شرح جلسه 331 و 332 / درآمدی بر دکترین سینما 6 ، مهندسی سیاسی 3

شرح جلسه 331 و 332 / درآمدی بر دکترین سینما 6 ، مهندسی سیاسی 3

شرح جلسه 331 و 332 / درآمدی بر دکترین سینما 6 ، مهندسی سیاسی 3

جلسه‌ی اول (کلبه کرامت ۳۳۱):

درآمدی بر دکترین سینما (۶)؛ جامعه‌ی دیجیتالی

رویکرد عرصه مدار در طرح ریزی استراتژیک در ۱۰۰ سال اخیر جایگاه ویژه ای پیدا نموده و با توجه به اینکه پایه کاریش بر رسانه است از سوی جوانان مورد توجه و اقبال قرار گرفته است .

تقسیم بندی رویکرد عرصه مدار به دو زیر مجموعه تقسیم می شود :

۱-رویکرد خود محور : دعوت کننده از جانب خود سخن می گوید

۲-رویکرد رسالت محور: دعوت کننده از سوی خود دعوت نمی کند و از جانب گوینده دیگری سخن می گوید و حامل پیام برای مخاطب است .

ضرورت این تقسیم بندی ناشی از آن است که پیام و دعوت، برخاسته از اعتقادات و اندیشه گوینده است و از انگاره های تولید شده بشری است. در جایی که در عصر آوینی گفته می شد بعضی از آثار سینمایی حدیث نفس است، به این معنی که سازنده از منویات و نفسانیات خود اثر را خلق می کند. این نفسانیات دامنه گسترده ای دارد و به تدریج لایه ای از آن در جامعه تشکیل می شود که همه افراد جامعه در دایره این نفسانیات عمل می کنند. رسالت محوری جلوه ای از طرح ریزی استراتژیک است که خاص پیامبران می باشد.

در رویکرد خودمدار، رساننده پیام تنها پیام را انتقال می دهد و در آن دخل و تصرف ندارد. بشر در طول زمان تولیدات فکری داشته و دیگران را به آن دعوت کرده است و این در حالی است که در بین متفکران غیر موحد، هیچ دو فیلسوفی مثل هم نمی اندیشند و جامعه را به سوی یک مقصد واحد دعوت نمی کنند. ومباحث فلسفی مانند علوم تجربی نیز که تکثر پذیراست . حقیقت متکثر نیست. همانطور که در فیلم آئینه سیاه دیدیم، به مرور سینما وارد زندگی افراد می شود.

این همان روند تکوین کلبه دیجیتالی است و در یک سطح بالاتر، جامعه دیجیتالی است که در آن اثری از کتاب، مجله و … نیست و هرکس بخواهد پیامی را به شما برساند لاجرم به استفاده از صنعت سینمااست.

لذا ضرورت طرح این مباحث، ناظر به مستولی شدن جامعه دیجیتال در افق ۱۴۱۴ است.

عنصر اصلی جامعه دیجیتال مفهوم سینماست. باید بتوانیم پیام را در غالب سازوکارهای دراماتیک به مخاطب برسانیم.

زندگی در جامعه virtual واقعی نیست و فرد زندگی کننده، آواتار اوست.

منظور از مجاز یک تمرین است . در ادبیات عرفانی، عشق میان دو جنس را که طرفین در این اردو آمادگی خود را برای عشق ورزی به معشوقه متعالی تری آماده می کند. لذا منظور از مجاز در اینجا دوره آمادگی برای کام گیری از عشق متعالی تری است.

در ترجمه virtual را برابر با مجاز گرفته اند، در حالی که زندگیvirtual تمرینی برای عروج به سطح بالاتری از معرفت نیست، لذا cyber space در بررسی اتیمولوژیکال و ترمینولوژیکال معنای فضای مجازی نمی دهد.

در طلبگی علوم استراتژیک باید به این مورد توجه کرد.

