Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wpsh domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/drabbasi/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121

Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/drabbasi/public_html/wp-includes/functions.php:6121) in /home/drabbasi/public_html/wp-content/plugins/wp-super-cache/wp-cache-phase2.php on line 1590
هفت ستون ایمان | استاد حسن عباسی - Part 2

Tag Archives: هفت ستون ایمان

حسنک کجايی؟ / جلسه 11 اتاق کودک کلبه ی کرامت

حسنک کجايی؟ / جلسه 11 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان عصر گذشته، اما هنوز آفتاب غروب نکرده. حیوانات، در آغل، همه گرسنه و تشنه اند. این سو و آن سو می‌ روند؛ انگار منتظر کسی هستند. مرغ و جوجه‌هایش راه می‌روند و به هر چه که به نظر می‌‌رسد غذا باشد، نوک می‌‌زنند، اما نیست. خروس …

Read More »

من هم غيرقابل پيش‌بينی می‌شوم / جلسه 10 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من هم غيرقابل پيش‌بينی می‌شوم / جلسه 10 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان خرچنگ کوچولو، که تازه از مادر خود جدا شده بود و به تنهایی زندگی می‌کرد، با مسایل جدیدی روبرو می‌شد. غیر از این‌که چطور باید غذا تهیه می‌کرد، باید می‌آموخت که به چه کسانی اعتماد کند و از چه کسانی فاصله بگیرد و از آن‌ها دور …

Read More »

من هم پرواز می‌کنم! / جلسه 9 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من هم پرواز می‌کنم! / جلسه 9 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان جیکو، نوزاد گنجشکی که چند روز قبل به دنیا آمده است. مادرش، گنجشک زیبایی است که در روی شاخه‌ی درخت بزرگی، لانه‌ی خود را ساخته و اکنون جیکو در آن لانه نشسته است و مدام جیک‌جیک می‌کند. او گرسنه است و هر قدر مادرش برای او …

Read More »

من غافل نمی‌شوم! / جلسه 8 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من غافل نمی‌شوم! / جلسه 8 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان قوری، قورباغه‌ی شاد و شنگول، بر روی برگ‌های پهن گیاهان آبی، در برکه‌ی آرام و زیبایی نشسته بود و حمام آفتاب می‌گرفت. او که تازه از یک شنای طولانی در برکه، از آب خارج شده بود، اکنون بر روی برگ پهن، استراحت می‌کرد. مگس‌ها وز وز …

Read More »

من اصرار نمی‌کنم! / جلسه 7 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من اصرار نمی‌کنم! / جلسه 7 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان خرمگس جوان، بی‌هدف و بدون برنامه در آسمان پرسه می‌زد و به هر سو می‌پرید. از روی زباله‌ها عبور کرد و به باغچه رسید. روی شاخه‌ی گلی نشست. بی‌حوصله بود. زنبوری روی گل نشسته بود و از شهد آن می‌مکید. خرمگس با بی‌اعتنایی به زنبور، از …

Read More »

من عمل می‌کنم! / جلسه 5 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من عمل می‌کنم! / جلسه 5 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان زنبور کوچک، بی‌حوصله و کسل، از کندو بیرون پرید و روی شاخه‌ی درخت، در کنار زنبورهای کوچکی نشست که سخنان معلم را می‌شنیدند. معلم، زنبور پیری بود که به زنبورهای کوچک، روش مکیدن شیره و شهد گل‌ها را درس می‌داد.

Read More »