در سیاست داخلی دو جناح اصلی در کشور داریم که اختلاف نظرهایی در سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ و… باهم دارند اما تنوع اقتصادی در جامعه ما هنوز برای مردم روشن نشده است. هر دو جناح موسوم سیاسی در کشور ما از حیث اقتصادی «لیبرال» هستند و میان آن دو اتفاق نظر در حوزهی اقتصاد وجود دارد. هنوز در جمهوری اسلامی مرحلهای که بشود مابین جناحها به «لحاظ اقتصادی» تفکیک قائل شد، وجود ندارد. سیاستمداران ما در ارائهی مدلهای جایگزین سخنی نگفته و لب نگشودند مگر آنکه لیبرالیستی بوده زیرا تحصیلاتشان اینگونه بوده است. بهطور مثال در جناح موسوم به اصولگرا هنوز اقتصاددانی که دکترای اقتصاد داشته و در مقابل انگارههای لیبرالی حرفی مابه ازا داشته باشد را نمیشناسیم.
امام خمینی(ره) جملهی مهمی داشت مبنی بر اینکه «تا من هستم نخواهم گذاشت این مملکت بهدست لیبرالها بیفتد» لیبرالیسم اگر آمد، چیزی از اسلام و جمهوری اسلامی نمیماند.
جرم رؤسای جمهور و فردی در حد قائم مقام رهبری که قبلاً و بعداً در نظام منفور شدند این بود که از نظر سیاسی و اقتصادی لیبرال بودند. اگر از ابتدای انقلاب تاکنون مدیران زیادی دچار مشکل شدند، به این دلیل است که باورشان به اسلام، بسیار عوامانه بوده است. در خانه، مسلمان و متدین تربیت شدند اما هیچگاه به عمق قرآن و اصول و فروع دین توجه نکردند؛ سپس وارد دانشگاه شدند، آنچه را که در آنجا آموختند به فرمودهی رهبری معظم مطلقاً غیرتوحیدی بوده؛ بعد که همان انگارهها را در حکومت پیاده کردند، در تعارض با اسلام قرار گرفته و بیرون رانده شدند.
استاد حسن عباسی
نشست جشنواره فیلم عمار، 11 دی ماه 1395