طرح درس
«تاروکیچی» در باغ قصر ژنرال، در روی سقف شیروانی مشغول کار است. او برای کمک به مادر خود در تأمین هزینهی زندگی، کار میکند.
«سایو» دخترک آشنای تاروکیچی، که از خیابان جلو قصر عبور میکند، تاروکیچی را روی سقف میبیند. او را صدا میکند و برای او دست تکان میدهد.
تاروکیچی، متوجهی او میشود و هنگامی که میخواهد پاسخ او را بدهد، تعادل خود را از دست داده و از پشتبام، به زیر میافتد. سقوط او در پایین دیوار، بر روی گلدان مورد علاقهی ژنرال، موجب شکستن آن گلدان و «له» شدن درختچهی تزئینی درون آن گلدان میشود.
تاروکیچی به دلیل شکستن گلدان، باید محاکمه شود. وضعیت او بحرانی است و ظاهراً ژنرال تصمیم دارد که او را اعدام کند.
مسألهی 1 : چگونه میتوان حکم ژنرال را تغییر داد و مانع کشته شدن تاروکیچی شد؟ |
«ایکیو» و «شینسه» برای وساطت به کاخ ژنرال میروند. ژنرال فرصت را مناسب میبیند که نشان دهد هوش او در تصمیمسازی از ایکیو بیشتر است. ایکیوسان را به حضور خود میپذیرد. اما قبل از وساطت ایکیو، ژنرال میگوید که میانجیگری شما فایده ندارد، چون او تصمیم گرفته است که با شمشیر گردن تاروکیچی را بزند. او گلدان و درختچهی درون آن را همچون فرزند خود دوست داشته است و میگوید کسی که فرزند او را نابود کرده باید به سختی مجازات شود.
ایکیوسان درخواست میکند که ژنرال، رحم کند و تارو را ببخشد.
ژنرال، مغرورانه میگوید، نه! تنها در صورتی تارو را میبخشد که گلدان همچون روز اوّل آن بازسازی شود.
ایکیوسان، به فکر فرو میرود، تمرکز میکند، تعمق فکری پیدا میکند تا راه چارهای بیابد.
ژنرال به او میگوید: ایکیوسان، ظاهراً فکر خوبی کردی و راه چاره را پیدا کردی؟!
ایکیو پاسخ میدهد: بله! فکر کردم و راهی پیدا نکردم. تنها راه همان است که شما او را اعدام کنید، چون او مقصر است. شما هم همین تصمیم را گرفته بودید.
تاروکیچی را برای اعدام میبرند. ژنرال تصمیم دارد با شمشیر، حکم مرگ تاروکیچی را اجرا کند. اما ایکیوسان مانع میشود و در مورد اجرای حکم نظر میدهد.
چارهای که او پیشنهاد میکند این است: ژنرال باید از روی پشتبام به پایین بیفتد، تا مانند تارو که روی گلدان افتاد، او نیز بر سر تاروکیچی فرود بیاید و حکم اجرا شود و تارو مانند گلدان نابود شود.
چارهی ایکیوسان موثر واقع میشود. ژنرال از حکم مرگ تارو منصرف میشود و تارو را به حبس ابد محکوم میکند.
مسألهی 2 : چگونه میتوان شکستن گلدان را جبران کرد و مانع به زندان رفتن تاروکیچی شد؟ |
ایکیوسان پیشنهاد میکند گلدان جدیدی جایگزین کند و درون آن درختچهای مانند درختچهی ژنرال قرار دهد. ژنرال میپذیرد به شرط اینکه گلدان مانند همان گلدان شکسته شده باشد.
ایکیوسان، گلدان را در یک مغازه پیدا میکند. اما قیمت آن گلدان ده سکهی طلا است. این مقدار پول را هیچ کدام از اهالی محله ندارند. در نتیجه، از مردم اعانه جمع میکنند. اما پولها را یکی از اهالی محله میدزدد.
مسألهی 3: اکنون چگونه دزدِ پولهای اعانهای را پیدا کنند؟ |
ایکیوسان چارهای میاندیشد و از «شینسه» میخواهد که همهی اهالی که در جمع کردن اعانه شرکت کردهاند را به همراه همسرانشان جمع کند. هر مرد با زنش باید بشکهی برنج را یک دور، پیرامون زنگ محله بچرخانند، تا مشخص شود چه کسی پولها را دزدیده است.
این چارهی ایکیوسان، نتیجه میدهد و مشخص میشود که چه کسی پولها را برده است. «سایو» در بشکهی برنج پنهان شده بود و صحبتهای یکی از مردها با همسرش را میشنود که در مورد پولهای دزدیده شده با هم صحبت میکردند.
شینسه و ایکیوسان، سراغ آن مرد رفته و پولها را پس میگیرند. ایکیو با آن پولها، گلدان گران قیمت را خریده و درختچه را در گلدان میکارد و برای ژنرال به قصر میبرد.
ژنرال اعتراض میکند که درختچه باید اندازهی درخت خود او که توسط تارو شکسته شده، باشد. اما ایکیو یادآوری میکند که ژنرال در قرار خود، اندازهی درختچه را مشخص نکرده بود.
بالاخره ایکیوسان موفق میشود تاروکیچی را از مرگ و از زندان نجات دهد و ژنرال را نیز در تصمیمسازی شکست دهد.