لیبرالیسم مولود توحش انسان اروپایی!

اروپا از سده یازدهم تا هفدهم میلادی در فواصل مختلف درگیر جنگ‌های صلیبی و سپس جنگ‌های مذهبی کلیسا بوده است. انسان اروپایی قرن‌های متمادی سرگرم کشتار و غارت مذاهب و کشورهای مختلف بوده است که پادشاهان و کلیسای مسیحی آن‌ جنگ‌ها را ترتیب داده بودند. جنگ‌های مذهبى در اروپا و کشتار میلیون‌ها انسان، احترام مذهب را از میان برد و موجب شد تا انسان اروپایی دست به اصلاحات دینی و سپس کنار گذاشتن کامل دین بزند.

شدت تأثیر درگیری‌ها میان مذاهب مسیحیت چنان زیاد بود که سبب به وجود آمدن تفکرات لیبرالی مانند تساهل تسامح، کثرت‌گرایی دینی، حق آزادی انسانی و فردی و عدم دخالت دین و دولت در زندگی فردی و اجتماعی شده است.

پُل وایدمن، استاد فلسفه دانشگاه نوتردام در کتاب دین و لیبرالیسم می‌نویسد:
«فلسفه لیبرال در واکنش به جنگ‌هاى مذهبی مطرح شده است. دین تهدیدى براى ثبات سیاسى است و تنها راه جلوگیرى از تهدیدات دینى که مانع ثبات ‏می‌باشد، محدود کردن دین به قلمروى شخصى و خصوصى در دو حوزه تفکر و عمل است و در حقیقت فلاسفه لیبرال جدید معتقدند که دین تهدیدى براى دموکراسى لیبرال است. به همین جهت، متفکرین جدید لیبرال نیز مبانى لیبرالیسم را نتیجه جنگ‌هاى مذهبی میدانند؛ به عنوان مثال «جان راولز» صریحاً بنیان و ریشه‌‏هاى لیبرالیسم را در نتیجه جنگ‌هاى مذهبی کلیسا مى‏داند و تسامح دینى را به عنوان یکى از دستاوردهاى مشخص آن مى‏نامد و استدلال مى‏کند که تسامح باید به خود فلسفه نیز گسترش پیدا کند.»

جنگ‌هاى مذهبی در اروپا که موجب شکل‌گیری اعتقاد به پلورالیزم دینى و تسامح و تساهل گردید، باعث شد که بعدها این دو تفکر جزء ارزش‌هاى لیبرالیسم قرار گیرند. این دو ارزش و نیز دیگر ارزش‌هاى لیبرالیسم به تدریج در مبانى فلسفى و سیاسی و اقتصادی انسان اروپایی راه پیدا کرد.

جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم
https://t.me/NoLiberalism

جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم

درباره یکتا (دبیر بخش خبری پایگاه)

یکتا ؛ دبیر بخش خبری پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار اخبار مربوط به استاد حسن عباسی است.

5 دیدگاه

  1. سلام علیکم
    از استاد عباسی بسیار متشکریم که در این زمانه حساس با سخنرانیهای روشنگرانه عرصه تفکر را برای جوانان مومن پربارتر کرده اند.
    متشکرم

  2. حسن عاشق علی

    با سلام

    حکیم عباسی موتور لیبرالیسم را در مقابل چشمان از حدقه درآمده ی کدخدا و نوچه های اروپایی اش پائین آورده است .

    لیبرال های کپک زده ی وطنی که باید بروند جلو بوق بزنند .

    فرزندان خمینی کبیر تا پرچم سرخ سید الشداء را بر فراز کاخ منحوس کدخدا باهتزاز در نیاورند ول کن لیبرالیسم نیستند .

    لیبرال ها گوش کنند , از دوردست صدا می آید , صدای آوار , صدای فرو ریختن , صدای فروپاشی , فروپاشی شیطان .

    با آرزوی سلامتی و موفقیت و بهروزی برای حکیم فرزانه مان و طول عمر و سایه سار گسترده ی وجود ذیجود مقام عظمای ولایت

    بر سر جهان اسلام . یا علی .

    اسلام .

  3. دقیقا به علت های ذکر شده وبعضی دلایل دیگر است که من لیبرالسیم را ترجیح میدهم . چهل سال از انقلاب گذشته و هر کس خودش درکی از ان دارد که برای من تجربه شیرینی نبود حکومتی که ساختار اقتصادی ان کاپیتالیستی رانتی است که به خودی ها رانت میدهد برای بقای خویش و اصولگرا و اصلاحطلب ندارد و ساختار سیاسی ان نیز یک استبداد دینی انتخابگر است که خصیصه اصلی ان حفظ قدرت به هر طریقی است و انسان ساخته شده در ان ارزشی جز اطاعت محض از یک شخص را تنها فریضه خود میداند . فساد در این نظام نهادینه و ساختاری است و هرکس بخواهد با فساد مبارزه کند ناگزیر با اصل نظام باید دربیفتد.

    • معاونت پایگاه

      اما لیبرالیسم در ذاتش فساد دارد و زنا و ربا و بسیاری موارد دیگر. اگر لیبرال باشید نباید غیرت در سطح فردی و استقلال (غیرت در سطح ملی) داشته باشید. اگر لیبرال باشید باید اعلام کنید که مسلمان نیستید و کاری به گناهان مردم ندارید. اگر لیبرال باشید اصولا نباید چیزی را گناه و چیزی را ثواب بدانید. اگر لیبرال باشید یعنی در مسلک شما بنیان‌های فقرزا به وضوح وجود دارد و از آن دفاع می کنید. اگر لیبرال باشید وقتی همه دنبال دنیا هستند نباید حرف از عقبا بزنید. اگر لیبرال باشید شبها را باید با شراب یا زن بسر کنید و صبح‌ها با قهوه تلخی وجدان و جسم آزار کشیده‌تان را مخفی کنید.
      اما اگر مسلمان باشید می‌دانید که برای تحقق اسلام باید با منافقین (ریش و تسبیح‌دارهای رانت‌خوار و مفسد) مقابله کنید و اجرتان بر خداییست که معتقدید او خلقتان کرده و به سمت او برمی‌گردید.

  4. لیبرالیسم یعنی ویروس نابودکننده بشریت
    وازآنجائیکه نفس اماره شدیدا پذیرای این ویروس است،خیلی واگیری بسیاری دارد،حتی مومنین ،
    مومنین سست ایمان ،مومنینی که مخلص نشده باشند.