لذا تا مفهوم مناسبی در برابر virtual society و cyber space قراردهیم، مفاهیم فعلی را می پذیریم. اما این جامعه مجازی قرار است که ما را به چه چیزی برساند؟

در عشق مجازی( زمینی) قرار است به عشق حقیقی برسیم و از این مرحله (عاشق زمینی ماندن) عبور میکنیم. مجاز در این تلقی در راستای حقیقت است. اما اگر جامعه مجازی(cyber space) را پروار کردیم، غایت چه خواهد بود؟

اگر بپذیریم کلبه دیجیتالی حد تمدن ( آخرین میوه تمدن غرب) است، نتیجه آن در جامعه چه خواهد بود؟

اما به نظر می رسد که جامعه مجازی برای ما به ایستگاه تبدیل می شود که قرار است در آن منزل کنیم .مجاز اگر هدف شد (مثلا در مثال عارف، او در عشق مجازیش بماند و هدف آن باشد) هر دو تباه شده اند.

باید توجه داشت که مجاز در نسبت با حقیقت تعریف می شود . حقیقت و حق نقطه مقابل باطل است.

با این توصیف دو مجاز داریم:

۱-”مجاز” ی که چشمه از حق و ر راستای حق است.

۲-نوع دیگری از مجاز که باطل است و بستر آن در جامعه دیجیتال رقم می خورد.

جامعه ای که بر پایه virtual نباشد باهدف مجازی متکثر، به خروجی متکثر میرود.

اما پیام وحدانی یکی است و هوی نفس در آن راه ندارد و تفسیر آن ممکن است متکثر باشد و افرادی با ندای الله اکبر عملیات تروریستی انجام دهند.

در مدل های جامعه به تقابل جامعه بورژوایی(تعریف شده بامعیار های جامعه مدنی) و جامعه هجری (جامعه آرمانی از دل قرآن) می رسیم .حال اگر در جامعه سازی دو نوع “هجری” و ” بورژوایی را واقعیت موجود جوامع فرض کنیم، در خطر هجوم جامعه دیجیتال خواهیم بود .

تفاهم اجتماعی از آمدن مفاهیم گوناگون و بازتاب آن در اذهان مختلف ایجاد می شود.

روند تحقق جماعت ( ونه اجتماع) که به هدایت امام و رهبر تحقق پیدا می کند،کلمه توحید است که باید به آن ایمان آورده شود و بعد به ایقان و ایقاض برسد.

کلمه توحید یکی است که در قرآن آمده است اما در فلسفه اجتماعی مدرن مفاهیم متکثر و گوناگون است.هر کلمه ای که بتواند ایجاد یک پارادایم کند مبنای جامعه سازی آنها می شود.

اما کلمه توحید ،از خداوند صادر شده و هم معنای لغوی آن و هم صادر کننده آن احد و واحد هستند.یعنی هم گوینده آن (خدا) یکی است و هم معنی آن وحدانیت است.

بنابراین بازتاب این کلمه در جماعت و بین اذهان موحد، یک تفاهم را رقم خواهد زد. در حالیکه در فلسفه اجتماعی مدرن با مفاهیم متکثر، تفاهم با روند کند تر و تضارب آراء بیشتری به دست می آید.

عنصر دوام و قوام جامعه در فلسفه اجتماعی هجری ، فلاح و رستگاری و در مدل مدرن آن سود و منفعت است.

روح حاکم بر مناسبات اجتماعی نیز در این دو الگو تفکیک می پذیرد:

۱-یوروکراسی (اداره سالاری) در مدل مدرن

۲-ادهوکراسی (شایسته سالاری) در مدل هجری

در ایدئولوژی اجتماعی:

۱-سوسیالیم (اشتراکی)، در همه چیز باهم شریک شویم تا ضرر نکنیم .

۲-کاپیتالیسم (هرکس برای خود سهم و سرمایه ای داشته باشد)

در حد فلسفه اجتماعی بنیان ایدئولوژی مدرن بر ضرر و منفعت است اما در جامعه هجری هدف فلاح است

این هجرت برای اینکه جبران خسارت (که بسیار بالاتر از خسران عادی است ) می باشد.

