Tag Archives: کلبه کرامت

من هم پرواز می‌کنم! / جلسه 9 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من هم پرواز می‌کنم! / جلسه 9 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان جیکو، نوزاد گنجشکی که چند روز قبل به دنیا آمده است. مادرش، گنجشک زیبایی است که در روی شاخه‌ی درخت بزرگی، لانه‌ی خود را ساخته و اکنون جیکو در آن لانه نشسته است و مدام جیک‌جیک می‌کند. او گرسنه است و هر قدر مادرش برای او …

Read More »

من غافل نمی‌شوم! / جلسه 8 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من غافل نمی‌شوم! / جلسه 8 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان قوری، قورباغه‌ی شاد و شنگول، بر روی برگ‌های پهن گیاهان آبی، در برکه‌ی آرام و زیبایی نشسته بود و حمام آفتاب می‌گرفت. او که تازه از یک شنای طولانی در برکه، از آب خارج شده بود، اکنون بر روی برگ پهن، استراحت می‌کرد. مگس‌ها وز وز …

Read More »

من اصرار نمی‌کنم! / جلسه 7 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من اصرار نمی‌کنم! / جلسه 7 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان خرمگس جوان، بی‌هدف و بدون برنامه در آسمان پرسه می‌زد و به هر سو می‌پرید. از روی زباله‌ها عبور کرد و به باغچه رسید. روی شاخه‌ی گلی نشست. بی‌حوصله بود. زنبوری روی گل نشسته بود و از شهد آن می‌مکید. خرمگس با بی‌اعتنایی به زنبور، از …

Read More »

من عمل می‌کنم! / جلسه 5 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من عمل می‌کنم! / جلسه 5 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان زنبور کوچک، بی‌حوصله و کسل، از کندو بیرون پرید و روی شاخه‌ی درخت، در کنار زنبورهای کوچکی نشست که سخنان معلم را می‌شنیدند. معلم، زنبور پیری بود که به زنبورهای کوچک، روش مکیدن شیره و شهد گل‌ها را درس می‌داد.

Read More »

من خانه محکمی می‌سازم! / جلسه 4 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من خانه محکمی می‌سازم! / جلسه 4 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان عنکبوت کوچک، که از مادرش جدا شده و از این پس باید به تنهایی زندگی کند، به راه افتاد و از تنه‌ی درختی بالا رفت. به شاخه‌ای رسید و تصمیم گرفت که در آن‌جا برای خود خانه‌ای بسازد.

Read More »

من رنگ عوض نمی‌کنم! / جلسه 3 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من رنگ عوض نمی‌کنم! / جلسه 3 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان آفتاب‌پرست چاق و تنبلی، به آرامی بر روی شاخه‌ی درختی به جلو حرکت می‌کرد. او سال‌هاست که در این جنگل کمین می‌کند و حشرات و جانوران کوچک را با زبان چسبناک و بلند خود، شکار می‌کند.

Read More »

من مرواريد می‌پرورانم! / جلسه 2 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من مرواريد می‌پرورانم! / جلسه 2 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان یک صدف زیبا، نزدیک یک کشتی غرق شده در کف دریا نشسته بود. این کشتی، از سال‌های قبل این‌جا بود و بدنه‌اش از صدف‌هایی که به او چسبیده بودند، پر شده بود. این صدف، هنوز کوچیک بود و نمی‌دونست که نباید روی شن‌های کف دریا بنشینه. …

Read More »

من هم پروانه می‌شوم! / جلسه 1 اتاق کودک کلبه ی کرامت

من هم پروانه می‌شوم! / جلسه 1 اتاق کودک کلبه ی کرامت

[nbox type=”warning”] ‌توجه: پیش از مطالعه‌ی داستان، فیلم جلسه‌ی تدریس حتماً ملاحظه شود. [/nbox] داستان آرزو، یه کرم ابریشم تپل و زیبا، سرگرم غذا خوردن بود. راستش او خیلی شکمو بود؛ انگار این همه غذا می‌خورد، سیر نمی‌شد. هر وقت به او نگاه می‌کردی، می‌دیدی که تند و تند داره غذا می‌خوره! هر که به او نگاه می‌کرد، فکر می‌کرد این …

Read More »

روی‌کرد آيت‌مدار در تربیت کودکان استراتژیست

روی‌کرد آيت‌مدار در تربیت کودکان استراتژیست

روی‌کرد آيت‌مدار سرمایه‌ی ایمان، زیربنایی‌ترین سرمایه‌ی انسانی است. سرمایه‌ی مادی، سرمایه‌ی علمی، سرمایه‌ی اجتماعی و هر نوع سرمایه‌ی دیگر باید مبتنی بر سرمایه‌ی ایمان باشند. بر این اساس، تصمیم‌سازی و اتخاذ استراتژی در هر حوزه‌ای باید مبتنی بر جهت‌گیری ایمانی صورت بپذیرد و معطوف به افزایش سرمایه‌ی ایمان باشد. از این منظر، تربیت تصمیم‌سازان و استراتژیست‌های آینده منوط به نهادینه …

Read More »