استاد حسن عباسی دیروز ـ 10 اسفند 94 ـ در یادواره مجاهد فرهنگی بدون مرز انقلاب اسلامی؛ شهید سید محمد علی رحیمی، سخنان خود را با تبیین مسیر زندگی شهید رحیمی آغاز کرد و گفت: در دوره ای از شهید رحیمی یاد میکنیم که بعضی ها انقلاب اسلامی را تمام شده قلمداد می کنند. این دسته که در واقع جزء اطرافیان امام بودند یک انحرافی را ایجاد نموده اند که امروز به عنوان تهدید انقلاب اسلامی شناخته میشود.
این تئوریسین جبهه فکری انقلاب اسلامی در این رابطه ادامه داد: بعضی از افرادی که از اطرافیان امام راحل بوده و در مسئولیتهای کلان کشوری هم حضور داشتند بیان داشتند که می خواهیم انقلاب اسلامی باشیم یا جمهوری اسلامی؟ اگر انقلاب اسلامی باشیم باید انقلابمان را صادر کنیم و باید دست به تولید قدرت بزنیم که این برای ما هزینه دارد اما اگر جمهوری اسلامی باشیم تولید ثروت میکنیم، بعد در ادامه میگویند که ما انقلاب کردیم که به جمهوری اسلامی برسیم، دیگر نباید به عقب رجعت کنیم.
عباسی بیان کرد: این انحرافی است که در اطرافیان امام شکل گرفته و موجب شده که رهبر انقلاب در واکنش به این مواضع در طول سال گذشته بیش از 5 بار بر ادامه و استمرار انقلاب تاکید کردند. جواب رهبر انقلاب در پاسخ به این دست انحرافات در دیدار امسالش با فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمود که انقلاب هنوز به اهداف خودش نرسیده و هنوز به نتیجه نرسیده است.
جمهوری اسلامی کف خواستههای انقلاب اسلامی بود
عباسی در نقد مبحث مذکور بیان کرد: کف خواستههای انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی بود و سقف خواسته ها، ظهور است و تا آن موقع انقلاب اسلامی استمرار دارد. چطور انقلاب اسلامی تمام شده که هنوز شیخ زکزاکی حرکت را در نیجریه به جلو می برد و یا اسلام به سرعت در حال گسترش در اروپا و آمریکاست؟!
عباسی پیام اینگونه نشستها را چنین عنوان کرد: خون شهیدان و مفهوم ثار الله این را به ما نشان می دهد که ما آرمان تحقق تمدن نوین اسلامی و تحقق جامعه آرمانی را نباید از بشریت بگیریم.
عباسی با ذکر این نکته که ویژگی شهید رحیمی، ایجاد وحدت بود، گفت: عنصر وحدت، امروز بیش از پیش مورد نیاز ماست زیرا که خطری امروز اساس اسلام را تهدید می کند. دشمن در یک سال و نیم گذشته از مفهومی به نام جنگ مذهبی جدید 30 ساله یاد کرده است.
آمریکا اعلام کرد که جنگ مذهبی 30 ساله آغاز شدهاست
رییس مرکز بررسیهای دکترینال اظهار کرد: آمریکا رسما اعلام کرده است که یک جنگ مذهبی 30 ساله در جهان اسلام بین شیعه و سنی شروع شده است. غایت این جنگ در انتها، نابودی اسلام و حذف آن از صحنه اجتماعی و سیاسی است. این نکته را طی یک سال و نیم گذشته از رئیس شورای روابط خارجی آمریکا تا هنری کیسینجر و جان کری و برژینسکی اشاره کرده اند.
وی خاطرنشان کرد: ریشه تاریخی این جنگ به جنگ های 30 ساله مذهبی میان کاتولیک ها و پرتستان ها باز میگردد، زمانیکه در شب عید سن بارتلمی 8000 نفر از اعضای مذهب پروتستان را میکشند و باعث ایجاد نفرت میان کاتولیک ها و پروتستان ها شده و جنگ های 30 ساله ای را میان آنها ایجاد میکنند که در انتها به حذف دین از مناسبات سیاسی و اجتماعی و در نهایت رنسانس در غرب می انجامد.