(ان الانسان لفی خسر)قران در یک سطح بالاتر از مدل غربی ،مبانی نظری می دهد.برای اینکه ضرر نکنیم باید هجرت کنیم لذا یک دکترین بیشتر وجود ندارد و تمایز حکمت از فلسفه اجتماعی روشن است.

حال در دو سطح “دولت چینی” و “ملت چینی” سازوکارها تعریف می شود. در “ملت چینی”، چینش مردم بصورت دیجیتالایز( مثل فیس بوک و زندگی ، در زندگی دوم second life). محقق می شود .

نقش انسان ها باید دراین ملت چینی در فضای سایبر تعریف شود که احتمالا با حقیقت فرد تفاوت خواهد داشت.ملک که در دنیای واقعی مشخص است در فضای مجازی متفاوت تعریف می شود و با مفاهیمی چون: هاست ،دومین و… تعریف می شود.لذا به موازات جامعه بورژوایی و هجری، جامعه دیجیتالی در حال تشکیل است و از مرحله دانش بنیان هم عبور کرده و در یک قدمی جامعه الحاقی است.

با این روند برای تربیت نسل بعد، جامعه در بخش حقیقی آن بورژوایی نمی شود (و نشده است ) اما در بخش دیجیتالی کاملا بورژوایی تربیت می شود.

و اما جامعه هجری :

در عرصه سازی تطبیقی و در سه بخش گوینده پیام،گیرنده پیام و “اصل پیام” به زیر توجه میکنیم:

گوینده
پیام
گیرنده

۱-خدا
قرآن/ فرقان
ناس/ مردم

۲-تفکر بشر
حدیث نفس و فهم خود، مجاز
بشر متکثر

۱-گوینده واحد است (خدا)، پیام هم واحد و رسولش هم یکی است. ناس هم گیرنده پیام هستند، پس گیرندگان متکثر به خدای واحد دعوت می شوند.

۲-تکثر گوینده وجود دارد و گیرنده هم واحد نیست، در نتیجه شرایط متشتت خواهد بود.

در نگاهی که در جامعه توحیدی داریم تنها بخشی که متکثر است، گیرنده است ( پیام و گوینده واحد هستند).

در عرصه سازی تطبیقی :

خدا پیام را (قرآن) به گیرنده می دهد، گیرنده مردم متکثر هستند. مبلغ وظیفه ابلاغ دعوت دارد و بین خدا و ناس قرار میگیرد .

لذا جامعه هجری جامعه واحدی است چون گوینده، پیام و گیرنده واحد است.

اما در نظام رایج بورژوایی : بشر دعوت به متکثرات می کند که شامل منویات و حدیث نفس و فهم خودشان است که در اعلی ترین درجه مجاز است.

غیر از فهم بشر که پراکنده است و یکباره ۲۵ میلیون وب سایت پورن از آن در میاید ،پیام و گیرنده هم متکثر است.اگر حتی مبتی بر فهم خود باشد ،واحد نیست.

لذا جامعه شکل گرفته متکثر، بورژوایی است و فروپاشی آن حتمی است که نه نظام رسانه ای و نه اقتصاد نجات دهنده آن نبوده و نیست.

جمع بندی:

در فضای سایبر قرار است به سوسیالیسم و فردگرایی برسیم اما به اعتقاد استاد، در حال رسیدن به کیبوتس هستیم ( کیبوتس نوعی جامعه سوسیالیستی چپ است که در آن فرد برابر ظرفیت خود باید کار کند و برابر نیاز برداشت کند).

مجاز در جامعه هجری در راستای حقیقت است و پیام واحد میدهد. بنیان های ما مشکلی با جامعه دیجیتال ندارد و باید به محتوا پیام توجه کنیم. اگر به تعداد نفوس در فضای مجازی حدیث نفس بروز دادند همان جامعه بورژوایی دیجیتالی را شکل داده اند.

