اگر ایمان در جامعهی دینی عمق یابد، تکتک آحاد آن ملت همچون قله خواهند شد – زمانی که برف روی قله مینشیند، دشتهای پایین کوه با رودخانههایی که از آن سرازیر شده، سیراب میشوند- ملتی که تحت لوای اسلام، به قله تبدیل شدند، از رودخانههای دامان خود ملتهای دیگر را نیز سیراب میکنند. ملت ایران در فرهنگ عاشورایی، در امنیت و دفاع و در هر وجهی که برآمده و قله شده، توانسته ملتهای دیگر را نیز تحت تأثیر قرار دهد. آنچه که تاکنون سبب نجات ایران و اسلام شده است، روحیهی انقلابیست؛ که میباید تا زمان ظهور ادامه یابد.
در نگاه انقلابی، درها را به سمت بیرون باز میکنیم و برای ایجاد امنیت و توسعه و ساخت و ساز عمرانی و… روانهی دیگر مناطق میشویم. چگونه است که توانستیم مستشار نظامی همچون قاسم سلیمانی به بیرون از مرزها بفرستیم که تا حد فرماندهان اصلی نظامی کشورها، ستاد جنگشان را مقتدرانه اداره کند. در حالی که هنوز نتوانستهایم مستشاران فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته باشیم. چراکه اساساً چیزی را میتوانیم به بیرون از مرزها صادر کنیم که در داخل کشور موجود باشد.
تکنوکراتها و لیبرالهای درون حکومت نگاهشان چنین است که سرمان به کار خودمان گرم باشد، چرا پنجه در صورت غرب میکشیم؟! (گویی ما بودیم که در غرب کودتا کردیم؛ هواپیمای مسافربری آمریکا را منهدم کردیم؛ هشت سال جنگ تحمیلی علیه غرب بهپا کردیم؛ ۱۷ هزار شهید ترور روی دست غرب گذاشتیم؛ و ما غرب را تحریم اقتصادی کردیم!) از ابتداییترین روزهای انقلاب تا به امروز جریان انقلابی مدام در مظنه اتهام هستند که با جهان سر جنگ داشته و دور کشور دیوارکِشی میکنند! اما بواقع کدام دیوارکِشی؟ امروز انقلابیون در سوریه و عراق و یمن و فلسطین میجنگند، یا ملیگرایان و لیبرالها؟ غربگرایان داخلی با «سیاست درهای باز» بر این عقیدهاند که ما درون مرزهای خود بمانیم، غربیها به سوی ما بیایند. این بدان معناست که ما دره و چاله هستیم؛ در انتظار آن که کسی قله باشد و برف روی دامنهاش بنشیند و روخانهای جاری کند و شاید ما را هم سیراب کند شاید…
حاصل چنین رویکردی در افغانستان و پاکستان چنین شد که پس از خروج طالبان از افغانستان، همهی کشورها برای سازندگی وارد این کشور شدند ولی ما که در همسایگیشان قرار داشته و با آنان همزبان نیز بودیم، ۱۵ سال است که هیچ نقشی در بازسازی این کشور نداشتهایم.
دیروز با الگوی امام حسین(ع) در شهادتطلبی و نفی ذلت، عراق و سوریه را نجات بخشیدیم، امروز این کشورها آمادهی بازسازی هستند. دیدگاه انقلابی ما میگوید به جهان نشان دهیم که جمهوری اسلامی مدل سازندگی و اقتصاد را هم میداند؛ این، ارزش افزوده برای کشور ما در پی خواهد داشت. چراکه از این طریق، بخش مهمی از کمبود اشتغال و مشکل تولید کنندههای داخلیمان را نیز برطرف خواهیم نمود. هریک از این کشورها بین پانصد تا یک میلیون نفر ظرفیت ایجاد اشتغال برای ما را دارند. مصالح تولید داخل، همچون گچ و سیمان و تیرآهن و لوازم خانگی و… را نیز به این مناطق صادر کنیم؛ تا پیش از آنکه شرکتهای چینی و ژاپنی از راه برسند و سازندگی را به دست گیرند.