طرح درس
پت و مت در کنار میز غذاخوری نشسته و ناهار میخوردند. سفره، پر از غذاهای گوناگون و خوشمزه بود.
پس از خوردن غذا، هر دو نفر روی مبلها افتادند و استراحت کردند.
پرخوری، موجب چاقی آنها شده است؛ پت و مت تپل.
در هنگام استراحت روی مبل، مت متوجه مجلهی ورزشی روی میز شد. در این مجله، تصاویر افراد چاق دیده میشد که پس از ورزش، لاغر شده بودند. مت، با انگشت به شکم تپل پت زد و او را متوجه عکسهای مجلهی ورزشی کرد. هر دو نفر تصمیم خود را گرفتند: ما هم ورزش کنیم تا لاغر شویم.
قاب عکس غذاهای جورواجور را برداشته و یک قاب کوچک به جای آن نصب کردند. آنها دور کمر و شکم خود را با متر اندازه گرفتند و وزن خود را با ترازو مشخص کردند. پت و مت اضافه وزن داشتند.
به زیر زمین رفتند و آنجا را برای ورزش آماده کردند. رنگ و نقاشی زیرزمین و تهیه و ساخت وسایل ورزشی در آن، با سرعت انجام شد و زیرزمین تبدیل به باشگاه ورزشی پت و مت شد.
پت و مت یک برنامهی یک ماهه برای ورزش و تمرینات مختلف نوشتند. تمرینات را با شدت و سختی انجام میدادند و پس از تمرین، یک غذای ساده و کم حجم میخوردند.
اما واقعیت این بود که پت و مت، شبها در تاریکی به آشپزخانه میرفتند و به غذاهای درون یخچال هجوم میبردند.
بالاخره ورزش طبق برنامهی یک ماهه انجام شد و پت و مت به سراغ ترازو رفتند تا خود را وزن کنند. هیچ تغییری در وزن آنها صورت نگرفته بود. خود را در آینهی مقعر دیدند و چون این آینه در چاق یا لاغر نشان دادن افراد اغراق میکند، پت و مت خود را در آینه، لاغر دیدند. آنچه در آینه دیدند را نسبت به آنچه ترازو نشان داده بود، بهتر تشخیص دادند و از موفقیت خود، خوشحال شدند. در نتیجه، جشن گرفتند و سفرهی مفصلی روی میز چیدند و به خوردن غذاهای خوشمزه مشغول شدند.
تصمیمگیریهای پت و مت
1. پرخوری با انواع غذاها.
2. با برداشتن قاب عکس بزرگ، برای نصب قاب عکس کوچک، یک میخ جدید به دیوار کوبیدند.
3. برای تبدیل زیرزمین به ورزشگاه، وسایل انباری را به حیاط ریختند.
4. وسایل درون زیرزمین را تغییر کاربری دادند. برخی از آنها دیگر قابل استفاده نخواهند بود.
5. نیمههای شب به آشپزخانه میرفتند، و غذای اضافی میخوردند.
6. پت وقتی خود را در آینهی محدب دید، متوجه شد که چاق است، اما آن را چرخاند و در حالت مقعر، خود را لاغر دید. او و مت با دیدن هیکل لاغر خود در آینه، تصور کردند که لاغر شدهاند.
درس
الف- تصمیم پت و مت برای ورزش، تصمیم خوبی بود.
ب- پشتکار آنها برای آماده کردن زیرزمین به عنوان ورزشگاه، خوب بود.
پ- برنامهریزی یک ماههی آنها برای ورزش خوب نوشته شده بود.
ت- اجرای برنامهی ورزشی آنها به تفکیک دستگاههای ورزشی و زمانبندی، خوب بود.
ث- کاهش حجم غذا و نوع آن، جزء برنامه بود، نباید بیرون از محل ورزش، پرخوری میکردند، چون همهی نتایج زحمات و ورزش آنها خنثی شد و هدر رفت.
ج- تصمیم پت و مت برای ورزش خوب بود، و اجرای آن هم مناسب بود. اما آنها «تعهد» نداشتند و متعهد به برنامه نبودند. در نتیجه پس از ورزش، غذاهای زیادی میخوردند. مشکل این جا بود که تصمیم خوب و اجرای خوب، با «نظارت بر اجرای» خوب همراه نبود. لذا کل تلاشها بیهوده و بیفایده بود.