وقتی هدف جا‌به‌جا می‌شود / جلسه ۲۷ اتاق کودک کلبه ی کرامت

طرح درس

داستان ۱

وقتی هدف جا‌به‌جا می‌شود

پت و مت، در گوشه‌ی حیاط، رو به باغچه، یک گاراژ فلزی ساخته‌اند. اتومبیل خود را به حیاط می‌آورند. هر چه تلاش می‌کنند تا بتوانند آن را داخل گاراژ نمایند، موفق نمی‌شوند.

در اثر این تلاش بی‌هوده، بدنه‌ی ماشین، کاملاً خراب می‌شود.

آن‌ها، به این نتیجه می‌رسند که اتومبیل را گوشه‌ی حیاط بگذارند و گاراژ را روی آن قرار دهند. برای این کار، چرخ‌های اتومبیل را زیر گاراژ گذاشته و گاراژ را حمل می‌کنند و روی اتومبیل می‌کشند.

بدنه‌ی گاراژ را می‌برند و اتومبیل را از آن خارج می‌کنند. برای گاراژ، در می‌سازند. اما نمی‌توانند اتومبیل را به درون آن ببرند. در نتیجه آن را کنار گاراژ گذارده و روی آن نایلون می‌کشند، و وسایل اتاق ماشین را که از آن جدا شده، به درون گاراژ برده و از آن به عنوان انباری استفاده می‌کنند.

تصمیم‌گیری‌های پت و مت

۱. گاراژ را رو به روی باغچه ساخته‌اند، نه رو به روی در ورودی.

۲. با فرمان دادن و راهنمایی غلط، ماشین را داغون کردند.

۳. خرک داربست را از وسط حیاط کنار نگذاشته بودند.

۴. با کشیدن نقشه‌ی راه روی زمین، پیچیدن ماشین به درون گاراژ را از نظر اندازه‌ی آن محاسبه نکردند.

۵. ماشین را جلو در گذاشتند.

۶. چرخ‌های ماشین را زیر گاراژ گذاشتند و آن را منتقل کردند.

۷. گاراژ را روی ماشین کشیدند. (می‌توانستند، گاراژ را در محل خود بچرخانند و رو به روی در ورودی قرار دهند.)

۸ . بدنه‌ی گاراژ را بریدند و ماشین را از آن خارج کردند.

۹. با سیم‌پیچ به جای لولا، برای گاراژ، در ورودی ساختند.

۱۰. روی ماشین نایلون کشیدند.

۱۱. وسایل ماشین را به درون گاراژ بردند و در آن را قفل و زنجیر کردند.

درس

الف – یک تصمیم خوب، با اجرای غلط، خراب شد.

ب – با یک طرح مناسب، می‌توانستند گاراژ را در گوشه‌ی حیاط، رو به در ورودی بسازند. (گز نکرده بریدند.)

ج – کار پت و مت، پر هزینه و بی‌فایده بود. خیلی ضرر وارد کردند.

د – هدف آن‌ها جا به جا شد: به جای این که اتومبیل را در گاراژ قرار دهند، آن را خراب کردند و قطعات آن را در گاراژ گذاشتند. کارکرد گاراژ تغییر کرد و به انباری تبدیل شد. هدف آن‌ها در ابتدا چه بود و در انتها چه شد!

نکته

کسی که به هدف خود (که در ابتدای کاری که شروع کرده، مشخص نموده بود) پای‌بند نماند، به خود بی‌احترامی کرده و موجب تمسخر و توهین دیگران به خود می‌شود.

داستان ۲

یک تصمیم خوب، با اجرای بد

«مت» از بیرون وارد اتاق می‌شود و کیف خود را پرت می‌کند. کیف به دیوار برخورد کرده و از آویز لباس، آویزان می‌شود.

او مستقیم به سمت تلویزیون می‌رود با دکمه‌های آن ور می‌رود و با ضربه‌های مشت و کف دست، آن را روشن می‌کند. سپس روی صندلی می‌نشیند و مشغول تماشای تلویزیون می‌شود.

چند لحظه بعد، هنگام تماشای برنامه‌ی تلویزیون، به پشتی صندلی تکیه داده و صندلی را به عقب هُل می‌دهد. صندلی روی پایه‌های عقب بلند می‌شود. در این حالت، او با حرکت سر و شانه‌های خود به جلو و عقب، صندلی را مانند صندلی‌های ننویی، به حرکت درمی‌آورد. اما این حالت، زیاد دوام نمی‌آورد، زیرا صدای زنگ در شنیده می‌شود و او از صدای زنگ، تمرکز و تعادل خود را از دست می‌دهد و به پشت سقوط می‌کند؛ به در و دیوار می‌خورد و به دستگیره‌ی در آویزان می‌شود.

در باز می‌شود. پت وارد اتاق شده، اما مت را نمی‌بیند. مت، پت را صدا می‌زند تا به کمک او برود. پت کمک می ‌ کند تا مت از دستگیره‌ی در آزاد شود. مت، او را به تماشای تلویزیون دعوت می‌کند و هر دو مقابل تلویزیون، روی صندلی می‌نشینند.

مت، هنگام تماشای تلویزیون، دوباره به پشتی صندلی تکیه می‌دهد و آن را روی پایه‌های عقب بلند می‌کند و به حالت صندلی ننویی درمی‌آورد. اما تعادل صندلی را از دست می‌دهد و به پشت می‌افتد. غلت می‌خورد و به عقب می ‌ رود تا جایی که سر او زیر کمد گیر می‌کند.

پت به کمک او می‌آید. تلاش می‌کند او را از زیر کمد بیرون بکشد. پای خود را به شیشه‌ی کمد تکیه می‌دهد و سر مت را از زیر کمد درمی‌آورد، اما شیشه‌ی کمد را می‌شکند.