عباسی افزود: شهدای مدافع حرم، شهدای جنگ مذهبی 30 ساله جدید هستند. این شهدا و امثال شهید رحیمی افرادی بوده و هستند که به بصیرت رسیده و دشمن و نقشه شوم او را شناخته و با شهادتشان در صدد خنثی کردن آن توطئه برآمدند.
انقلاب جهانی یا جنگ جهانی
این تحلیلگر سیاسی گفت: امروز با وضعیت فروپاشی اقتصاد جهانی و افول لیبرالیسم، تنها دو سناریو در مقابل جهانیان است: یا انقلاب جهانی و یا جنگ جهانی.
عباسی علمداران جریان انقلاب جهانی را مجاهدین فرهنگی انقلاب اسلامی و شهدای عرصه فرهنگی دانست و در مقابل آن سناریو جنگ جهانی را دارای 2 جریان بیان کرد. اول جریان داخلی که معتقد به این هست که اقتصاد جهان خوب است و فقط ما بدبختیم زیرا که انقلاب کردیم و دوم جریان خارجی که جریان داخلی را جاده صاف کن اهداف خود دانسته و خودش هم برای تضعیف چهره اسلام در برابر لیبرالیسم اقدام به ایجاد جنگ مذهبی جدید 30 ساله نموده است.
عباسی با طرح این پرسش که آیا شهید با عملش که ایجاد وحدت میان شیعه و سنی است، بین اعتقاد و علقه مذهبیش با رفتارش تعارض ایجاد نمیشود؟ پاسخ داد: راه حل این مسئله، معرفت توحیدی است که زبانش همان زبان فطرت است. وحدت از معرفت توحیدی ایجاد می شود و باید ائمه خود را از منظر توحید به برادران اهل سنت مان معرفی نماییم. او مسلمین را به بازگشت به فهم دقیق معرفت توحیدی فراخواند و آن را حلقه مفقوده فرهنگی کار امروز دانست.
عباسی در پایان گفت: دانشگاه بزرگترین ضربه را به جامعه معرفتی و اعتقادی ما میزند زیرا که مطلق علوم انسانی اش غیر توحیدی است.
منبع: خبرگزاری تسنیم
بقیه سخنرانی تایپ شده که نیاز به ویرایش دارد برای استفاده و نشر
ما مبنایمان در وحدت توحید است حالا این توحید در نگاه مکاتب ثنویت شرقی از شیتوئیزم ژاپن گرفته تا کنفسیوس و لاتوسئیز در جایی به نام هند و چین و کره ما اصالت را می دهیم به یک آنها اصالت را می دهند به دو غربی ها چه مدرنیست هاشان و چه مسیحیت هاشان اصالت را می دهند به سه یعنی اصالت یا با یک است یا با دو است یا با سه است. هر کس موحد است ثنویتی یا تثلیثی نیست این اصل اساس نگاه توحیدی ماست.خوب ما که در قرآن مان توحید گرا هستیم مهمترین مشکل فرهنگی ما این است که کسی تلقی درستی از توحید ندارد. یعنی بزرگتری ضربه ای که دانشگاه می زند به جامعه علمی و معرفتی اعتقادی و دینی ما این است که مطلق علوم انسانی اش غیر توحیدی است. این جمله رهبری است دیگه مبنای علومانسانی غرب غیر الهی مادی و غیر توحیدی است. ما دعوای بین شیعه و سنی نداریم مسئله ما توحید است.شیعه واقعی و سنی واقعی بر یک اصل توحید ایستاده بررسی کارشناسی ما نشان می دهد که در جوامع اهل سنت تلقی دقیقی از توحید وجود ندارد در جوامع شیعی اوضاع بدتر است.بیش از هزار سال بر حوز هعلمی ما چی حکومت می کرد ه منطق ارسطویی.منطق ارسطویی منطق حد وسط است دیگه این منطق حد وسط ارسطویی یا امتنای تناقض نسبت خاصی با منطق توحیدی نداردیعنی بسیاری از متون دینی که در جامعه ما نوشته شده در تعارض ذاتی با اصل توحید است.