[nbox type=”warning”] توجه: پیش از مطالعهی داستان، فیلم جلسهی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان حسن توی کوچه از ناصر جدا و به سمت خانه پیچید. خواهرش گلناز هم در کوچه میآمد. به هم رسیدند و با هم به سوی خانه رفتند. حسن برای حرف زدن حوصله نداشت. سرمای هوا در کوچههای یخزده، موجب این شد که او کلاه را تا …
Read More »