جامعه دیجیتالی رویگرفتی از واقعیت جامعه حقیقی ماست. هر ویژگی و شاخصی در جامعه در قسمت دیجیتالی آن وجود خواهد داشت.

نکته آخر: این جامعه هر شکلی و هرجایی باشد،به فضایی سایبر می رود و با هم افزایی به فضای اینترنت ورود می کند.دلیل آباد نبودن این جامعه این است که شکل دهنده این جامعه،دلش آباد نیست.

علم، هنر، سینما و فلسفه همه چیز به انسان داده است غیر از “دل آباد” یا همان واژه قرآنی آن ، قلب سلیم، نداهای دل های ویرانگر جامعه­ی ویران تحویل میدهد. دکترین سینما ابزاری است برای کمک کردن به آبادی دل ها.

جلسه دوم (کلبه کرامت۳۳۲):

مهندسی سیاسی (۳)؛ افسردگی سیاسی

در غرب در کنار جامعه شناسی سیاسی و فلسفه سیاست، روانشناسی سیاسی هم مطالعه می شود.در ایران جامعه شناسی سیاسی سابقه داشته اما در روانشناسی سیاسی کار قابل توجهی صورت نگرفت هاست.

با توجه به تاثیر نتایج انتخابات و عقب نشینی سران کشورها از موضع خود در برابر ایران، همچنین حضور پررنگ مردم در صحنه انتخابات مجلس، در این جلسه به ادامه موضوع مهندسی سیاسی پرداخته شد.

در کنار توسعه سیاسی ، رشد سیاسی مطرح است که با موانع و محرک هایی روبروست.یکی از موانع رشد سیاسی در جامعه،انتقال قدرت از گروهی به گروه دیگر است که گاهی با انحراف از معیار ها و موازین صورت میگیرد وگاهی بر سیبل معیار ها انجام می شود که نوع اول باعث تنش در در انتقال قدرت می شود وایجاد شوک سیاسی یا افسردگی سیاسی می کند.

در واقع اگر اپزسیون جای پزیسیون را بگیرد، افسردگی سیاسی موضوعیت پیدا میکند.

افسردگی سیاسی باعث ِ پدید آمدن یاس و نا امیدی بین مردم و هواداران گروه سیاسی خاصی می شود که از نتایج آن انزوای اختیاری، فاصله گرفتن از جامعه و وندالیسم اجتماعی است.

رژیم در زبان فرانسوی به فضایی اطلاق می شود که کنترل کننده است و یک سطح بالاتر از نظام است که سیطره ای ایجاد میکند که افراد خود را کنترل می کنند. می توان آنرا شبیه اتمسفر کره زمین دانست که همه انسان ها ر آن فضا زیست می کنند.

افسردگی سیاسی برای گروه بازنده در مناسبات سیاسی مشابه این است که انسان بگوید دیگر به اکسیژن موجود در اتمسفر نیازی ندارد و لذا به خودکشی سیاسی منجر می شود. درون گرایی، تصوف و انزوا ، ترک وطن و ترک علاقه از پیامد های آن است.

حالت افسردگی که به یک انسان دست میدهد در سیاست هم وجود دارد و درصورت تحقق، در یک مقیاس بزرکتر به یک جامعه تسری می باید.

نمونه های افسردگی سیاسی در جهان معاصر:

شکست آلمانی ها در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۱۹ که مردم آلمان بعد از ویرانی کشورشان دچار افسردگی شده و در پاتک به آن، با رای دادن به حزب نازی آنرا انتخاب کرده و جنگ جهانی دوم را به راه انداختند.

شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ (نابودی امپراطوری هیروهیتو) افسردگی سیاسی درآنها در مسائل جنسی بروز پیدا کرد. بعد از نیم قرن افسردگی ناشی از شکست ندادن امریکا، فروخوردن بغض ناشی از آن را با انجام مسائل جنسی بصورت گروهی (چند صد نفری) رقم زد.

شکست جنبش اجتماعی دهه ۷۰ آمریکا نیز باعث بروز افسردگی سیاسی در آن جامعه شد که در مستند آدام کورتیس به آن پرداخته شده است.

