[nbox type=”warning”] توجه: پیش از مطالعهی داستان، فیلم جلسهی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان زنبور کوچک، بیحوصله و کسل، از کندو بیرون پرید و روی شاخهی درخت، در کنار زنبورهای کوچکی نشست که سخنان معلم را میشنیدند. معلم، زنبور پیری بود که به زنبورهای کوچک، روش مکیدن شیره و شهد گلها را درس میداد.
Read More »