قرآن چه می گویدقرآن سنویتی که چینیها می گویند را قبول دارد شب و روز،زن و مرد،تر و خشک ،سرد و گرم صد مورد از این ها را قرآن فهرست می کند لیل و نهار ،مذکر و مونث،اما قرآن اشاره اش به صد مورد اصلی است قرآن انگاره توحید را بیان می کند.میفرماید حق و با طل،کفر و ایمان ،نور و ظلمات،هدایت و ظلالت،شک و یقین یک دوتایی هایی رو قرآن دست می گذارد که یکیش اصالت دارد یکیش جعل ما انسان هاست. شاهکار قرآن ما ، در تفکیک خلق و جعل می باشد ما در عالم خلقت قبول داریم که همه چیز توتایی است همه چیز ذوج است خود قرآن فرموده که ما همه چیز را از ذوج آفریدیم.تمام پدیده های عالم دوتایی است این را یونانی ها و چینی ها فهمیده بودند.اساس منطقی را گذاشتند منطقی که همه چیز دوتایی است. اما قرآن میآید و میگوید یکفراتر از عالم خلق ما عالمی داریم به نام عالم جعل – که بیش از 200 با فرموده خلق و بیش از 300 بار فرموده جعل و 20 بار هم مشترک است. توحید در عالمجعل است نه در عالم خلق وقتی ما می رسیم به توحید در عالم جعل جعل می شود حق یا باطل باطل را می زنیم حق می ماند می شود توحید کفر و ایمان کفر را می زنیم می ماند ایمان، ایمان را اقامه میکینیم می شود توحید. نور و ظلمات ظلمات را میزنیم و نور را اقامه می کنیم می شود توحید. وقتی ما ستون منفیش را نگا میکنیم خدا کذب رقم نزده کذب کار ماست.صدق کار خداست در صدق و کذب. تو حق و باطل خدا هر آنچه رقم زده حق است. باطل کار ماست.توی نور ظلمات ظلمات کار ماست نور کار خداست هدایت و صلالت هدایت کار خداست ظلالت کار ماست.چون ما انسانیم دیگر به این خاطر که اختیار داریم این مسئله جبر و اختیار اینجا خودش را نشان می دهد. ما به اختیارمان ظلمات کذب و شک باطل و شر را رقم می زنیم . وحدت کجاست وحدت بین شیعه و سنی اینجاست که مامتحدیم به یک اعتقاد داریم این یک یعنی چی معرفت توحیدی :رهبر معظم انقلاب در مورد حضرت علی (ع) می فرماید: جایگاه ممتاز علی (ع)در مورد معرفت توحیدیش می باشد.شیعه علی (ع) شیعه ای است که معرفت توحیدی دارد یعنی چی؟ یعنی حق و باطل را تفکیک می کند باطل را میزند و حق را اقامه میکند کسی که در ذهنش اینگونه بود موحد است معرفت توحیدی این جاش توی جامعه ی ما از دانشگاه های ما تا حوزه های علمیه ما گم می باشد. ما مسلمان ها چه شیعه و چه سنی باید برگردیم به جایگاه معرفت توحیدی در قرآن.اونجا که بیاد بین این که ما به ائمه ارادت داریم درتشیع و برادران اهل تسنن در واقع اصل امامت را ندارند هیچ اختلافی نمیشود. چرا ؟ چون اگر در نظام معرفت توحیدی باشه حالا معلوم میشه چرا ما ائمه را قبول داریم موسی کلیم در این معرفت توحیدی جایگاهش جلایگاه حسن و قبح است کجا در آنجایی که در قرآن با کی همراهی میکند با خضر منطق موسی کلیم منطق توحیدی بود. چرا این کار را میکنی این کار را بکن؟ با حضرت خضر همراهی کرد جا ماند. دید بابا این یچه را کشت قایق را هم سوراخ کرد دیوار را هم به جای اینکه خراب کنیم درست کنیم خضر بهش گفته بود که موسی نمیتونی. گفت نه من قل میدهم سوال نکنم سه بار سوال کرد قایق را سوراخ کرد گفت چرا قایق را سوراخ میکنی؟ کار تو قبیح است چون حضرت نگاهش توحیدی بود دیگر حسن و قبح – حسن قبح اعمال ؟ اما حسن و قبح در نگاه توحیدی نگاه پایینی است میبینید حضرت موسی جا ماند از حضرت خضر نبی سه بار امتحان شد بعد حضرت خضر بهش توضیح داد که چرا من این کار ها را کردم بعد گفت کهبین من و تو فراق افتاد تو دیگه نمی توانی با من بیایی موسای کلیم نگاهش توحیدی بود اماحسن قبح : امام حسین ما نگاهش چگونه بود ؟ نگاهش عزت و ذلت با توحیدی است پس ما اینجا با اهل سنت اختلافی نداریم وحدت داریم منتحی ما کسی را داریم به نام امام حسن که مسئله اش انگاره ای است به نام عزت و ذلت یزید و ابن مرجانه و کی و کی من و بین شمشیر و ذلت مخیل کردند من و ذلت هیهات .
منطق موسوی که شد حسن و قبح و منطق امام حسین که می شود عزت و ذلت منطق امام صادق ما چیست ؟ عقل و جهل : ایشان می آیند 75 مورد از این ها را فهرست می کند جنود عقل و جهل را تقسیم میکند منطق امام صادق بین ما شیعیان جاری نیست منطق ارسطویی صادق است حد وسط ارسطویی من رد کنم این منطق ارسطویی را برای همیشه مشخص کنم که چیه : بین حق و باطل حد وسط وجود دارد بین صدق و کذب حد وسط وجود دارد بین نور و ظلمات حد وسط وجود دارد بین هدایت و ظلالت حد وسط وجود دارد بین خیر و شر حد وسط وجود دارد ببینید حد وسط اندیشه ی ارسطویی باطل است.
حق و باطل باطل را بزنید حق میماند صفر و یک است یکی را بزنی یکیش می ماند نمی توانید بگویید حق افراط است است وباطل تفریط است حد وسطی وجود دارد حد وسطش می شود چی مدل ارسطویی؟ یکی از حاضرین جمه در جواب اعتدال : پاسخ عباسی مگر همین تفسیر باشد والا چیز دیگه ای توش در نمیاد خود اینت اعتدال را وقتی رفتند پیش مقام معظم رهبری سال 1392 فرمودند تا شعارتان را از دستتان نگرفتند منحرفش نکردند تعریف اش کنید تفسیرش کنید. فرداش یکی از وزیرای کابینه مصاحبه کرد و گفت ما منظورمان از اعتدال حد وسط ارسطویی است فردای اون روز موضع این وزیر دو عالم بزرگ یکی در قم و یکی در تهران موضع گرفتند مرحومآیت اله مهدوی کنی در تهران علامه مصباح یزدی در قم هر دو در روز بعدش موضع گرفتند که از حد وسط ارسطویی اعتدال در نمی آید تئوریسین های دولت ما از اون لحظه به بعد مطلق سکوت کردند. دقت بفرمائید ابتدای سال 1392 وقتی ابتدای دولت با شعار اعتدال رفتند پیش مقام معظم رهبری رهبری گفتند این اعتدال را تعریفش کنید تا برایتان تعریف نکردند.حوظهی علمیه ما بیشتر از آن که امام شناس و حضرت امیر شناس باشد ارسطو شناس بود سایه ارسطو در حوزه علمیه ما بسیاری از انگاره های دینی ما را غیر توحیدی کرده است درد ما در مسئله وحدت توحید است ما و اهل سنت مشکل عدم فهم توحید داریم اگر توحید خوب مشخص شد برای ما دوستان عزیز امام حسین ما نگاهش توحیدی عزت و ذلت است اما صادق ما نگاهش توحیدی عقل و جهل است حضرت موسای کلیم نگاهش توحیدی حسن و قبح است پیامبر جلیل القدر اسلام نگاهش توحیدی است تمام اینها ما منطق این ها را گذاشتیم کنار و رفتیم سراغ ارسطو ما منطق ائمه را گذاشتیم کنار و رفتیم سراغ هگل و منطق فازی سه تا منطق امروز در کشور ما حکومت می کند در حوزه های علمیه منطق ارسطو در دانشگاه منطق هگل و در علوم فنی ما منطق فازی ؟ این سه تا منطق اساس انسان های موحد شده خوب معلوم میشه که جامعه ما نمی تونه به توحید برسه همین جوری میگوییم که آقا اصل توحید یکتا پرستی؟