نمونه های افسردگی سیاسی در تاریخ سیاسی ایران:

مهمترین آن حمله مغول بود که بعد از آن گروهی از فرهیختگان ایرانی به دربار راه یافته و کار را دنبال کردند و بخشی هم به عرفا و تصوف و حاشیه نشینی روی آوردند و چند صد سال جامعه ایرانی کمر راست نکرد.

شکست ایران در عصر قاجار و عهد نامه ننگین ترکمانچای

شکست عباس میرزا

شکست در مشروطه

کودتای ۲۸ مرداد که به شدت عمیق بود و افسردگی سیاسی شدیدی را ایجاد کرد

قضایای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که موج از افسردگی سیاسی را بین متدینین رقم زد تا جایی که کسی فکر نمیکرد انقلاب در ۵۷ پیروز شود.

نمونه ها در اسلام شیعی:

قضایایی بعد از واقعه کربلا که جنس مبارزه در زمان امام سجاد، عبادی می شود و شیعه به محاق می رود و بیرون آمدن از شوک سیاسی وارده، بیش از ۱۰۰۰ سال طول کشید.

امواج افسردگی سیاسی بعد از انفلاب

موج اول ۱۳۵۸ : سلطنت طلب ها حذف شده بودند و حجم زیادی از آنها رفتند و بازماندگان در لاک خود فرورفته و مدام نظام را ملامت می کردند و با پهلوی مقایسه میکردند.

موج دوم ۱۳۶۰ : جبهه مقابل سلطنت طلب ها (جبهه ملی) در جریان حذف بنی صدر دچار مشکل شدند. در دوره بازرگانکه نهضت آزادی و در دوران بنی صدر جبهه ملی سرکار بودند. یک دوره طولانی این جریان در یک افسردگی سیاسی فرورفت که همچنان ادامه دارد.

موج سوم ۱۳۶۷: نوشاندن جام زهر به امام (ره). رزمندگان و فرماندهان که احساس کردند امام از پذیرفتن قطعنامه راضی نیستف افسردگی موج چهارم را در پی داشت. ضعف مدیریتی جریانی که آن روز به امام جام زهر نوشاندند امروز مشخص شده است.رحلت اما در سال بعد به این ناامیدی و افسردگی دامن زد.

موج چهارم:نشاط و شادابی که در دولت اول هاشمی سعی شد به جامعه جنگ زده و در بهت فرو رفته تزریق شود، موجی از افسرگی را بین مردم و ناراضیان پذیرش قطعنامه که با ارتحال امام بیشتر در بهت فرور فته بودند ایجاد کرد.

موج پنجم ۱۳۷۸: در دفاع از تعطیلی روزنامه سلام و با تحریک دانشجویان، تحرکاتی صورت گرفت و نیروی انتظامی مداخله کرد و وارد کوی دانشگاه تهران شد . با این ورود دستگاه تبلیغات اپزسیون فعال شد .مردم نیز بعد از سخنرانی امام خامنه ای، آب سرد را بر پیکر اپزسیون ریختند.رفرمیست ها بعد از ناامیدی از رفرم کردن جمهوری اسلامی،عقب نشینی کردند و طی چند مرحله ،شورای شهر و مجلس از دست آنها خارج شد.

موج ششم ۱۳۸۸ : در این موج تمام گروه های و احزابی که در مراحل قبل دچار افسردگی سیاسی شده بودند ( از سلطنت طلب تا اصلاح طلب، از منوچ و ملوس تا سروش و گوگوش) بغض خود را پشت دستبند سبز فروبردند و متحد خواستند نظام را زمین بزنند. بعد مشخص شد که کودتای آژاکس ۲ از سوی آمریکایی ها طراحی شده بود و با پوشش رسانه ای BBC و VOA و وبسایت فارسی رژیم صهیونیستی، سعی داشتند انتخابات را باطل کنند.رهبری در این مقطع الگوی متفاوتی اراه دادند و مقابل ابطال انتخابات ایستادند و ندا سر دادند “این عمار”، به این معنی که عمارها کجایند تا به مردم را بصیرت ببخشند؟

این الگو در زمان اصلاحات با حدود یک میلیون جلسه دانشگاهی و عمومی برای آگاهی بخشی به ملت، تجربه شده بود و بدون تانک و توپ جریان رفرم را از صحنه سیاسی کشور حذف کرده بود.

