب نمی دهد و عصر گفت وگو به عصر تصویر تبدیل شده است.
قبلا گفته می شد افراد می شنوند ولی الان به جای شنیدن می بینند و ما باید در قالب تصویری به تولید بپردازیم به ویژه در حوزه تاثیرگذار سینما، انیمیشن،بازی های کامپیوتری و فیلم های مستند و سپس لایه های بعدی انجام بشود که اگر به نتیجه برسد تاثیرگذار خواهد بود.
البته باید توجه داشت در این زبان امروزی فقط نیاز به ابزارهای امروزی مورد توجه نیست بلکه مخاطب امروزی هم مورد توجه است. مخاطب امروزی نوع دریافت پیامش طولانی نیست و بلکه پیام را در حد کم و تاثیرگذار می گیرد و باید با شناخت مخاطب امروزی اسلام را معرفی کنیم.
به عنوان سوال پایانی، اگر بخواهیم به طور کوتاه استعمارستیزی مردم را مورد بحث قرار دهیم، به نظر شما شهید نادر مهدوی تا چه حد می تواند به عنوان یک چهره ضد استعمار معرفی شود؟
شهید نادر مهدوی نمونه ای ارزشمند در محیط کلی انقلاب اسلامی تعریف می شود، انقلاب اسلامی یک ساختار ضداستعمار بود که در سه لایه استعمار را به چالش کشید؛ استعمار کهن، استعمار نو و استعمار فرانو که امام خامنهای به خصوص بر روی استعمار نو و فرانو خیلی تاکید دارند. در مواجهه با این نوع استعمار در سه لایه اش انقلاب اسلامی یک استعمارشکنی در سه حوزه را به نتیجه رساند و یک الگو به جهان داد.
یک وجه مقابله انقلاب اسلامی مقابله با مظاهر استعماری است که باعث می شود وقتی استعمارگر رانده شود به دلیل دارا بودن وجه استکباری، سعی می کند با شکستن اراده شما دوباره بر جامعه حاکم شود. اینجا ایستادن در برابر استعمار، ایستادن در برابر استکبار هست. استعمار در مظاهر فیزیکی زیاد چهره خود را نمایان می کند و در دریا و هوافضا خود را به نمایش می گذارد، البته همانطور که می دانید استعمار اساسا دریاپایه بوده است و سرزمین های هند و آمریکا که توسط انگلیسی ها نام گذاری شدند بر اساس همین استعمار دریاپایه بود.
در این نوع استعمار از راه دریا می آمدند وارد حریم ایران می شدند و ما نمی توانستیم که در دریا با آنها بجنگیم و مانند جنگ زمینی با آنان مقابله می کردیم؛ مانند حصر رییس علی دلواری و مبارزات امام قلی در هرمزگان، ولی شهید مهدوی و هم رزمانش در دریا جواب استعمارگران را دادند و آنها را در دریا به چالش کشیدند و در هیج جای جهان این را ما نمی بینیم که در دریا برابر استکبار به صورت چریکی ایستادگی شود.
هیچ کسی نتوانست با آمریکایی ها در دریا بجنگد و برای اولین بار ما می بینیم که در دریا یک درگیری گسترده در دریا انجام می گیرد و به شکست آنان می انجامد. البته یک درگیری جزئی در ویتنام صورت گرفت که خیلی درگیری سطحی بود و قابل توجه به حساب نمی آید.
به همین دلیل است که نماد و اسطوره این حوزه که با زدن کشتی بریجتون توسط نادرمهدوی برای اولین بار بوجود آمد، توانست شاخ شیطان را بشکند و یک سرفصل جدیدی در مبارزه با استکبار و استعمار عریان و علنی صورت بگیرد که آن سرفصل الهام بخش بسیاری در جهان شد.
گفتنی است همچنان آن سازوکار و ساختار در دست ایرانیان هست و هنوز در جهان کسی نتوانسته آن انقلاب دریایی را تکرار کند و باید توجه داشت چنین شکستی پس از سال ها هنوز برای استکبار تازگی دارد و تکرار نشده است.
منبع: سپاس