دوباره مشغول تماشای تلویزیون می‌شوند و باز هم مت تلاش می‌کند صندلی خود را به حالت صندلی راحتی ننویی به حرکت درآورد.

پت، مانع او می‌شود و یک تصمیم خوب را به او پیشنهاد می‌کند: یک صندلی راحتی ننویی بسازند.

مت قبول می‌کند. پت از بیرون اتاق، یک چرخ گاری می‌آورد. آن را روی صندلی‌ها قرار می‌دهند و با اره‌ی بزرگ، از وسط می‌برند. هنگام بریدن چرخ گاری، انگشت دست هر دو آن‌ها زخمی می‌شود.

چرخ گاری را از وسط می‌برند و هر تکه‌ی آن را به پایه‌های یک سمت صندلی، با میخ و پیچ متصل می‌کنند.

صندلی متحرک آماده می‌شود، اما سطح آن بلند است. مت، پا روی کتف و کمر پت می‌گذارد و بالا می‌رود و روی صندلی می‌نشیند. اما به پشت می‌غلتد و سرنگون می‌شود.

چاره دیگری انتخاب می‌کنند؛ پایه‌های صندلی را می‌برند و قطعه‌های بریده شده‌ی چرخ گاری را به زیر آن پیچ و میخ می‌کنند. مت روی آن می‌نشیند، اما چون نیمه‌های چرخ گاری را کج به زیر آن نصب کرده‌اند، می‌شکند و او به زمین می‌افتد.

پت، با تعداد زیادی باند و لوازم پانسمان می‌آید. آن‌ها، دو نیمه‌ی چرخ گاری را با باند و وسایل پانسمان، به صندلی می‌بندند.

ظاهراً خوب شده است. اما کند حرکت می‌کند و تاب نمی‌خورد.

پت فکر می‌کند و راه و چاره‌ای می‌یابد: روی دیوار میخ بلندی می‌کوبد و با طناب و قرقره، و یک اهرم، صندلی را مانند گهواره‌ی نوزادان، به حرکت درآورده و تاب می‌دهد.

حرکت گهواره‌ای صندلی، خوب ادامه پیدا می‌کند، اما طناب، به مرور ساییده می‌شود و گیر می‌کند.

پت، آن را یک‌باره می‌کشد و در نتیجه، صندلی از زیر مت کشیده می‌شود و او به بیرون از خانه پرتاب می‌گردد. به سیم‌های برق برخورد می‌کند و دوباره به سمت خانه باز می‌گردد. پت به سمت در می‌رود، اما مت از بیرون، به در اصابت کرده و آن را از جا می‌کند و با در به روی پت می‌افتد. پت، زیر در گیر افتاده و له شده است.

مت او را با تلمبه باد می‌زند. پت برمی‌خیزد و روی ویرانه‌ی در و دیوار، نتیجه‌ی تصمیم مت را مشاهده می‌کند: مت تلویزیون را روی صندلی ننویی گذاشته، و حالا این تلویزیون است که تاب می‌خورد.

* * * * *

تصمیم‌گیری پت و مت

* ۱. مت، کیف خود را پرت کرد و در آویز لباس‌ها قرار داد.

* ۲. مت با صندلی معمولی، سعی کرد مانند صندلی ننویی، حرکت کند و تاب بخورد (سه با تکرار کرد).

* ۳. پت برای بیرون کشیدن مت از زیر کمد، ابتدا پای خود را روی او گذاشت، سپس پای خود را به شیشه تکیه داد. در نتیجه شیشه‌ی کمد شکست.

* ۴. هر دو، شیشه‌های شکسته‌ی کمد را رها کردند و به تماشای تلویزیون مشغول شدند.

* ۵. برای ننویی کردن صندلی، از چرخ گاری استفاده کردند. قوس چرخ گاری زیاد است و به درد این کار نمی‌خورد.

* ۶. تعداد وسایل نجاری که برای این کار آوردند، زیاد و غیر ضروری بود.

* ۷. میخ‌کوبی و پیچ‌کاری پایه‌های صندلی، غلط بود.

* ۸. در اتاق، کار نجاری را انجام دادند و همه جا را کثیف کرده و به‌هم ریختند.

* ۹. با باند و لوازم پانسمان، صندلی و نیمه‌های چرخ گاری را بستند.

* ۱۰. پت، با بطری شیشه‌ای، میخ را روی دیوار کوبید.

* ۱۱. پت، هنگامی که طناب، ساییده شده و گیر کرده بود، آن را کشید و در نتیجه مت به بیرون از اتاق پرتاب شد.

* ۱۲. تلویزیون را روی صندلی متحرک و ننویی قرار داد.

* * * * *

درس

* الف – تصمیم اصلی آن‌ها خوب بود، اما اجرای آن غلط.

* ب – ابتدا باید طرح صندلی و پایه‌های ننویی آن را می‌کشیدند، بعد، از روی آن، کار نجاری را انجام می‌دادند. (گز نکرده بریدند.)

* ج – کار پت و مت، پرهزینه و بی‌فایده بود. خیلی ضرر وارد کردند.

* د – هدف جابه‌جا شد: به جای این‌که صندلی ننویی برای مت ساخته شود، تا جلو تلویزیون، موقع تماشای برنامه، تاب بخورد، صندلی ننویی برای تلویزیون ساخته شد.

نکته:

-باچاره:
خوب تصمیم می‌گیرد – و خوب آن را اجرا می‌کند.

-بی‌چاره:

خوب تصمیم می‌گیرد –  و بد آن را اجرا می‌کند.

بد تصمیم می‌گیرد – و تلاش می‌کند که آن را خوب اجرا کند.