[nbox type=”warning”] توجه: پیش از مطالعهی داستان، فیلم جلسهی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان آرزو، یه کرم ابریشم تپل و زیبا، سرگرم غذا خوردن بود. راستش او خیلی شکمو بود؛ انگار این همه غذا میخورد، سیر نمیشد. هر وقت به او نگاه میکردی، میدیدی که تند و تند داره غذا میخوره! هر که به او نگاه میکرد، فکر میکرد این …
Read More »