منطق امام صادق(ع) بین ما شیعیان جاری نیست بلکه منطق باطل حد وسط ارسطویی ست..
جوهر عمل توحیدی حلقه مفقوده ی کارهای ماست باید مثل شهید رحیمی که هم امام را قبول داشت و هم رفت با برادران اهل سنت ساز و کار وحدت را رقم بزند. آدمفرهنگیما مقسر نیست چون آدم علمی ما این را تولید نکرده است. مادامی که نظامدانشگاهی ما نتواند به علم توحیدی برسد از این دانشگاه نی شود مطلبی درآورد و بفرستی نیجریه چرا شیخ ذکزاکیبدون وجود سازمان تبلبغات وزارت ارشاد صدا و سیما بسیج حوزه هنری وزارت آموزش و پرورش وزارت علوم حوزه علمیه تونسته میلیون ها نفر را شیعه کند چون به زبان فطرت اسان ها رفته و دین را تبلیغ کرده است چرا شهید رحیمی این توفیق را داشته چو ن به زبان فطرت یعنی زبان توحید عمل میکرده : و چرا ما موفقم نیستیم در نظام دانشگاهی در وزارت علو چون علوممون تثلیثی است.به قول رهبری غیر توحیدی است چرا صدا و سیمای ما سازمان تبلیغات ما حوزه علمیه ما موفق نیست چون حوزه علمیه ما منطق ارسطوئیه حجابی روی انگاره توحیدی ما کشیده شده است.شهدای ما نگاهشان فطری است به زبان فطرت این ساز و کار را رقم میزنند. از این رو این توفیقی که نصیب شد خدمت شما دوستان و عزیزان باشم و این جلسه ی عظیمرو در ثبت و ضبط یاد و خاطره شهدای بزرگی مثل شهید رحیمی و شهدای مدافعان حرم و گرامی داشت مبارزان اسلام انقلابی در نیجریه و سودان و افغانستان و در عراق و جاهای دیگه گرامی داشت اینها را داشته باشیم این نکته را به خودم و بخصوص دوستان حاضر در جلسه مطح میکنم که عنایت داشته باشند ما برای اینکه بتوانیماین جنگ مذهبی 30 ساله خطرناک را خنثی کنیم باید حرکت انقلابی برای وحدت مد نظر داشته باشیم وحدت را از کجا می توانیم شروع کنیم از نگاه توحیدی منتحی علی (ع) را نیز از منظر توحید به برادران اهل سنت معرفی کنیم امام حسن و امام حسین و حضرت حجت را نیز از منظر توحید به بزرگانمان به جامعه اهل سنت معرفی کنیم همان حرکتی که به زبان فطرت از شهید رحیمی تا شیخ زکذاکی رقم زدند. چرا بچه خراب در میان؟ یک نقطه : زن هایشان زمینه انحطاط فرزندانشان شدند. و از این رو امروز که سبک زندگی مد نظر است دوستان اهل قلم و هنرمندان که در متون مکتوب و غیره هستند به این سه تا نقطه توجه داشته باشند 1- نطفه پاک 2-شیر پاک 3- لقمه پاک و آنگاه اثر آن خون شهید و ضمنأ اثر تربیتی که این مادران اعمال کردند تا فرزندانشان کم از پدرانشان نداشته باشند.غالبأ نقش این مادران مغفول واقع می شود. امید ما به خدغا این است که همانطوری که ما به مادرمان حضرت زهرا تأثی میکنیم در این قضایا خدا به توفیق بده که زنان و دختران جامعه مان قدر همسران شدها و مادران شهدا و خواهران شهدا را بیش از بیش بدانند انشاء الله والسلام.