با آگاهی بخشی به مردم بعد از قضایای ۸۸، در انتخابات اخیر شاهد حضور ۶۴% بودیم و نکته قابل توجه برای اندیشکده های غرب این بود که همه اذعان داشتند که برای حرف رهبر آمده اند.

افسردگی که قبلاً در تلویزیون لس آنجلسی موج میزد این بار در این انتخابات از زبان سازگارا ها و از تلویزیون رسمی VOA شنیده می شد.

با پشت سر گذاشتن ۶ موج افسردگی در ایران معاصر و بعد از هزار سال به زاویه رانده شدن تفکر اسلامی، ایران امروز به یک رشادت سیاسی رسیده است که نصف روز پای صندوق های رای حاضر می شوند و حاصل آن زدودن افسردگی سیاسی ناشی از قضایای ۸۸ بود بطوریکه ۲ بار اوباما اذعان داشت که جنگ با ایران پرهزینه و احمقانه است و خانم اشتون اعلام کرد که آماده مذاکره ایم.

مردم با قبول مشکلات در صحنه آمدند و اغنا شده بودند که وضع موجود گر “بد” است، با نیامدن آنها در صحنه “بدتر” می شود.

نسبت افسردگی سیاسی با پذیرش فاشیسم

هر قدر افسردگی سیاسی در جامعه بالا رود، میزان پذیرش قدرت هژمون خارجی بالا میرود.

درجه غلظت فشیسم در کشور های چین،ژاپن و کره بالاست ( به خاطر نفوذ تفکر تائو که مقدمه آن را فراهم ساخته است)

آلمان ها هم اساساً ملتی استراژیست نیستند و تنها در سطح تکنیکی (تکنولوژیکی) خوب عمل می کنند و در سطح استراتژیکی قوی نیستند.

اما ایرانی ها پایین ترین دز پذیرش فاشیسم را دارند.

در پایان بعد از نشاط فعلی موجود در جامعه و بیرون آمدن از افسردگی سیاسی ۸۸، ملت به یک رشادت سیاسی رسیده است که ظهور آن را در عرصه های سیاسی بعدی بیشتر خواهیم دید.

منبع : هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد

عکس‌هایی از این دو جلسه 331 و 332:

برای دیدن عکس‌ها روی لینک هر عکس کلیک نمایید.

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(1).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(2).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(3).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(4).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(5).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(6).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(7).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(8).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(9).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(10).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(11).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(12).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(13).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(14).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(15).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(16).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(17).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(18).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(19).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(20).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(21).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(22).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(23).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(24).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(25).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(27).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(28).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(29).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(30).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(31).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(32).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(33).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(34).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(35).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(36).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(37).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(38).jpg

http://dl-abbasi.ir/Amir/1391/img/kolbe%20keramat/331/kolbe%20keramat%20331%20(39).jpg

About امیر (سردبیر پایگاه)

امیر؛ سردبیر پایگاه هستم و ماموریتم در این پایگاه انتشار فایل‌های جلسات استاد حسن عباسی است. هیچ دسترسی به استاد عباسی ندارم پس لطفا سوالات مهم خود که فقط استاد عباسی در توان پاسخ به آن است را برای ما ارسال نکنید و به سایت اندیشکده مراجعه نمایید و در آن پایگاه بپرسید.

2 comments

  1. سلام این دکترین های سینما صوت برا دانلود ندارند چرا؟

  2. سلام
    ببخشید
    لینکای دانلود مجموعه شورش علیه طمع خرابه
    لطفا درستش کنید برای مقاله دانشگاهم لازم دارم