اینگونه نیست که مردم ما همیشه بتوانند ادعا کنند که ما همیشه انقلابی به نام اسلام را جلو ببریم.. ممکن است مردمی در نیجریه یا در آمریکایی لاتین یا … بتوانند زمینه ظهور را فراهم کنند.. خدا مسیر ظهور را معطل دولتمردان یا عناصر فکری فرهنگی جمهوری اسلامی نمی کند..
و این نکته معرفتی اصل استراتژی و حرکت ماست درآینده و نگاه به آینده
منبع: خبرگزاری تسنیم
امروز در حیات انقلاب اسلامی، برخی تلاش میکنند که بگویند انقلاب تمام شده است. امروز شهدای مدافع حرم نیز نشان میدهند که هنوز انقلاب استمرار دارد.
آنچه که در جامعه باید روشن و شفاف شود این است که همانگونه که خون اباعبدالله همچنان گرم است، مسئله خون شهدا هم یک خونخواهیای دارد که این را نتیجه میدهد که ما آرمان جامعه آرمانی و مهدوی را نباید از جامعه بگیریم.
شهید رحیمی شهید وحدت بودند.
جهان در آستانه یک انقلاب جهانی است غرب به انتهای راه رسیده جهان با 2 سناریو رو به رو است؛ یا انقلاب جهانی یا جنگ جهانی.
ممکن است مردم در نیجریه زمینه ظهور را رقم بزنند. هدف جنگ مذهبی ۳۰ ساله، نابودی اسلام است. شهدای مدافع حرم از قضیه نابودی اسلام جلوگیری میکنند. ویژگی این شهدا دشمن شناسی است.
آنچه که بیشترین طنین را در کلام امام و رهبری داشته، بحث دشمن شناسی است.
۹۷% مرزهای دنیا را انگلیسیها کشیدهاند. بین قومیتها جنگ است، چون انگلیسیها این کار را کردهاند. در جهان اسلام هم تفرقه مذهبی ایجاد کردند؛ ۳ مذهب جعلی درست کردند: در ایران بهاییت، در عربستان وهابیت، در هند قادیانیت.
این سه مذهب را (بهاییت، وهابیت و قادیانیت) به جان اسلام انداختهاند. ما باید بدانیم که بین شیعه و سنی اختلاف نیست. امثال شهید رحیمی متوجه این قضیه شده بودند.
مبنای ما در وحدت، توحید است. شیعه واقعی و سنی واقعی بر یک اصل قرار دارد و آن هم توحید است. نور کار خداست، تاریکی کار ماست. ما به اختیار خودمان شر و ظلمات را رقم میزنیم. درد ما در مسئله وحدت، توحید است. ما و اهل سنت مشکل فهم توحید داریم.
نگاه شهید رحیمی را مبنای کار خود قرار بدهیم.
شهید رحیمی به زبان فطرت یعنی به زبان توحید عمل میکرده است. پس خوب است که ما هم نگاه شهید رحیمی را مبنای کار خود قرار بدهیم.